خبرگزاری کار ایران

کارگردان فیلم «قطع فوری» مطرح کرد؛

چون گفتگو بلد نیستیم، از مهرورزی هم بی‌خبریم/ نگاه فمینیستی به مسائل اجتماعی ندارم

asdasd
کد خبر : ۱۳۵۶۱۴۳

مریم بحرالعلومی معتقد است که فیلم «قطع فوری» از اهمیت گفتگو در زندگی می‌گوید. به اعتقاد او؛ یکی از ریشه‌های طلاق در جامعه این است که ما حرف زدن با هم را بلد نیستیم.

به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم سینمایی «قطع فوری» به عنوان سومین فیلم سینمایی مریم بحرالعلومی این روزها در گروه هنر و تجربه در حال اکران است. بحرالعلومی ساخت دو فیلم «پاسیو» و «شهربانو» را در کارنامه خود دارد که می‌توان گفت این دو اثر دنیایی کاملاً زنانه دارند و «قطع فوری» از این منظر با دیگر آثار او متفاوت است.

فیلم سینمایی «قطع فوری» نگاهی به رابطه یک زوج دارد. زلزله‌ای در تهران منجر به شکل‌گیری اتفاقاتی می‌شود و این اتفاقات در رابطه این زوج نیز تأثیرگذار است.

به بهانه اکران «قطع فوری» با مریم بحرالعلومی گفتگویی داشتیم که در ادامه مشروح این گفتگو را می‌خوانید:

از شرایط اکران در گروه هنر و تجربه رضایت دارید؟

از آنجا که فیلم «قطع فوری» یک اثر هنری تجربی است مطمئناً فضای مناسب اکران این فیلم همین گروه هنر و تجربه است اما اینکه چقدر مسئولان سینمایی و همچنین مخاطبان به این گروه و فیلم‌هایی که در آن نمایش داده می‌شوند، بها می‌دهند مسئله‌ای است که نیاز به آسیب‌شناسی دارد.

متأسفانه کمی سانس‌های فیلم‌های اکران شده در این گروه بسیار اندک است، خیلی از تبلیغاتی که در رسانه‌ها و صفحات مختلف فضای مجازی صورت می‌گیرد شامل این فیلم نمی‌شود. مسائل مختلفی وجود دارد که باعث می‌شود گروه هنر و تجربه کمتر مورد توجه قرار بگیرد اما از آنجا که فیلم هنری و وام‌دار هنر و تجربه است، طبیعی است که در این گروه اکران شود.

چند سال پیش دقیقاً در بحبوحه شیوع کرونا زلزله شدیدی تهران را لرزاند، آیا ایده فیلم وام گرفته از آن اتفاق است؟

دو سه سال قبل‌تر از زلزله شدیدی که در تهران رخ داد، زلزله دیگری آمد که مردم را مجبور کرد ساعاتی از شب را خارج از خانه‌شان سپری کنند و حتی برخی افراد تا صبح در خیابان ماندند اما دو سه سال بعد از زلزله شدیدتری در دوران شیوع کرونا آمد، حس و حال آدم‌ها فرق کرده بود و آنجا ایده ساخت این فیلم برای من تکمیل شد و کمی بعد از این زلزله شروع به نگارش فیلمنامه کردیم.

زلزله‌ای که رخ داده به خودی خود واقعی است و همه تهرانی‌ها آن را تجربه کرده‌اند و البته دیگر قصه‌های فیلم هم از تجربه زیستی الهام گرفته شده و همه اتفاقات می‌توانند در زندگی واقعی هر کسی رخ داده باشند و همه بارها و بارها در اطرافمان و نزدیکانمان به این مسئله برخورده‌ایم.

دو اثر قبلی شما دنیایی کاملاً زنانه داشت اما در «قطع فوری» از این دنیا کمی فاصله گرفتید. آیا قصد دارید از آن فضا فاصله بگیرید و به نگاه جدیدی در فیلم‌هایتان رسیده‌اید؟

همیشه پرداختن به معضلات اجتماعی برایم جذاب بوده اما نگاه مستقیماً فمینیستی به مسائل اجتماعی ندارم و در آن فیلم‌ها هم تلاشم بر این بود که اگر معضل و چالش زنانه است مردها را هم در قصه دخیل کنم. در واقع نگاه جنسیتی در روایت برای من خنثی است و در واقع همیشه تلاشم بر این بوده که درگیر نگاه جنسیت‌زده نشوم.

در «قطع فوری» از آنجا که قصه مربوط به خانواده می‌شود و موضوعی خانوادگی مطرح است ما کمی از زنانگی و نگاه زنانه باید فاصله می‌گرفتیم. فارغ از اینکه هر دو نویسنده زن هستند و جدا از اینکه موضوع اصلی فیلم طلاق است و وزنه این اتفاق روی زن سنگین‌تر است چون هدف در «قطع فوری» خانواده و اساساً زندگی است لازمه اجرا و پرداخت روایت عدم وجود نگاه صرفاً زنانه یا مردانه بود. ما به فراخور نیازی که قصه برای ما مطرح می‌کرد باید به سراغ چنین روایتی می‌رفتیم که نه صرفاً زنانه و نه صرفاً مردانه باشد.

اینکه در دو اثر قبلی نگاه زنانه‌تری داشتم و در این فیلم کمی این نگاه تغییر کرده، شاید همانطور که گفتید بتوان آن را نگاه تازه‌ای در کارنامه‌ام دید اما به طور کل برای من چالش‌ها و دغدغه‌های اجتماعی مسئله است؛ دغدغه‌هایی که مربوط به زنان، مردان و از همه مهم‌تر خانواده می‌شود که جامعه را تشکیل داده است.

آیا می‌توان گفت که ما ایرانیان حرف زدن با هم را به خوبی بلد نیستیم و این یکی از مهم‌ترین مضامین «قطع فوری» است؟

دقیقاً یکی از چالش‌های معضل طلاق همین مسئله است که فیلم هم آن را مدنظر قرار داده است. یکی از ریشه‌های طلاق در جامعه ما که در سال‌های اخیر به کثرت رسیده‌، این است که ما حرف زدن با هم را بلد نیستیم و این می‌تواند در امور دیگر هم مثل همکاری‌ها، شراکت‌ها و دوستی‌ها مستتر باشد.

متأسفانه ما حرف زدن با هم را به خوبی بلد نیستیم و این می‌تواند زیرمجموعه مهر، عشق و علاقه گم شده در جامعه قرار بگیرد که ریشه خیلی از معضلات است. در واقع ما چون حرف زدن با هم را بلد نیستیم، مهرورزی به یکدیگر را هم بلد نیستیم و به مرور زمان مهارتش را هم از دست می‌دهیم و متأسفانه این خودخواهی است که وسیله‌ای می‌شود تا آدم‌ها بیشتر خود را ببینند. این موضوع می‌تواند در زندگی زناشویی قطعاً پر رنگ‌تر و آسیب‌زننده‌تر به نظر بیاید.

از آنجا که پرداختن به معضلات اجتماعی از مسائل مورد علاقه من است، مطالعات، بررسی‌ها و تحقیقات بسیاری داشتم و حتی جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم و تجربه زیستی من و دیگر نویسنده این فیلم باعث شد تا تلاش کنیم و یکی از اهدافمان را به این سمت متمرکز کنیم که مخاطب را متوجه کنیم که گفتگو در زندگی چه اهمیت ویژه‌ای دارد و ما می‌توانیم آن را محور زندگی‌مان قرار دهیم؛ زندگی‌ای که «قطع فوری» به ما می‌گوید شاید همین امروز باشد و فردایی نداشته باشد.

در یکی از اکران‌های فیلم گفته بودید که «قطع فوری» برای شما یک مانیفست شخصی است. چرا این فیلم را یک مانیفست شخصی می‌دانید؟

در فیلمنامه «قطع فوری» من و خانم نیکزاد تلاش کردیم محافظه‌کاری‌ها را کنار بگذاریم و بدون توجه به اینکه مبادا چیزی بگوییم کسی از ما ناراحت شود یا چیزی بگوییم که گروهی از فیلم بدشان بیاید، فیلمنامه را نوشتیم و سعی کردیم خودمان باشیم و حرف‌هایی که به عنوان دو زن از جامعه امروز ایران برایمان مسئله است را مطرح کنیم. در این فیلم موضوعاتی چون زندگی، مرگ، طلاق، زنانی که درگیر موضوع عدم باروری هستند، جنگ، مهمان‌نوازی، حیوان‌دوستی، مصائب کادر درمان و ... مطرح می‌شوند و در واقع ما مجموعه‌ای از نگاه شخصی‌مان را در این اثر بیان کرده‌ایم و تلاش داشتیم تا واقعاً مجموعه‌ای از نگاه‌ها و مانیفست‌های شخصی که دلمان می‌خواهد فریادشان بزنیم را با تماشاچی در قالب یک اثر نمایشی در میان بگذاریم. مجموعه این عوامل را به هم گره زدن کار ساده‌ای نبود اما تلاش کردیم و واقعاً امیدوارم موفق شده باشیم و توانسته باشیم موضوعاتی که در جامعه اذیتمان می‌کند را مطرح کنیم یا برای داشتن جامعه‌ای بهتر حداقل برخی دغدغه‌ها و معضلات را طرح مسئله کرده باشیم.

سه سال از ساخت «قطع فوری» می‌گذرد و با توجه به تغییرات چشمگیری که در سطح جامعه شاهد هستیم، آیا نشانه یا موضوعی در این فیلم وجود دارد که احساس کنید برای بیان در این زمان کهنه شده است؟

فقط کرونا را می‌توانم موضوع نسبتاً‌ کهنه‌ای در فیلم «قطع فوری» بدانم که البته آن هم آنقدر زخمی کاری در دنیا داشته که فراموش نخواهد شد. حتی خود ما سینماگران در بدنه سینما متحمل زخم‌های دردناکی از کرونا شدیم و بزرگانی چون خسرو سینایی، علی سلیمانی، علی انصاریان و... را از دست دادیم. کرونا قطعاً فراموش نخواهد شد و به نظر من فیلم‌هایی از این دست تاریخ مصرف ندارند و معضلاتی که این فیلم مطرح می‌کند از ازل تا ابد در زندگی انسان وجود دارد. همه ما ممکن است بارها و بارها به این مسئله فکر کرده باشیم که زندگی خیلی کوتاه است و شاید هیچ فردایی برای ما در هیچ فیلمنامه‌ای نوشته نشده باشد.

خبرنگار: علی ناصری

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز