خبرگزاری کار ایران

هنرمند کم‌بینای عرصه سفال و سرامیک مطرح کرد:

«برندینگ» و «استانداردهای گالری‌ها» آثار معیوب را از چرخه فروش بیرون رانده است/ نسبت به دورریزهای سرامیک بی تفاوت نباشیم/ با فروش اثرم ۱۲۳ نهال بلوط کاشتم

asdasd
کد خبر : ۱۱۲۱۳۳۵

مریم باقرخانی که از مشکل کم بینایی رنج می‌برد، می‌گوید: طی دوران تحصیل در دانشگاه درس‌هایی را پاس کرده‌ام که جزییات بسیار داشته‌اند. به طور مثال قلم‌زنی یکی از همان دروس است. قلم‌زنی طرح‌های بسیار ریزی دارد که پرداختن به آن‌ها به دلیل ظرفت‌ها و جزییات کار راحتی نیست، اما شخصا آدمی هستم که سعی‌ام بر تلاش کردن است و به نوعی با مشکل کم بینایی‌ام کنار آمده‌ام و حتی باهم دوست شده‌ایم.

به گزارش خبرنگار ایلنا، یکی از موضوعات مهم‌ در هر کشور، عدم تبعیض و ارائه خدمات به افرادی است که بنا به دلیل مختلف از جمله معلولیت‌های جسمی نمی‌توانند مانند شهروندان عادی به کار و فعالیت بپردازند. هنر نیز از این مهم مستثنی نیست و هنرمندان رشته‌های مختلف در صورت داشتن مشکلات جسمی و ذهنی، شرایط دشوارتری را برای فعالیت در پیش خواهند داشت و در نهایت باید با هنرمندانی رقابت کنند که به لحاظ جسمی و ذهنی شرایطی عادی دارند. 

مریم باقرخانی، هنرمند جوان عرصه تجسمی که از مشکل کم بینایی رنج می‌برد، از فعالانی است که تلاش دارد با وجود نقص عضو مانند دیگر هنرمندان به کار و فعالیت بپردازد. او فارغ‌التحصیل رشته صنایع دستی با گرایش سفال و سرامیک از دانشگاه سوره است و آخرین فعالیت اجرایش حضور در دومین سالانه کاربردی‌های معناگراست که در خانه هنرمندان ایران برگزار شد. 

گفتگوی ایلنا با این هنرمند را بخوانید.

«برندینگ» و «استانداردهای گالری‌ها» آثار معیوب را از چرخه فروش بیرون رانده است/ نسبت به دورریزهای سرامیک بی تفاوت نباشیم/ با فروش اثرم ۱۲۳ نهال بلوط کاشتم

از مجموعه «هر انسانی معادله شخصی خود را دارد»

شما با مشکل کم بینایی مواجه هستید. این کاستی شرایط فعالیت‌های هنری شما را دستخوش تغییر نمی‌کند؟ چراکه باید با افرادی رقابت کنید که به لحاظ جسمانی با شما تفاوت‌هایی دارند. چگونه با این موضوع کنار آمدید؟ 

به طور کلی در کشور ما خدمات معدودی برای افراد خاص و در نظر گرفته شده و همیشه با این معضل مواجه بوده‌ایم. من در مقطع دبیرستان تحصیل می‌کردم که بر اثر اتفاقی دچار کم بینایی شدم و تا پیش از آن مشکلی نداشتم. اتفاقی که می‌گویم خیلی ناگهانی رخ داد و زمان آن تابستان بود. وقتی که وارد دبیرستان شدم تازه متوجه مشکلاتم شدم که تعدادشان هم کم نبود. رشته تحصیلی من در دبیرستان تجربی بود و در آن مقطع خیلی اذیت شدم. در آن شرایط به جز اینکه خودم آمادگی حضور در چنین فضایی را نداشتم، معلمان نیز با وضعیت من بیگانه بودند و همکلاسی‌هایم نیز درکی از اوضاعم نداشتند و خب همه این موارد اذیت کننده بود و مرا با چالش‌های دیگری مواجه می‌کرد. من در دبیرستان کاری را انجام می‌دادم که برایم سخت بود و تلاش می‌کردم با جبران کاستی‌ام کاری را انجام دهم که بقیه انجام می‌دادند. اتفاقا در یکی از نمایشگاه‌ها اثری داشتم که درباره چشمانم بود. 

اصلی‌ترین چالشی که به دلیل ناتوانی‌تان با آن مواجهید، چیست؟ 

مسئله‌ای که وجود دارد این است که عموم مردم نسبت به بینایی و نابینایی درک کاملی دارند، اما هیچکس درکی از کم بینایی ندارد و اغلب مردم نمی‌دانند افرادی مثل من با چه مشکلاتی مواجهم. حتی خانواده خودم که نسبت به دیگران ارتباط نزدیک‌تری با آن‌ها دارم و بیش از بقیه در جریان بیماری‌ام هستند، گاه درکی از وضعیتم ندارند. آن‌ها برخی مواقع نمی‌دانند من چه چیزهایی را می‌بینم و چه چیزهایی را نمی‌بینم. زمانی هم که با مردم مواجه می‌شوم، نود و نه درصد آن‌ها متوجه مشکل من نمی‌شوند و خب این موضوع مشکلات دیگری را برایم در پی خواهد داشت. من طی این سال‌ها سعی کرده‌ام با مشکلی که دارم کنار بیایم، به همین دلیل کسی متوجه کم بینایی‌ام نمی‌شود. به هرحال مخاطب در عمل متوجه توانایی‌های من شده و خواهد شد. در نهایت با توجه به مشکلم متوجه شدم نمی‌توانم در رشته تجربی تحصیل کنم و رشته‌های مورد علاقه‌ام را برگزینم، به همین دلیل تصمیم گرفتم وارد حوزه هنر شوم. در این مقطع بود که احساس کردم می‌توانم در کارم موفق‌تر باشم؛ چراکه فضای هنر نسبت به دیگر رشته‌ها و مشاغل شخصی‌تر است. در هنر، فرد می‌تواند کارش را انجام دهد بی‌آنکه به فرد یا نهادی وابسته باشد. در ادامه بود که به دانشگاه سوره راه یافتم و صنایع دستی خواندم.

«برندینگ» و «استانداردهای گالری‌ها» آثار معیوب را از چرخه فروش بیرون رانده است/ نسبت به دورریزهای سرامیک بی تفاوت نباشیم/ با فروش اثرم ۱۲۳ نهال بلوط کاشتم

از مجموعه «خاکستری‌ها»

آیا دانشگاه‌های ما فضا را برای افراد کم توان‌تر مهیا کرده‌اند تا دانشجو بدون توجه به مشکلی که دارد مانند دیگر هم‌کلاسی‌هایش فعالیت بهینه داشته باشد؟ 

می‌توانم بگویم طی چهارسال تحصیلم در دانشگاه سوره خیلی کم اذیت شدم. استادان کاربلد و خوبی داشتم و همکلاسی‌هایم نیز افراد فوق‌العاده‌ای بودند که بسیار کمکم کردند به همین دلیل با مشکل خاصی مواجه نشدم و از این روند راضی‌ام. 

اینگونه به نظر می‌رسد که صنایع دستی برای شما رشته‌ای راحتی نیست، به این دلیل که مملو از ظرافت و جزییات است. 

من طی دوران تحصیل در دانشگاه درس‌هایی را پاس کرده‌ام که جزییات بسیار داشته‌اند. به طور مثال قلم‌زنی یکی از همان دروس است. قلم‌زنی طرح‌های بسیار ریزی دارد که پرداختن به آن‌ها به دلیل ظرفت‌ها و جزییات کار راحتی نیست، اما شخصا آدمی هستم که سعی‌ام بر تلاش کردن است و به نوعی با مشکل کم بینایی‌ام کنار آمده‌ام و حتی باهم دوست شده‌ایم. من فواصل دور را به سختی می‌بینم اما برای انجام کارهای ریز اثر را نزدیک می‌آورم تا آن را بهتر ببینم. من حتی استاد قلم‌زنی‌ام درباره کم بینایی‌ام چیزی نگفتم. تنها درسی که در دانشگاه سر کلاس‌هایش حاضر نشدم و درباره‌اش با استادم صحبت کردم، درس قالیبافی بود که طرح‌های بسیار ریزی دارد و نتوانستم انجامش دهم. 

پس خودتان را با مشکل کم بینایی وفق داده‌اید. 

بله، باید این اتفاق می‌افتاد تا بتوانم به فعالیت ادامه دهم و در غیر اینصورت از زندگی و هنر جا می‌ماندم. 

با توجه به تخصص و درکتان از محیط پیرامونی، این قابلیت را دارید که افراد کم توان علاقمند به هنر را مورد تعلیم قرار دهید. 

خیلی دوست دارم چنین کاری انجام دهم. من برای شرکت در کنکور از سازمان بهزیستی کارت معلولیت دریافت کردم و حال جزو معلولان حساب می‌شوم. آنجا همیشه ذکر می‌کنم که اگر آموزشگاه یا هر جای دیگر معلم می‌خواهند من حاضر به همکاری هستم و هیچ چشمداشت مالی هم ندارم. همیشه این موضوع را یادآوری می‌کنم، اما هیچ‌گاه پیشنهادی وجود نداشته است، بخصوص طی دوسال گذشته که درگیر کرونا بوده‌ایم. قلبا خوشحال می‌شوم اگر به کسی انگیزه فعالیت بدهم و همین برایم کافی است.

«برندینگ» و «استانداردهای گالری‌ها» آثار معیوب را از چرخه فروش بیرون رانده است/ نسبت به دورریزهای سرامیک بی تفاوت نباشیم/ با فروش اثرم ۱۲۳ نهال بلوط کاشتم

گلدان بلند از مجموعه «شِنی»

کیفیت سیستم آموزشی دانشگاه سوره را در پرداختن به رشته‌های چون صنایع دستی، سفال و سرامیک چگونه می‌بینید؟ 

فکر می‌کنم رشته‌هایی چون سفال و سرامیک و کلا صنایع دستی سال‌هاست در دانشگاه سوره تدریس می‌شوند. قطعا تمام مراکز آموزشی و همه دانشگاه‌های موجود دارای مشکلات و کمبودهایی هستند و سوره نیز از این موضوع مستنثنی نیست. اما می‌توانم بگویم من حداقل در حوزه سرامیک سال‌های خوبی را در دانشگاه سوره سپری کردم و مایه خوشبختی من است که با استاد قربانی و آقای صادق باقری، دوتن از بهترین استادان این رشته کلاس داشته‌ام. هرآنچه امروز بلد هستم حاصل بهره گیری از دانش همان اساتید است و به همین دلیل خودم را هنرم را مدیون دانشگاه سوره می‌دانم. 

آخرین حضورتان در یازدهمین دوسالانه ملی سرامیک ایران بوده است؟ 

خیر پس از حضور در این رویداد، چندی پیش در دومین سالانه کابردهای معناگرا نیز حضور یافتم که اثرم با استقبال مخاطبان مواجه شد.

«برندینگ» و «استانداردهای گالری‌ها» آثار معیوب را از چرخه فروش بیرون رانده است/ نسبت به دورریزهای سرامیک بی تفاوت نباشیم/ با فروش اثرم ۱۲۳ نهال بلوط کاشتم

شیرینی‌خوری از مجموعه «شنی»

یکی از مسائل موجود در عرصه هنرهای تجسمی میزان توجه هنرمندان به دو مقوله ایده و اجرای آثار است. رویدادهای هنری نیز معمولا دچار این چالش هستند و معمولا تناسبی میان این دو بخش نیست. یعنی برخی رویدادها بیش از ایده به اجرا اهمیت می‌دهند و برخی دیگر خروجی و اثر اجرا شده را می‌بینند. برای شما کدام مهم است؟ 

طی سال‌های فعالیت و حضورم در نمایشگاه‌های مختلف و رویدادهای موجود، همواره ایده برایم از اجرا مهمتر بوده و تلاش کرده‌ام روی آن تاکید بیشتری کنم. من آخرین بار با اثری ایده محوردر سالانه کاربردهای معناگرا شرکت کردم و از این حضور بازخوردهای خوبی گرفتم. می‌توان گفت طی این اتفاق، اصلا چیزی را نساخته بودم و مخاطب با سازه خاصی مواجه نبود؛ بلکه با ایده‌ای روبرو می‌شد که برای او پیام‌هایی داشت. 

ایده‌ای که می‌گویید چه بود و چرا مورد توجه قرار گرفت؟ 

اثر من حاصل دوریز کارگاه‌های سفال و سرامیک بود که آن‌ها را جمع‌آوری کرده بودم و در سالن پایین خانه هنرمندان برای فروش پیش روی مخاطبان قرار دادم. 

مگر سالانه‌ی کاربردهای معناگرا بخش فروش دارد؟ 

خیر. مقوله فروش بخشی از کانسپت اثر من بود. من در کارم، طبق استیتمنتی که نوشته بودم به برخی اتفاقات در حوزه سرامیک نقد داشتم. موضوعی که وجود دارد این است که سرامیک یکی از ماندگارترین مواد در طبیعت است و من و دیگر تولیدکنندگان و هنرمندان حوزه سرامیک روند این مسیر را می‌دانیم. ما می‌دانیم که یک اثر در مسیر ساخت و فروش، از ایده تا زمانی که اجرا می‌شود، دور ریزهای زیادی دارد. افرادی که کارگاه تولیدی دارند یا در چنین امکانی کار می‌کنند، هرچقدر هم میزان سواد و دانششان بالا باشد تاثیری بر کاهش این دور ریزها نخواهند داشت. از طرفی در حوزه سرامیک ساخت آثار دارای نقص و معیوب، اتفاقی است که خیلی رخ می‌دهد. در گذشته آثار معیوب را می‌فروختند و مشکلی هم در این زمینه وجود نداشته است. اما اتفاقاتی که حال در مقوله برندینگ و استانداردهای گالری‌ها رخ داده، باعث شده آثار معیوب از چرخه فروش بیرون بیایند. 

و شما به این اتفاق نقد داشتید؟ 

بله. آثار معیوب و دور ریزها و ضایعات به جا مانده در طبیعت باقی خواهند ماند و به لحاظ زیست محیطی در آینده مشکلات عدیده‌ای ایجاد خواهند کرد. متاسفانه ماندگاری سرامیک از پلاستیک بسیار بسیار بیشتر است، مثلا اگر پلاستیک سیصد، چهارصد سال در طبیعت می‌ماند، زمان ماندگاری سرامیک حداقل ده هزار سال است که این موضوع خود به تنهایی گویای فاجعه‌ای است که اگر جلوی آن را نگیریم، رخ خواهد داد. تا آنجا که شاهد بوده‌ام خیلی کم به این مسئله توجه شده و همین بی‌توجهی مرا برای اجرای طرحم ترغیب کرد. در ادامه پروژه‌ام به چندین کارگاه سرامیک‌سازی (حدود ده کارگاه) رفتم و دوریزی‌های آن‌ها و هرآنچه را به سطل آشغال ریخته بودند، جمع‌آوری کردم. سپس همه آن دوریزها را تمیز کردم و شستم و آن‌ها را در نمایشگاه روی استند چیدم و آن‌ها را قیمت‌گذاری کردم. آن آثار واقعا همه‌شان کاربردهای لازم را داشتند. قصدم این بود بگویم می‌توانیم کاربرد ظرف‌های دارای عیب و ایراد را مجددا به آن‌ها بازگردانیم.

«برندینگ» و «استانداردهای گالری‌ها» آثار معیوب را از چرخه فروش بیرون رانده است/ نسبت به دورریزهای سرامیک بی تفاوت نباشیم/ با فروش اثرم ۱۲۳ نهال بلوط کاشتم

دیس لبه‌دار از مجموعه «شنی»

قصدتان از فروش آثار چه بود؟ گفتید این بخش جزو کانسپتتان بوده و سالانه کابردهای معناگرا بخش فروش نداشته است. 

برای اینکه در ادامه به طبیعت کمکی کرده باشم آثار را در معرض فروش قرار دادم. در ادامه مبلغ حاصل شده از فروش ظرف‌ها را صرف خرید صد و بیست و سه نهال بلوط کردم و آن‌ها را در منطقه زاگرس کاشتم. از اینکه این روند مورد استقبال بسیار قرار گرفت و آثار به فروش رفت خیلی خوشحالم. میزان استقبال تا به آنجا بود که در میانه برگزاری نمایشگاه سه بار سالن را شارژ کردیم. یعنی دوباره از اول به کارگاه‌ها رفتم و دوریزهایشان را جمع کردم روال قبلی ادامه داشت. 

می‌توان گفت پرداختن به یک ایده خلاقانه اصلا به متریال‌های گوناگون و ویژه نیاز ندارد؛ کافی است مخاطب صرفا با یک ایده خلاقانه و کاربردی (و نه با یک اثر مستقل) مواجه شود. 

موافقم. بر اساس آنچه که از استادان و هنرمندان آموخته‌ام باید بگویم متریال سرامیک به تنهایی و به خودی خود تا آن حد مفهوم دارد که من هروقت روی ایده‌ای کار می‌کنم، تلاشم این است قابلیت‌های آن را بیرون بکشم و در جهت کارم از آن‌ها بهره ببرم.

با توجه به کاربردهای سرامیک در هنر و دیگر موارد غیر هنری می‌توان گفت هنوز آنطور که باید از قابلیت‌های سرامیک بهره نبرده‌ایم. 

همینطور است، سرامیک دارای قابلیت‌های بسیار است و شخصا همیشه تلاش کرده‌ام حرفی که می‌خواهم با اثرم بزنم، ارتباطی با سرامیک داشته باشد، چراکه سرامیک این قابلیت را دارد که ایده‌های‌مان را از دل آن بیرون بکشیم. در آخرین نمایشگاه و نمایشگاه قبلی تلاشم این بود حرفی که دارم ربطی به سرامیک داشته باشد و از آن کمک گرفته باشد.

«برندینگ» و «استانداردهای گالری‌ها» آثار معیوب را از چرخه فروش بیرون رانده است/ نسبت به دورریزهای سرامیک بی تفاوت نباشیم/ با فروش اثرم ۱۲۳ نهال بلوط کاشتم

از مجموعه «هر انسانی معادله شخصی خود را دارد»

شما اواخر سال گذشته با اثری در یازدهمین دوسالانه ملی سرامیک ایران حضور یافتید که مجموعه‌ای از آجرهای رنگ‌آمیزی و طراحی شده بود. 

 برای ساخت اثری که می‌گویید به کارگاه‌های آجرسازی سنتی رفتم و آجرهایی از آن‌ها گرفتم. قصد داشتم آجرها را به دو دسته تقسیم کرده و آن‌ها را در شرایط یکسان در دمای ۱۱۴۰ درجه کوره قرار دهم. به تعدادی از آجرها موادی مانند شاموت و سیلیس اضافه کردم تا در دمای بالای کوره ذوب نشوند و آجرهای دیگر را بدون ماده افزودنی داخل کوره گذاشتم و آن‌ها ذوب شدند. این مسئله اشاره به شرایط خودم و تفاوت‌های میان افراد بود و اینکه یک تغییر کوچک در هر چیزی می‌تواند شرایط متفاوتی برای آن به وجود بیاورد. 

طی چند ماه گذشته به چه فعالیت‌هایی پرداخته‌اید؟

راستش بحرانی که طی یکی دوسال است گریبانگیر ما و مردم دیگر کشورها شده، تاثیری روی فعالیت‌هایم نداشته است. من کارگاهی کوچک شخصی دارم که محیطی خلوت دارد و رفت و آمدی در آن صورت نمی‌گیرد. امنیت محیط کارگاهم باعث شده همچنان مشغول کار باشم و فعالیت‌هایم را تعطیل نکنم. من همچنین در زمینه فروش آثارم فعال هستم و آن‌ها را در اینستاگرام در معرض دید عموم قرار می‌دهم و این رویه نیز ادامه دارد و تا حدودی از آن راضی‌ام. تا آنجا که شرایط مهیا بوده در نمایشگاه‌ها و رویدادهای موجود نیز شرکت می‌کنم اما خب در دوران کرونا برگزاری نمایشگاه‌های حضوری و البته مجازی بسیار محدود بوده است. 

آیا در آینده نزدیک شاهد آثار جدیدتان در قالب نمایشگاه خواهیم بود؟ 

اینکه بخواهم به صورت انفرادی نمایشگاه برگزار کنم، اتفاقی است که در حال حاضر به دلیل بیماری کرونا امکان آن میسر نیست. البته در حال حاضر نمایشگاهی نیز برگزار نمی‌شود که منطقی هم هست، اما اگر نمایشگاهی به صورت گروهی برگزار شود حتما در آن شرکت خواهم کرد.

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز