خبرگزاری کار ایران

همایون حسینیان/

پرونده اشتباهی!

کد خبر : ۲۹۹۱۴۱

در راستای اتفاقات چند سال پیش در کهریزک و شبهات ایجاد شده در مورد تبادلات مالی سازمان تامین اجتماعی، خبرنگار سرویس طنز نشریه با آقای س- م مصاحبه ای انجام داده است که برای تنویر افکار عمومی و تطهیر اعمال خصوصی! در ذیل به چاپ رساندیم:

خبرنگار: اولین سوالم از شما مربوط به حضورتان در دادگاه است. می توانم بپرسم شما چرا یا به دادگاه نرفتید و یا دیر رفتید؟

س م: اولا این مملکت قانون دارد و همینجوری هر قاضی نمی تواند هر وقت دلش خواست من را احضار کند. ثانیا به من اعلام نکرده بودند وقت جدید باید حضور پیدا کنم یا وقت قدیم ضمن اینکه ترافیک خیابانها و گرفتاریهای شخصی را هم باید در نظر بگیرید که مجموعش می شود همینی که پیش آمد

خبرنگار: جریان کهریزک بالاخره به کجا رسید؟

س م: کهریزک؟ اصلا شما می دانید کهریزک کجاست؟

خبرنگار: خب جنوب تهران است دیگر

س م : کجای جنوب تهران؟ کدام خیابان؟ پلاک چند؟

خبرنگار: خب بالاخره یه جاییش هست دیگر، یعنی می گویید چنین منطقه ای وجود ندارد؟

س م: معلوم بود از اول شما نمی دانید کجاست وگرنه الان اینجا نبودی که توی چشمانم خیره بشوی و از من سوال بپرسی! ضمن اینکه در آن منطقه مراکز زیادی وجود دارد از جمله مرکز خیریه چرا شما در مورد آن گزارش تهیه نمی کنید فقط می خواهید سیاه نمایی کنید.

خبرنگار: خب پس وجود دارد. نفرمودید جریان کشته شدگان چی شد

س م: اولا کشته شدگان نبود و صحبت از یک نفر است که آن هم تا چند هفته دیگر ثابت می کنم اصلا چنین شخصی وجود نداشته تا بخواهد کشته شود. پدر این شخص مرحوم بهتر است از شکایت خود صرف نظر کنند. چون فقط خودش را اذیت می کند و ما را به زحمت می اندازد

خبرنگار: در مورد سازمان پرونده به کجا رسید؟

س م: من در جلسه آخر دادگاه با اسناد و شواهد محکم! ثابت کردم که آنچه باعث این مشکلات شده بی کاری جوانان ما بوده و وزیر کار باید پاسخگو باشد

خبرنگار: آخه این چه ربطی به وزیر کار دارد؟

س م : ببینید وقتی جوانان بیکار زیاد باشند می شود همینی که می بینید کلی جوان بیکار از صبح زود میایند دم در دادگاه که یک داستان غیرواقعی را پیگیری کنند. نمونه اش خود شما که الان اینجا جلوی من نشستید و بر و بر من را نگاه می کنید. اگر کار و زندگی داشتید که  الکی گیر نمی دادید.

خبرنگار: ولی من شغلم همین است.

س م:خب این شغل کاذب است. من سالها سعی کردم این را به جامعه بفهمانم که متاسفانه نشد. به هر صورت وزیر کار باید پاسخگو باشد. اینجوری نمی شود که ایشان مردم را سرکار بگذارند و ما هی برویم و بیاییم و ایشان راحت باشند. باید یه حرکتی روی ایشان زد!

خبرنگار: شنیده شده است شما از مدیرعامل تامین اجتماعی هم شکایت کرده اید.

س م: بله ایشان رفته تمام پرونده های مان را درآورده و علنی کرده است. آخر کجای دنیا با آبروی یک شخص اینجوری بازی می کنند؟ من گناه ندارم؟ به هر رو در مدیریت ها اشتباهاتی پیش می آید. خب حالا ما قرار بود یک عده را تامین کنیم به طور اشتباه یک عده دیگر را تامین کردیم. اصلا برای همین اسم این سازمان را تامین اشتباهی گذاشتند. از اول هم پیش بینی می شد اشتباهاتی در تامین افراد پیش بیاید.

خبرنگار: ولی اسمش که این نیست. اسمش اجتماعی است!

س م: من الان هر چه بگویم شما قبول نمی کنی ولی اگر چند سال پیش بود نه تنها به سرعت قانع می شدی بلکه داوطلبانه خودت را معرفی می کردی برای اجرای حکم!

خبرنگار: الان یعنی باید چیکار کنم؟

س م: بهترین کار اینست که شما بروید سراغ متهمان اصلی پرونده که همان آقایان نوربخش و ربیعی هستند سوالات را هم خودم بهتان می دهم. انشاء الله تا ماه دیگر اگر قاضی پرونده مساعدت کند محاکمه این آقایان را آغاز خواهیم کرد.

خبرنگار: بعد پرونده خودتان چه می شود؟

س م: قاضی خواست مرا در دادگاه ببیند که بالاخره همکاری کردیم و حضور پیدا کردیم. فکر نکنم دیگر مشکلی وجود داشته باشد.

خبرنگار: می توانم یک سوال دیگر از شما بپرسم؟

س م: میل خودتان است. همینجوری هم چوب خطتان پر شده! اگر اینقدر نسبت به خودتان بی تفاوت هستید که بپرسید.

خبرنگار: پس نه دیگر سوالی ندارم از اینکه بنده را اینگونه قاطع! توجیه کردید سپاسگزارم.

نرم افزار موبایل ایلنا
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز