مکی در گفتوگو با ایلنا:
اعتراضات آمریکا نماد شکاف عمیق در حاکمیت است/ تنش میان مهاجران و دولت فدرال، اقتصاد را تحت تاثیر قرار میدهد

کارشناس مسائل بینالملل گفت: وقایع دور نخست فعالیت رئیسجمهوری آمریکا باعث شد بسیاری از دانشگاهها، نهادهای مدنی و حتی شرکتهای بزرگ، به مخالفت جدی با سیاستهای مهاجرتی وی بپردازند و حالا همین روند در سطح وسیعتر در حال تکرار است.
مرتضی مکی، کارشناس مسائل بینالملل در تشریح ریشهها و پیامدهای اعتراضات در آمریکا در گفتوگو با ایلنا اظهار کرد: ریشه درگیریها، تنشها و ناآرامیهایی که طی روزهای گذشته در لسآنجلس و دیگر شهرهای کالیفرنیا رخ داده، در رویکرد و سیاستهای دونالد ترامپ نسبت به مهاجران نهفته است. ترامپ با تکیه بر شعارهایی چون «اول آمریکا» و «آمریکای قدرتمند»، رویکردی سلبی و خصمانه در قبال مهاجران اتخاذ کرده که نهتنها نسبت به موازین انسانی، بلکه در تعارض مستقیم با قوانین داخلی و بینالمللی ایالات متحده است. او معتقد است آمریکا نباید سرزمینی باشد که هر کسی در هر زمانی بتواند به آن وارد شود، از فرصتهای اقتصادی و اجتماعی آن بهره ببرد، و سالها بدون پاسخگویی در آن اقامت داشته باشد. همین نگاه باعث شده تا مهاجران، خصوصاً مهاجران غیرقانونی، هدف اصلی سیاستهای سرکوبگرانه ترامپ قرار گیرند. در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ، همین سیاستها منجر به اعتراضات وسیعی در چندین شهر آمریکا شد؛ اعتراضاتی که بهویژه پس از مرگ مشکوک برخی از سیاهپوستان توسط پلیس آمریکا، رنگ و بوی شورش به خود گرفت. بسیاری رفتار ترامپ را در راستای تفکرات نژادپرستانه و برتری سفیدپوستان تحلیل کردند. اکنون، در دوره دوم ریاست جمهوری او، نهتنها این سیاستها ادامه یافتهاند، بلکه با شدت و صراحت بیشتری دنبال میشوند؛ بهگونهای که تلاش ترامپ برای اخراج سریع مهاجران، بیاعتنا به روندهای حقوقی و قضایی ایالات متحده، شکافها و بحرانهای سیاسی و اجتماعی را عمق بخشیده است.
وی ادامه داد: بهطور سنتی، اخراج مهاجران از آمریکا فرایندی حقوقی دارد که باید از سوی دادگاهها طی شود. اما رویهای که اکنون در جریان است، نافی همان روند قانونی است؛ زیرا سیستم حقوقی آمریکا برای بررسی و تصمیمگیری درباره وضعیت مهاجران غیرقانونی، نیازمند زمان و اعلام نظر ساختارهایی مشخص است. همین پیچیدگیها و طولانیبودن مراحل، باعث شده تا میلیونها مهاجر سالها در آمریکا زندگی کنند و بخشی جداییناپذیر از اقتصاد این کشور باشند. واقعیت آن است که در بسیاری از مشاغل خرد، از جمله رستورانها، کارگاهها و حوزه خدمات، همین مهاجران نقش حیاتی ایفا میکنند؛ نقشی که نهتنها نادیده گرفته میشود، بلکه اکنون با تهدیدهای بیسابقهای مواجه شده است. در این بین باید درک کرد که لسآنجلس شرایط خاصی دارد. تخمینها نشان میدهند که حدود یکسوم از جمعیت این شهر در خارج از آمریکا متولد شدهاند و بیش از ۸۰ درصد آنها ریشههایی در جوامع غیرآمریکایی دارند. همین ویژگی باعث شده تا واکنش به سیاستهای ضد مهاجرتی ترامپ در این شهر، بهمراتب شدیدتر باشد. گزارشها حاکی از آن است که مأموران مهاجرتی، بر اساس دستور مستقیم دولت فدرال، روزانه تعداد زیادی را هدف عملیات اخراج قرار دادهاند. همین موضوع بهتنهایی خشم مهاجران و ساکنان لسآنجلس را شعلهور کرده و زمینهساز اعتراضات گستردهای شده که گاه به درگیریهای خیابانی کشیده میشود.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: باید توجه داشت که ماجرا فقط اجتماعی نیست، بُعد سیاسی مهمتری نیز در میان است. فرماندار ایالت کالیفرنیا، که از حزب دموکرات است، بهشدت با اقدامات ترامپ مخالفت کرده و آنها را ناقض قانون اساسی و حاکمیت ایالتی دانسته است. او اعلام کرده که علیه دولت فدرال به دادگاه شکایت خواهد کرد و در مقابل، ترامپ و وزیر دفاع آمریکا، این اقدامات را ضروری و در جهت تأمین منافع و امنیت ملی آمریکا توجیه کردهاند. این برخوردها نماد شکافی عمیق در درون حاکمیت آمریکاست؛ شکافی که میان قدرتهای ایالتی و دولت فدرال به رهبری ترامپ در حال تعمیق است. پیشتر نیز در دوران نخست ریاستجمهوری ترامپ، برخی از اقدامات او از سوی دادگاههای محلی و ایالتی به حالت تعلیق درآمده بود، از جمله طرحهایی که به دانشجویان خارجی اجازه تحصیل نمیداد و به تعلیق مجوز اقامت آنها منجر شده بود. آن اتفاقات باعث شد بسیاری از دانشگاهها، نهادهای مدنی و حتی شرکتهای بزرگ، به مخالفت جدی با سیاستهای مهاجرتی دولت ترامپ بپردازند. حالا همین روند در سطحی وسیعتر در حال تکرار است و نزاع سیاسی میان ایالتهایی چون کالیفرنیا و دولت فدرال به نقطهای خطرناک رسیده است.
وی افزود: احتمال گسترش این اعتراضات و درگیریها، با توجه به وضعیت موجود، بسیار بالاست. اکنون تنها سه یا چهار شهر گرفتار این وضعیت شدهاند، اما مؤلفههایی وجود دارد که نشان میدهد ممکن است اعتراضها به شهرهای دیگر، حتی خارج از کالیفرنیا نیز کشیده شود. گزارشهایی از تجمع و خشونت در برخی مناطق نیز منتشر شده که گویای دامنهدار بودن نارضایتیهاست. با نزدیکشدن به انتخابات میاندورهای کنگره آمریکا در سال ۲۰۲۶، این تحولات میتواند پیامدهای جدی سیاسی بههمراه داشته باشد. نهتنها موقعیت ترامپ و تیم او زیر سؤال میرود، بلکه رقابت میان دموکراتها و جمهوریخواهان نیز دستخوش تغییر خواهد شد. باید توجه داشت که رؤسای جمهور آمریکا در دور دوم، بهطور معمول، توجه کمتری به محبوبیت عمومی خود دارند و بیشتر به اجرای اهداف شخصی و حزبی خود میپردازند. در مورد ترامپ، که ورودش به کاخ سفید نیز نتیجه شکاف درونی در حزب جمهوریخواه و پشتوانه مالی و تبلیغاتی مستقل او بود، این مسأله پررنگتر دیده میشود. او نهتنها بهدنبال رضایت عامه مردم نیست، بلکه بیشتر در راستای ارضای خواستههای گروههای خاص و جریانهای تندرو قدم برمیدارد؛ جریانهایی که تفکرات نژادپرستانه و ضد مهاجرتی دارند و با هرگونه حضور خارجیها در خاک آمریکا مخالف هستند.
مکی گفت: اگر ترامپ نتواند اعتراضات را کنترل کند، چه از طریق راههای حقوقی و چه از طریق اعمال زور، ممکن است این تنشها به بحرانی سراسری بدل شود. تجربه نشان داده که هر بار تنش میان مهاجران و دولت فدرال بالا گرفته، اقتصاد آمریکا نیز بهشدت دچار آسیب شده است. حضور میلیونها مهاجر در آمریکا، بهویژه در صنایع خدماتی، تولیدی و کشاورزی، حیاتی است. خروج گسترده آنها، بهویژه در شرایطی که ایالات متحده با کمبود نیروی کار مواجه است، اقتصاد را با بحرانهایی جدی مواجه خواهد کرد. از سوی دیگر، تشدید سرکوب مهاجران در برابر اعتراضات، میتواند به افزایش فعالیت نهادهای مدنی و اتحادیههای حامی حقوق بشر بینجامد. اکنون در لسآنجلس، دهها اتحادیه و سازمان مدنی فعال شدهاند که تلاش میکنند صدای مهاجران باشند و فشار افکار عمومی را بر دولت فدرال افزایش دهند. این نهادها هشدار دادهاند که ادامه سیاستهای مهاجرتی ترامپ، بدون توجه به پیامدهای اجتماعی و انسانی آن، میتواند کنترل اوضاع را از دست دولت خارج کند.
وی در پایان خاطرنشان کرد: نکته مهم آن است که دولت ترامپ، برخلاف برخی دولتهای پیشین، نهتنها در جلب نظر دموکراتها ناکام بوده، بلکه بهطور کامل تقابل سیاسی با آنها را در پیش گرفته است. در ایالتهایی چون کالیفرنیا که پایگاه سنتی دموکراتها محسوب میشود، شهرداران و فرمانداران با صراحت در برابر دولت فدرال ایستادهاند. این تقابل نهتنها جنبه حقوقی دارد، بلکه به یک کشمکش اجتماعی و ایدئولوژیک نیز بدل شده است؛ کشمکشی میان دیدگاه انحصارگرایانه، ملیگرایانه و نژادمحور ترامپ، و نگاه انسانیتر، قانونیتر و بازتر ایالتهایی چون کالیفرنیا. در جمعبندی میتوان گفت که وضعیت فعلی نهتنها بحرانی زودگذر نیست، بلکه در صورت ادامه سیاستهای فعلی، ابعاد گستردهتری خواهد یافت. مهاجرت در آمریکا همواره موضوعی پیچیده و حساس بوده، اما اقداماتی که اکنون دولت ترامپ در پیش گرفته، این مسئله را به بحرانی سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بدل کرده که ممکن است آینده سیاسی آمریکا را نیز تحت تأثیر قرار دهد. استمرار این روند، میتواند به کاهش مشروعیت ترامپ در سطح داخلی و بینالمللی، فروپاشی نسبی نظم سیاسی در برخی ایالتها، و حتی بروز آشوبهای گسترده در شهرهای بزرگ منجر شود. حال باید دید آیا دولت فدرال حاضر است به بازنگری در سیاستهای مهاجرتی خود تن دهد یا همچنان در مسیر تقابل پیش خواهد رفت.