۳جایی که جبرئیل خسته شد
پیامبر روزی به جبرئیل فرمود که تو با چنین نیرویی که داری تاکنون خسته شدهای؟
گفت: آری، ای محمّد(ص)! ۳ بار. یکی روزی که ابراهیم(ع) در آتش انداخته شد؛ آن روز خداوند فرمود به شکوه و بزرگیام سوگند اگر ابراهیم(ع) پیش از تو به آتش برسد، اسمت را از دفتر فرشتگان پاک میکنم. من با شتاب به سویش رفتم و میان آتش و هوا او را دریافتم و به او گفتم: ای ابراهیم(ع) چیزی نیاز نداری؟ گفت: از خدا آری امّا از تو نه.
بار دوم روزی بود که به ابراهیم(ع) فرمان داده شد تا سر فرزندش اسماعیل(ع) را ببرد. آن روز خداوند فرمود اگر چاقو پیش از تو به گردن اسماعیل(ع) برسد اسمت را از دفتر فرشتگان پاک میکنم. من شتابان فرود آمدم و چاقو را در دست ابراهیم(ع) به پشت برگرداندم و قوچی را به او رساندم.