جامعه ایران در بزنگاه تهدید، با درک راهبردی از مفهوم ایران، از نارضایتیها عبور کرد/ میراث و هویتفرهنگی، ستون فقرات انسجام ایران هستند

وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در واکاوی تحولات اخیر، با تمرکز بر بسترهای تاریخی، فرهنگی و سیاسی جامعه ایران، تأکید کرد: مردم ایران در لحظهای که تاریخ از آنها انتخابی سرنوشتساز مطالبه میکرد، با عبور از رنجهای معیشتی و شکافهای اجتماعی، تصمیمی عقلانی و مبتنی بر هویت ملی گرفتند و یکپارچه از حیثیت ایران دفاع کردند.
به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی وزارت میراثفرهنگی، سیدرضا صالحیامیری وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در گفتوگو با استودیوی اتاق خبر ایرنا، با تأملی عمیق بر رخدادهای دوازدهروزه اخیر و بازخوانی ساختار حکمرانی ایران در سه دورهی پیش از بحران، حین بحران و دوران پسابحران، از ضرورت بازتعریف مفاهیم بنیادین در حکمرانی سخن گفت و تأکید کرد که در تحلیل وضعیت کنونی، صرف تکیه بر نشانههای ظاهری کفایت نمیکند.
به باور او، ایران در میانه یک پیچ تاریخی قرار دارد که برای عبور سالم از آن، نیازمند بازاندیشی در چهار محور کلیدی است: حیثیت ملی، هویت سرزمینی، نظام سیاسی و پیوستگی مردم.
صالحیامیری در تبیین جایگاه «حیثیت ملی»، آن را بهمثابه ستون فقرات پایداری اجتماعی و انسجام سیاسی معرفی کرد و گفت: در ناخودآگاه جمعی ایرانیان، مفاهیمی چون اقتدار ملی، اعتبار بینالمللی، مشروعیت درونی و امنیت فرهنگی، مفاهیمی حیاتی و تعیینکننده هستند. مردم ایران هنگامی که این مؤلفهها را در معرض تهدید میبینند، فراتر از شکافهای روزمره، وارد عرصه دفاع از کلیت موجودیت ملی میشوند.
وی سپس با تأکید بر کارکرد همبستگیآفرین «ایران» بهمثابه یک مفهوم فرهنگی ـ تمدنی، افزود: ایران صرفاً یک جغرافیا نیست، بلکه یک معنای ریشهدار تاریخی است که در ناخودآگاه همه اقوام، مذاهب و طبقات این سرزمین حضور دارد. ایرانیان در لحظههای بحرانی، بهرغم اختلافات ظاهری، به این هویت جمعی رجوع میکنند و آن را در اولویت قرار میدهند.
وی در ادامه، با تأکید بر پیوستگی عمیق میان نظم سیاسی و هویت تمدنی ایران، خاطرنشان کرد: نظام سیاسی، صرفاً سازوکار اداره کشور نیست، بلکه بازتابی از یک میراث تاریخی و فرهنگی است که قرنها توسط مردم این سرزمین صیانت شدهاست. هر اندازه این کیان تمدنی تقویت شود و احساس تعلق عمومی به آن افزایش یابد، نظام سیاسی نیز از مشروعیت، استحکام و کارآمدی بیشتری برخوردار خواهد بود. بهبیان دیگر، پایداری نظم سیاسی در گروی حراست از سرمایههای نمادین، فرهنگی و تمدنی ایران است.
صالحیامیری نقش مردم را بهعنوان بنیانگذاران و حافظان این نظم سیاسی ـ فرهنگی، بسیار فراتر از یک نقش انفعالی تعریف کرد و اظهار داشت: مردم ایران تنها تابع نیستند؛ بلکه در لحظههایی که فشار از بیرون فزونی میگیرد، خود به بازیگر فعال تبدیل میشوند و از جایگاه تماشاگر به کنشگر راهبردی تغییر موقعیت میدهند. آنچه در روزهای اخیر رخ داد، مصداق عینی این مسئله بود: جامعه، بهرغم فشارهای شدید اقتصادی، بحرانهای انباشتهشده و شکافهای موجود، به یک تصمیم بزرگ رسید؛ تصمیمی که از سطح زندگی روزمره عبور کرد و به سطح بقاء ملی رسید.
او با تأکید بر اینکه این کنش جمعی، بیش از آنکه ناشی از فراخوان رسمی باشد، حاصل درک اجتماعی از خطر بود، بیان داشت: جامعه ایران، بیآنکه نیاز به تحریکات بیرونی داشته باشد، بهدرستی دریافت که تهدید، فراتر از مسائل جناحی و سیاسی است. این تهدید، اصلِ ایران را نشانه رفته بود و در چنین بزنگاهی، مردم با عقلانیتی تاریخی و درکی تمدنی، به میدان آمدند.
صالحیامیری هدف دشمن را، نه صرفاً تخریب نظامی، بلکه برهم زدن ساختار اجتماعی و تحریک به فروپاشی از درون معرفی کرد و افزود: تصور استراتژیک دشمن آن بود که با ضربات موشکی و هدفگیری فرماندهی و پدافند، میتوان به عصبی شدن جامعه، واکنش هیجانی مردم و در نهایت شورش داخلی دامن زد. اما واکنش جامعه ایران معکوس این طراحی بود؛ مردم نهتنها منفعل نشدند، بلکه با خلق نوعی سکوت مقاوم، از امنیت جمعی خود صیانت کردند.
او در پایان گفت: جامعه ایران نشان داد که در مواجهه با تهدید واقعی، دارای ظرفیت عظیمی برای اتحاد، خودآگاهی و کنش عقلانی است. این جامعه، بهرغم همه زخمهای اقتصادی و ناخرسندیهای عمومی، در لحظه تصمیم استراتژیک، ترجیح داد که از ایران دفاع کند. این یک پیام بزرگ برای نخبگان، حاکمیت و همه جریانهای فکری است: مردم هنوز به ایران باور دارند؛ هنوز امید به آینده دارند؛ اما باید بیشتر دیده شوند، شنیده شوند و شریک ساختن آنها در قدرت و تصمیم، ضرورتی تاریخی است که نمیتوان از آن چشم پوشید.