بر جادههای آبی سرخ! ردّی از غیرت ایرانی بر خلیج فارس

محمد غفاری شاعر و پژوهشگر مکتب فرهنگی و هنری خلیج فارس در یادداشتی به نقد و تحلیل رمان «بر جادههای آبی سرخ» نوشته نادر ابراهیمی پرداخته است.
آنگاه که تاریخ در شناساندن قهرمانی ملی به لکنت میافتد، نادر ابراهیمی قلمش را به دست میگیرد.
تاریخ گاه با یک جرقه زنده میماند و همه چیز از یک روز بارانی شروع شد: لحظهای که دوست تاریخدان نادر ابراهیمی، برای اولین بار اسم میرمهنا دوغابی را به نادر گفت و جرقهای در وجود او روشن کرد که تا سی سال زبانه میکشید و حالا میتوان در شعاع گرمای آن به تماشای تاریخ نشست.
خلیج فارس برای ما نه فقط یک نام جغرافیایی، که پهنهای هویتی و تمدنیست و هر کس در حفظ و پاسداشت آن تلاش کرده، امری مقدس را به جا آورده است. همچون میرمهنا که قهرمان ایران زمین است و قهرمان بر جادههای آبی سرخ. نادر ابراهیمی در این رمان یک قهرمان مغفول مانده را برای ما زنده میکند و میرمهنا را با قلم جادوییاش برای همه دورانها جاودانه میسازد. در روزگاری که ادبیات ما از قهرمان تهی شده و با عدم شخصیتپردازی صحیح و کامل از قهرمان داستان مواجهیم، نادر شخصیتی ملی میسازد که در همه ابعاد میتواند مورد بررسی قرار گیرد. قهرمانی که ملی است اما غیرت ایرانیاش آلوده به شعارهای ناسیونالیستیِ گلدرشت نشده است. قهرمانی که ملی است و پای اعتقادات مذهبیاش با تمام وجود میایستد؛ عاقلانه تصمیم میگیرد و از هیجانات به دور است.
داستان هرچند به مبارزه میرمهنا با استعمارگران هلندی، انگلیسی و اعوان و انصارشان در بندر ریگ بوشهر میپردازد اما داستانی است که نمایانگر درد کل ایران است. ایران ضعیف و تکهپاره شدهی پس از نادرشاه افشار که در نبودِ حاکمیتی مرکزی و قدرتمند، در جای جای آن حکومتهای محلی ریز و درشتی شکل گرفته است و هر سردار و شاهزاده و شاهکی ادعای فرمانروایی دارد.
در این بین نادر ابراهیمی با هوشمندی تمام، خط داستان اصلی را مبتنی بر خورده روایتها پیش میبرد و ایران تکه تکه شده را در داستانهای قطعه قطعه شده به نمایش میگذارد و با نخ تسبیحی از ماجرای جنوب، و گنجاندن شخصیتهای جنوبی و اقوام میرمهنا در دربار شاهان زندیه و افشاریه، کلیتی منسجم را تشکیل داده است که خواندن آن نه فقط سیری داستانی، که سفری تاریخی را نیز برای مخاطب به همراه دارد.
توصیفات به قاعده و پرداختهای داستانی شخصیتهای گوناگون همراه با اطلاعات تاریخی شگفتانگیز از یک دوره خونبار و پیچیده برای ایران، بر کشش رمان افزوده است و مخاطب به موازات قصه اصلی، در دنبال کردن و کشف دیگر روایتهای دیگر کتاب کنجکاو است و پرهیجان.
زبان نگارش داستان همچون دیگر آثار نادر ابراهیمی، زبانی متفاوت و چندگانهست. گاه زبان رسمی و تا حدودی آرکائیک نیز میشود؛ به ویژه وقتی تاکید بر جنبههای حماسی داستان بیشتر است و گاه در عین رسمیت، وجههای روایی پیدا میکند که به خوانش سریع کتاب و درک فرم و ساختمان کلی داستان کمک میکند. گاهی زبان متمایل به شعر و عبارات شاعرانه میشود و در برخی از نقاط _همچون مواردی که به مدح میرمهنا و توصیف شخصیتش میپردازد_ به اوج میرسد. و زبان تعریضی و طنزآلودی نیز در جای جای کتاب به چشم میخورد که نویسنده نیز در آن حضور پیدا میکند و در برخی موارد به طعنه و تمسخر نکاتی را میگوید و میگذرد.
هرچند بر جادههای آبی سرخ یک کتاب کاملا تاریخی نیست، اما سی سال مطالعات و تحقیقات تاریخی نادر ابراهیمی، روایتی خوشخوان از تاریخ را بیان میکند و به شهادت اهالی تاریخ و اساتیدی که آن را مورد مطالعه قرار دادهاند، جز در مواردی جزئی و یا ضرورتی داستانی، اختلالی از نظر تاریخی برای آن پیش نیامده است و اطلاعات تاریخی خواننده با مطالعه آن در مسیر درستی افزایش پیدا خواهد کرد.
نهضت مقدس میرمهنا ایران کوچکی است که اصحاب آن از سراسر این سرزمین خسته و بیرمق به آن پیوستهاند. نمایندگان طوایف جنوبی ایران در آن بسیار زیادند: همچون حسن سلطان از بندر دیلم، ارسلان از هندیجان و سلمان از عبّادان و... یا نمایندگان شمال و حاشیه دریای خزر که برای ساخت قایق و لنج به کمک ریگیان بر میخیزنند. از اقصی نقاط فارس و اصفهان و خراسان و.... نیز اصحابی در جنبش میرمهنا حضور دارند و دینشان را به ایران ادا میکنند.
همچنین زنان و نقش اثرگذار آنان در تاریخ پرآشوب ایران نیز از نظر نویسنده دور نمانده است. زنان این رمان اغلب همگی عاقل، هوشمند و شجاع هستند و ادامه هر حرکتی به حضور اجتماعی و حتی نظامی آنان گره خورده است. چون نقش سلیمه همسر میرمهنا، غزاله همسر کریمخان زند، آسیه همسر میرفضلالله و مهزاد و مهرو خواهران میرمهنا و... گرفته تا زن بدطینت اما پر نفوذی چون مهرسلطان مادر شاهرخ شاه افشار؛ که توجه به زنان و امر خانواده را در نظام فکری نویسنده مشخص میکند.
نام میرمهنا دوغابی قهرمان مبارزه با استعمار با قلم یکی از ملیترین و شریفترین نویسندههای تاریخ ادبیات فارسی در تاریخ ماندگار شده است و هرچند نادر در مقدمه از تلاشهای عامدانه و دستهای ناپیدا برای جلوگیری از نگارش فیلمنامه و ساخت سریال آن به شدت دلخور است، اما موهبت داستان هم دستاورد بزرگی در شناخت این قهرمان ملی خلیج فارس است.
رمان بر کرانههای آبی سرخ تا کنون در شش چاپ توسط انتشارات امیرکبیر منتشر شده است و به دو صورت تک جلدی (۶۸۰ صفحه) در قطع وزیری، و سه جلدی در فطع رقعی در بازار موجود میباشد. این کتاب را باید خواند برای شناخت دوباره قهرمانان ملی، و با افتخار برای کودکان و نوجوانان بازتعریف کرد تا میرمهنا نه یک شخصیت تاریخی، که یک قهرمان ابدی در پیشانی ایران بزرگ بدرخشد.