صالحیامیری در گردهمایی مدیران روابطعمومی دستگاههای اجرایی:
روابطعمومیها معماران انسجام ملی، ضامن وفاق اجتماعی و پاسداران هویت ایرانیاند/ وفاق یعنی سخن گفتن به زبان صلح، مدارا و آیندهنگری در درون و بیرون مرزها

وزیر میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی با ترسیم سیمای نظری و کارکردی نهاد روابطعمومی در نظام حکمرانی معاصر، تأکید کرد: روابطعمومیها صرفاً ابزار انتقال پیام نیستند، بلکه بهمثابه معماران انسجام ملی، ضامن وفاق اجتماعی و صیانتگران هویت تاریخی و فرهنگی ایران باید نقشآفرین باشند.
به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی وزارت میراثفرهنگی، سیدرضا صالحیامیری روز شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۴ در گردهمایی مدیران روابطعمومی دستگاههای اجرایی کشور که در موزه ملی ایران برگزار شد، با نگاهی تحلیلی به مفاهیم «انسجام»، «وفاق» و «هویت ملی»، تصریح کرد: نگرانی ما در سالهای اخیر این بوده است که روابطعمومیها به کارگزاران آییننامهای و مناسکی بدل شدهاند و گرفتار رفتارهای گفتاردرمانی و تکرار شعارهای مصرفگرا شدهاند. اما اکنون، انتظار آن است که نهاد روابطعمومی، از این سطح عبور کرده و به بازیگری مؤثر در فرآیند حکمرانی و تولید معنا در جامعه ارتقاء یابد.
وی با اشاره به اینکه مقوله انسجام ملی، یکی از بنیادینترین مؤلفههای پایداری اجتماعی و استمرار دولت-ملت در تاریخ ایران است، گفت: انسجام، در سادهترین تعریف، بهمعنای همافزایی و تعامل مؤثر میان اجزای یک نظام اجتماعی در راستای تحقق اهداف و منافع جمعی است. جامعهای که از انسجام تهی شود، دیر یا زود دچار فرسایش درونی خواهد شد.
وزیر میراثفرهنگی با تفکیک گونههای انسجام، اظهار کرد: نخستین شکل انسجام، انسجام مکانیکی است؛ انسجامی که برپایه اجبار، قوه قهریه و حذف اقلیت شکل میگیرد. تجربه تاریخی نشان داده است که «بایدها» بدون اتکا به «باورها»، مشروعیت اجتماعی نمییابند.
وی در ادامه افزود: انسجام ارگانیک، شکل مطلوب و پایدار انسجام است. در این مدل، باور، رضایت، مشارکت، گفتوگو و عقلانیت جایگزین اجبار میشود. انسان، فطرتاً طالب اختیار است نه اضطرار. روابطعمومیها در این بستر، باید زمینهساز زیست اجتماعی بر مدار باور عمومی و گفتوگوی بیننسلی شوند.
صالحیامیری با اشاره به دیگر صورتهای انسجام، گفت: امروز ما شاهد یکی از منحرفترین شکلهای انسجام در ساختار رژیم صهیونیستی هستیم؛ نسلکشی و پاکسازی قومی، تلاشی مذبوحانه برای ساخت وحدت از مسیر خشونت و سرکوب است؛ اما تاریخ بهوضوح نشان داده که هیچگاه انسجام تحمیلی از مسیر ظلم، پایدار نمانده است و فرجام آن، فروپاشی و انزوا خواهد بود.
وی با تأکید بر پیوند سهگانه میان «انسجام»، «عدالت» و «هویت ملی» بیان کرد: عدالت، رکن رکین انسجام اجتماعی است. بیعدالتی، موجب واگرایی، نفرت اجتماعی، کاهش سرمایه اجتماعی و در نهایت، بیثباتی ساختاری خواهد شد. عدالت، هم اساس مشروعیت نظام اسلامی و هم شرط لازم برای تحقق وفاق ملی است.
وزیر میراثفرهنگی در ادامه تصریح کرد: هویت ملی، چسب معنایی یک ملت و جوهره استمرار تاریخی آن است. ایرانِ ما، ملتی است متکثر، اما با هویتی واحد. آنگاه که اقوام مختلف ایرانی در ذیل مفهوم تمدن ایرانی، معنا و منزلت خود را بازیابند، هویت ملی بهمثابه سرمایهای نرم، انسجام را تضمین میکند.
او با اشاره به اینکه درک ایران بدون درک اقوام ایرانی ممکن نیست، افزود: در سفر اخیرم به کرمانشاه، بار دیگر دریافتم که ایران را نه در مرکز که باید در پیرامون جست؛ آنجا که کُرد، بلوچ، لر، ترک، عرب، فارس و ترکمن با فرهنگ و زبان خود، ایران را تفسیر میکنند.
وی افزود: دولت چهاردهم، با بهرهگیری از همه ظرفیتهای قومی و منطقهای کشور، تصویری روشن از عقلانیت فراگیر و شایستهسالاری ملی ترسیم کرده و بهروشنی نشان داده است که وحدت، نه در نفی کثرت، که در پذیرش آن و حرکت در مسیر عدالت و مشارکت محقق میشود.
صالحیامیری سپس با تبیین نظریه وفاق ملی اظهار کرد: اگر انسجام، ساختار کالبدی جامعه است، وفاق، روح و روان آن است. وفاق، درک مشترک نخبگان و تودهها از منافع ملی، همدلی بین حاکمیت و مردم و مشارکت فعالانه در فرآیندهای ملی است.
وی ادامه داد: وفاق از دل گفتوگو میروید، در بستری از عدالت شکوفا میشود و با اعتماد تغذیه میشود. بیاعتمادی عمومی، بزرگترین تهدید برای وفاق ملی است.
وزیر میراثفرهنگی با تأکید بر جایگاه راهبردی روابطعمومیها در معماری وفاق، تصریح کرد: روابطعمومیها باید از ابزار اطلاعرسانی صرف به نهاد سیاستگذار فرهنگی و اجتماعی ارتقاء یابند. مسئولیت امروز آنان، تولید معنا، مدیریت افکار عمومی و ترمیم شکافهای اجتماعی در جامعه متکثر ایرانی است.
او در پایان با برشمردن عناصر اصلی وفاق، گفت: وفاق یعنی اخلاق گفتوگومحور، عبور از کلیشههای هویتی، حرکت از حاشیه به متن، پذیرش دیگری، عدالتورزی برای همگان، صداقت در رفتار حاکمیت، زبان مشترک نخبگان و مردم، پیوند با رنج فرودستان و در نهایت، سخن گفتن به زبان صلح، مدارا و آیندهنگری در درون و بیرون از مرزهای ایران.