پیمان هستهای سعودی-پاکستانی؛ سایه سنگین بر خاورمیانه و آغاز «ناتوی اسلامی»؟

پیمان هستهای تازه میان عربستان سعودی و پاکستان تحولی بزرگ در معادلات سیاسی و نظامی خاورمیانه ایجاد کرده است.
عبدالباری عطوان، تحلیلگر مطرح جهان عرب در مطلبی در روزنامه فرامنطقهای رای الیوم با اشاره به پیمان دفاعی میان پاکستان و عربستان نوشت: پیمان دفاع استراتژیک مشترک میان عربستان سعودی و پاکستان که شامگاه چهارشنبه در ریاض توسط شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد سعودی و شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان به امضا رسید، تحولی بیسابقه در ابعاد نظامی و سیاسی به شمار میرود. این پیمان که دربردارنده "چتر بازدارندگی هستهای ویژه" برای عربستان است، بهصراحت تأکید میکند که "هرگونه حمله به یکی از دو کشور، حمله به کشور دیگر تلقی میشود."
این پیمان نهتنها تغییری راهبردی در معادلات منطقهای به شمار میرود، بلکه حامل پیامی قوی و بیسابقه به رژیم اشغالگر اسرائیل نیز هست؛ پیامی که میگوید جهان اسلام دیگر عرصهای بیدفاع و عاری از بازدارندگی هستهای نیست.
شاید بتوان گفت این پیمان غافلگیرکننده، آغازگر تشکیل یک ائتلاف اسلامی شبیه به "ناتو" باشد؛ آن هم در شرایطی که تهدیدات اسرائیلی افزایش یافته و جهان در آستانه تحولی ژئوپلیتیکی بزرگ قرار دارد، جایی که چین بهتدریج در حال تصاحب رهبری جهانی بر خرابههای امپراتوری رو به زوال آمریکا است؛ امپراتوریای که هماکنون در ابعاد اقتصادی، سیاسی و نظامی دچار افول جدی شده است.
دلایل شتاب در امضای این پیمان:
برخی عوامل مهم باعث تسریع در امضای این پیمان از سوی دو طرف شدهاند که به اختصار به آنها اشاره میشود:
-
حمله اسرائیل به دوحه
هفته گذشته، پایتخت قطر -که همپیمان راهبردی ایالات متحده محسوب میشود و بزرگترین پایگاه نظامی آمریکا در خاورمیانه را در خود جای داده- مورد حمله قرار گرفت؛ حملهای که با چراغ سبز و حمایت دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، انجام شد. این حمله نشان داد که پایگاههای آمریکایی در منطقه، عملا به ابزاری برای دفاع از اسرائیل و اجرای تجاوزات آمریکا بدل شدهاند و نه تضمین امنیت کشورهای میزبان.
-
اعتراف علنی نتانیاهو به طرح "اسرائیل بزرگ"
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اشغالگر بهصراحت و علنا اینگونه دم زده که به سبک "توراتمحور و تاریخی"، به تأسیس "اسرائیل بزرگ" باور دارد؛ کشوری که بر همه اراضی فلسطین، سوریه، لبنان، عراق، مصر و حتی عربستان سعودی، از جمله مکه و مدینه، تسلط خواهد داشت.
-
نفوذ اسرائیل بر ایالات متحده
واقعیت تلخ دیگری که امروز بیشتر خود را نمایان کرده، تسلط کامل اسرائیل بر ساختار سیاسی آمریکا و رؤسای جمهور آن است؛ تسلطی که دو سال جنگ نسلکشی، محاصره و پاکسازی قومی در غزه بهخوبی آن را نشان داد.
-
تحول در مناسبات ژئوپلیتیکی منطقهای
ائتلاف جدید میان هند و چین، که بهنوعی جایگزین ائتلاف دیرینه چین-پاکستان شده است، باعث شده پاکستان بهدلایل احتیاطی، بهدنبال تقویت روابط خود با جهان اسلام و پناه بردن به چتر حمایت اسلامی باشد.
ترکیب بازدارندگی: قدرت هستهای پاکستان و نفوذ اقتصادی و نظامی عربستان
پیمان بازدارندگی هستهای میان ریاض و اسلامآباد، ترکیبی از توان هستهای پیشرفته پاکستان با توانمندی نظامی سنتی و نفوذ اقتصادی و انرژیمحور عربستان است. عربستان، که یکی از بازیگران کلیدی بازار انرژی جهانی و از قدرتهای مالی مهم منطقه است، اکنون بهکمک این پیمان جایگاهی جدید در توازن راهبردی منطقه مییابد.
بدیهی است که رژیم صهیونیستی از این پیمان دچار شوک بزرگی شده است؛ چرا که این همکاری میتواند به پایان انحصار هستهای اسرائیل در منطقه منجر شود. فراموش نکنیم که عربستان از آغاز، حامی و تأمینکننده مالی اصلی برنامه هستهای پاکستان بوده است؛ برنامهای که از زمان ذوالفقار علی بوتو- نخستوزیر وقت- کلید خورد و با هدایت ژنرال ضیاءالحق - که نقشی محوری در توسعه آن داشت - پیش رفت. برخی منابع معتقدند که احتمالا رژیم صهیونیستی در ترور ضیاءالحق از طریق انفجار هواپیمایش نقش داشته است.
جایگاه تاریخی پاکستان در معادله مقاومت
نمیتوان نقش بیبدیل پاکستان را در مقابله با تجاوز هند در ماه مه گذشته نادیده گرفت؛ همچنین حمایت مداوم آن از مقاومت افغانستان که در نهایت به پیروزی انجامید. نباید فراموش کرد که دکتر عبدالقدیر خان، دانشمند برجسته هستهای پاکستان، نقش مهمی در توسعه برنامههای هستهای برخی کشورها ایفا کرد؛ او بیش از ۱۳ بار به تهران سفر کرده و همچنین به عربستان سعودی و لیبی نیز رفتوآمد داشته است. او شخصیتی بود که تمام دانش خود را وقف اسلام و مقابله با دشمنان آن، بهویژه آمریکا و اسرائیل، کرد.
"ناتوی اسلامی" در راه است؟
امید میرود این پیمان میان عربستان و پاکستان، که تحت چتر بازدارندگی هستهای تعریف شده، در خدمت امت اسلامی باشد و از هرگونه گرایش فرقهای بهدور بماند. ممکن است این پیمان زمینهساز شکلگیری یک ائتلاف اسلامی گسترده باشد که تمامی کشورهای اسلامی، از جمله ایران، را دربر گیرد.
در همین راستا، نشانههایی از نزدیکی تهران و ریاض نیز به چشم میخورد؛ از جمله دیدار اخیر علی لاریجانی، مشاور امنیت ملی ایران، از عربستان که در پاسخ به سفر فروردینماه خالد بن سلمان، وزیر دفاع عربستان، به تهران انجام شد؛ سفری که طی آن، دیدارهایی در سطوح عالی، حتی با رهبر انقلاب اسلامی ایران، آیتالله خامنهای صورت گرفت.
این تحولات میتواند نویدبخش افزایش همکاریها میان دو قدرت بزرگ اسلامی در مقابله با سلطهطلبیهای اسرائیل و آمریکا باشد.