ماشه داخلی شلیک شد؛
تولیدکننده از امضای طلائی میترسد نه از اسنپبک

بسیاری از این فعالان اقتصادی میگویند با وجود آمادگی برای مواجهه با بدترین شرایط خارجی، از درون تضعیف شدهاند. قوانین متغیر، تصمیمهای خلقالساعه و امضاهای طلایی مدیران باعث شده هیچ برنامهریزی بلندمدتی برای تولید یا واردات ممکن نباشد.
ایلنا: در فضای اقتصادی کنونی کشور، برخلاف تصور عمومی، افراد کمتر نگران نوسانات نرخ دلار یا حتی تهدیدهای خارجی هستند. فعالان اقتصادی و مردم بهخوبی دریافتهاند که منشأ اصلی فشارهای معیشتی و رکود در تولید و تجارت، نه از تحریمها و نه از تصمیمات غربیها، بلکه از عملکرد وزارتخانهها و مدیران داخلی نشات می گیرد.
در واقع، آنچه امروز اقتصاد ایران را به تنگنا کشانده، فشارهای ساختاری و مدیریتی درونی است؛ فشارهایی که پیش از هر اقدام خارجی، توان تولیدکننده و واردکننده ایرانی را از بین برده است. بسیاری از فعالان بازار تأکید دارند که دیگر از تحریمها هراسی ندارند و نگرانی اصلیشان، تصمیمهای اشتباه و رفتارهای غیرمسئولانه مدیرانی است که عملاً چرخ تولید را از حرکت بازداشتهاند.
در گفتوگو با واردکنندگان و تولیدکنندگان و صنوف مختلف، هیچکدام از آنها از تحریم یا سیاستهای آمریکا و اروپا سخن نمیگویند بلکه دغدغهی مشترک همهشان سوءمدیریت داخلی است. بسیاری از این فعالان اقتصادی میگویند با وجود آمادگی برای مواجهه با بدترین شرایط خارجی، از درون تضعیف شدهاند. قوانین متغیر، تصمیمهای خلقالساعه و امضاهای طلایی مدیران باعث شده هیچ برنامهریزی بلندمدتی برای تولید یا واردات ممکن نباشد. در این میان، کسانی که در رسانهها و نهادهای دولتی از ضعف صادرات یا ناتوانی بخش خصوصی سخن میگویند، خود بخشی از همان سازوکاری هستند که با بیکفایتی و بیتوجهی، مانع رشد اقتصاد شدهاند.
در حالی که مسئولان بلندپایه کشور بارها تأکید کردهاند سهم تحریمها در فشارهای اقتصادی بیش از بیست درصد نیست، مدیران داخلی با تصمیمهای اشتباه خود سهمی بهمراتب سنگینتر بر دوش مردم گذاشتهاند. این مدیران، که گاه با مدرکهای غیرمرتبط و بدون تجربهی اقتصادی در رأس وزارتخانهها و سازمانهای حساس نشستهاند، در شرایط بحرانی امروز، تصمیمهایی میگیرند که تبعات آن مستقیم بر زندگی مردم اثر میگذارد. وقتی افرادی بدون شناخت از اقتصاد کلان و سازوکار تولید، دربارهی تخصیص ارز، واردات مواد اولیه یا نحوهی حمایت از صنایع تصمیم میگیرند، طبیعی است که نتیجه چیزی جز آشفتگی و بیاعتمادی عمومی نباشد.
مشکل اصلی امروز، نه در بیرون از مرزها بلکه در درون ساختار اداری و مدیریتی کشور است. تولیدکنندهای که باید با مشکلات تأمین مواد اولیه، هزینهی بالای انرژی و بروکراسی پیچیده دستوپنجه نرم کند، دیگر نیازی به تحریم خارجی ندارد تا زمینگیر شود. واردکنندهای که با هر تغییر بخشنامه، سرمایهاش در خطر قرار میگیرد، نمیتواند برای آیندهی تجارتش برنامهریزی کند. بسیاری از تاجران و صنعتگران میگویند آنقدر در برابر تصمیمهای متناقض و بیمنطق داخلی آسیب دیدهاند که دیگر تحریم خارجی برایشان مسئلهای ثانویه است.
بخش خصوصی، که باید موتور محرک اقتصاد باشد، به تدریج از میدان خارج شده است. بیاعتمادی به سیاستگذاران و بیثباتی در تصمیمها، باعث شده حتی فعالان باسابقهی اقتصادی انگیزهی خود را از دست بدهند. از سوی دیگر، برخی از مسئولان رسانهای یا کارشناسان دولتی، بهجای شنیدن صدای صنعتگران، با برچسبزنی و سادهسازی مشکلات، ضعف ساختاری را به گردن دیگران میاندازند. در چنین فضایی، صدای منتقدان واقعی یا بخش خصوصی اصیل کمتر شنیده میشود، چون ساختار قدرت ترجیح میدهد در برابر واقعیتها سکوت کند.
این روزها تولیدکننده و بازرگان ایرانی دیگر از تحریم نمیترسد، بلکه از امضای یک مدیر میترسد؛ امضایی که میتواند مجوزش را لغو کند، سفارش را معطل بگذارد یا روند تخصیص ارز را متوقف سازد. این بیثباتی و سردرگمی در تصمیمات اداری، همان ماشهی داخلی است که اقتصاد را از پا درآورده است. تا زمانی که شایستهسالاری جایگزین رابطهسالاری نشود و مدیران نالایق از جایگاههای کلیدی کنار نروند، نه تحریمها برداشته خواهد شد و نه تورم مهار میشود.
تجربه نشان داده هر بار که فشار بیرونی افزایش یافته، مردم و تولیدکنندگان توانستهاند خود را با شرایط وفق دهند، اما زمانی که تصمیمهای نادرست از درون ساختار بر آنان تحمیل شده، امید و انگیزه از میان رفته است. آنچه امروز در کشور دیده میشود، نتیجهی همین فرسایش درونی است. بنابراین اگر قرار است اصلاحی رخ دهد، باید از درون ساختار اداری و مدیریتی آغاز شود، نه از بیرون. تا زمانی که مدیران ناکارآمد در رأس تصمیمگیری باقی بمانند، هر سیاست ارزی یا اقتصادی جدید نیز بیثمر خواهد بود. اقتصاد ایران بیش از هر چیز نیازمند صداقت، تخصص و ارادهی واقعی برای اصلاح است، نه شعار و توجیه مسئولان فاقد صلاحیت.
عملکرد کنونی برخی از وزراء و مدیران دولتی با شعار رئیس جمهورمبنی بر استفاده از کارشناسان دولت منافات دارد و به نظر می رسد شوخی با سفره مردم تا برچیده شدن تحریم کنندگان داخلی ادامه دار خواهد بود.
متاسفانه در سالی که مقام معظم رهبری آنرا سرمایه گذاری برای تولید نامگذاری کرده است، عملکردها برخلاف فرمایشات ایشان است و هر چند تحریمهای خارجی قابل مدیریت هستند، اما تحریمهای داخلی شلیکی است بر شقیقه تولیدکنندگان و واردکنندگان کشور.
مرتضی بلوکی
کارشناس رسانه