پایان زندگی یک معلم مهربان چون ضامن نشد

مقتول درخواست ضمانت برادر سوم را نپذیرفت، همین باعث ایجاد کینه شده بود
هشتم اردیبهشت امسال رسیدگی به قتل معلم جوانی به نام سیدمحمد حسینی طهمورثی در میمند استان کهگیلویه و بویراحمد در دستور کار تیم جنایی قرار گرفت.در بررسیهای ابتدایی مشخص شد که مقتول هنگام خارج شدن از خانه مادر خود هدف حمله غافلگیرانه فردی که مسلح به سلاح سرد بود قرار گرفته و با اصابت چندین ضربه چاقو از پا درآمده است.
به این ترتیب تحقیقات جهت روشن شدن راز جنایت آغاز شد و تعدادی از نزدیکان این معلم به اختلافات چند وقت اخیر او با چند برادر که از اقوام او بودند اشاره کردند. به این ترتیب یکی از این برادرها که چند شب قبل از وقوع جنایت نیز با مقتول درگیر شده بود تحت تعقیب قرار گرفت و در کمتر از ده ساعت بعد از قتل به دام پلیس افتاد.
سردار سهام صالحی در بیان جزئیات این خبر اظهار داشت: در پی تماس با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ مبنی بر وقوع درگیری منجر به قتل در روستای میمند از توابع شهرستان دنا، بلافاصله ماموران پاسگاه انتظامی میمند به محل اعزام شدند. در بررسی ماموران انتظامی مشخص شد، متوفی شخصی حدودا ۴۷ ساله است که با ضربات چاقو به قتل رسید. صالحی تصریح کرد:
ماموران ضمن هماهنگی با مرجع قضائی جسد مقتول را به سردخانه منتقل و تحقیقات خود را جهت شناسایی و دستگیری قاتل آغاز کردند. صالحی در ادامه بیان داشت: ماموران پاسگاه انتظامی میمند با تلاش شبانهروزی و انجام تحقیقات پلیسی گسترده قاتل را شناسایی و طی عملیاتی غافلگیرانه و ضربتی در مخفیگاهش دستگیر کردند. این مقام ارشد انتظامی استان با اشاره به اینکه متهم در بازجوییهای اولیه به ارتکاب قتل اعتراف کرد، بیان داشت: متهم انگیزه خود از ارتکاب قتل را اختلافات خانوادگی عنوان کرد.
قتل به خاطر وام بانکی
یکی از بستگان مقتول درباره انگیزه قاتل از این جنایت گفت: مدتی قبل مقتول ضامن دو برادر که از اقوام نزدیک او بودند شده بود و آنها یک وام بانکی گرفته بودند. اما ظاهرا به دلیل عدم پرداخت اقساط از سوی وام گیرنده، بانک جلوی حقوق آقا معلم را بسته بود. به همین خاطر او چند مرتبه به این دو برادر مراجعه کرده و از آنها خواسته بود بدهیشان به بانک را تسویه کنند. درگیری این افراد به خاطر همین مسئله سبب شد سومین برادر دست به قتل آقا معلم بزند.»
درگیری دنبالهدار
برادر مقتول در ادامه توضیحات به خبرنگار هفت صبح گفت: «برادرم ۵۱ ساله و معلم کلاس اول دبستان بود. او یک دختر هفت ساله دارد.» او در ادامه گفت:«ما در جریان اختلافات او به دلیل وام بانکی نبودیم.اما شنیدیم که متهم از برادرم خواسته بود برای او هم مثل دو برادر دیگرش ضمانت کند تا او هم وام بگیرد اما برادرم به خاطر تجربه تلخ قبلی این کار را نکرده بود.
همین سبب شد متهم از برادرم کینه به دل بگیرد تا اینکه مدتی قبل پسرعمویم در نزدیکی روستای محل زندگیمان بوده و از برادرم میخواهد دنبال او برود.پسرعمویم میگوید که آن روز برادرم با خودرو پراید دنبال او رفت و کمی که در مسیر پیش رفتند متهم جلوی راه آنها را گرفته و گفته بود از ماشین پیاده شوید.او آن روز قصد ایجاد درگیری با برادرم را داشته که پسرعمویم مانع این اتفاق شده است.»
چند شب قبل از حادثه باز هم متهم سراغ آقا معلم رفته بود:«مادر ما آلزایمر دارد و خیلی وقتها برادرم به او سر میزد و کارهایش را میکرد.یکی دو شب قبل از حادثه برادرم با موتور به خانه مادرم رفته بود که باز هم متهم به قتل سر راهش سبز شده و گفته بود حق نداری از این مسیر تردد کنی.آن روز هم بین برادرم و متهم درگیری رخ داده بود.»
شب حادثه
برادر مقتول در ادامه راجع به شب حادثه گفت:«شب حادثه باز هم برادرم به همراه همسر و فرزندش به خانه مادرم رفته بودند و برای مادرم شام برده بودند.آن شب حال دختر برادرم بد بود چون سرما خورده بود.برادرم از خانه بیرون میرود تا برای فرزندش دارو تهیه کند. همان موقع قاتل که در نزدیکی خانه مادرم کمین کرده بود ناغافل به سمت برادرم حمله کرده و چندین ضربه چاقو به او وارد کرده و فرار میکند. متهم قبل از فرار گوشی و کارت برادرم را هم برداشته بود.» رسیدگی به این پرونده در جریان روال قضائی ادامه دارد.