در گفتوگو با ایلنا عنوان شد:
معضل ریزگردها به دلیل همزمانی عوامل اقلیمی، جغرافیایی و انسانی جدی است

توسعه دیپلماسی محیطزیستی با کشورهای همسایه اهمیت حیاتی دارد
مدیرعامل مؤسسه محیطزیستی بوم فناوران مرکزی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، گفت: ریزگردها به ویژه ذرات معلق با قطر کمتر از 2.5 میکرومتر یا PM2.5 به دلیل اندازه بسیار کوچک خود، قابلیت نفوذ عمیق به سیستم تنفسی و حتی عبور از سدهای بیولوژیک را دارند. این ویژگی، مسیرهای پاتوفیزیولوژیک متعددی را برای ایجاد انواع بیماریها فعال میکند که برخی از مهمترین آنها، سرطان و بیماریهای اعصاب و روان هستند.
حمیدرضا مهاجرانی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا، افزود: در بُعد سرطانزایی، ذرات ریزگرد میتوانند حاوی ترکیبات آلی آروماتیک چندحلقهای (PAHs)، فلزات سنگین مانند آرسنیک، کادمیوم و کروم، و رادیکالهای آزاد پایدار باشند. پس از استنشاق، این ذرات به نواحی آلوئولی ریه میرسند و با القای استرس اکسیداتیو و التهاب مزمن، موجب آسیب DNA، جهشهای ژنتیکی و اختلال در مکانیسمهای ترمیم ژنومی میشوند.
وی به مهمترین بیماریهایی که از طریق استنشاق ریزگردها به وجود خواهد آمد اشاره کرده و ادامه داد: تداوم این فرآیند، محیطی پرالتهاب و مستعد برای آغاز و پیشرفت تومورهای بدخیم، به ویژه سرطان ریه و در مواردی سرطانهای سیستم ادراری و دستگاه گوارش را فراهم میکند. مطالعات اپیدمیولوژیک نشان دادهاند که قرارگیری طولانیمدت در معرض غلظت بالای PM2.5، با افزایش معنادار بروز و مرگومیر ناشی از سرطان همراه است.
در بیماریهای اعصاب و روان، ریزگردها بر سیستم عصبی اثرگذارند
مدیرعامل مؤسسه محیطزیستی بوم فناوران مرکزی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، اظهار داشت: در زمینه بیماریهای اعصاب و روان، ذرات فوقریز (Ultrafine Particles, <0.1 µm) که در ترکیب ریزگردها حضور دارند، میتوانند از طریق 3 مسیر اصلی بر سیستم عصبی اثرگذار باشند. مسیر نخست ورود ذرات از طریق اپیتلیوم بویایی به اعصاب بویایی و انتقال به پیاز بویایی و سایر بخشهای مغز است.
مهاجرانی تصریح کرد: مسیر دوم عبور ذرات و ترکیبات محلول آنها از سد خونی - مغزی (BBB) پس از ورود به جریان خون، که منجر به التهاب عصبی (Neuroinflammation)، آسیب سلولهای گلیال و نورونها میشود. مسیر سوم نیز مسیر عمومی غیرمستقیم است که تحریک پاسخهای التهابی و ایمنی عمومی بدن و افزایش سایتوکینهای پیشالتهابی همچون اینترلوکین 6 که قادرند از سدخونی، مغزی عبور کرده و عملکرد نورونی را مختل کنند.
وی به مهمترین تأثیراتی که فرایندهای 3 مسیر عنوان شده بر انسان میگذارد اشاره کرده و بیان داشت: این فرایندها با اختلال در انتقالدهندههای عصبی، تغییر در پلاستیسیتی سیناپسی و همچنین افزایش رسوب پروتئینهای پاتولوژیک مانند بتاآمیلوئید و تاو، ارتباط مستقیم دارند و خطر ابتلا به اختلالات شناختی، افسردگی، اضطراب و بیماریهای تحلیل برنده سیستم عصبی مانند آلزایمر و پارکینسون را افزایش میدهند.
معضل ریزگردها به دلیل همزمانی عوامل اقلیمی، جغرافیایی و انسانی جدی است
مدیرعامل مؤسسه محیطزیستی بوم فناوران مرکزی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، به وضعیت ریزگردها در استان مرکزی و تأثیرات منفی آنها بر زیستبوم منطقه اشاره داشته و تأکید کرد: برای نمونه معضل ریزگردها در این استان به دلیل همزمانی عوامل اقلیمی، جغرافیایی و انسانی جدی است. اقلیم نیمهخشک با بارندگی کم، تبخیر بالا و بادهای فصلی، رطوبت خاک را کاهش داده و زمینه فرسایش بادی را فراهم کرده است.
مهاجرانی ابراز داشت: خشک شدن منابع آبی و تالابهای محلی به دلیل کاهش آورد رودخانهها، سدسازی و برداشت بیرویه آب، زمینهای بدون پوشش گیاهی را در معرض باد قرار داده است. فعالیتهای صنعتی، معدنی، تخریب مراتع و کشاورزی ناکارآمد نیز ذرات خاک را آزاد میکنند. علاوه بر این، استان مرکزی در مسیر بادهایی قرار دارد که گرد و غبار را از کانونهای فعال داخلی و خارجی، به ویژه از غرب و جنوبغرب کشور و حتی بیابانهای عراق، منتقل میکنند.
وی اضافه کرد: در کنار این عوامل، آلودگی ناشی از مازوتسوزی نیروگاه شازند و سایر صنایع بزرگ آلاینده مستقر در مناطق سربند و اراک نیز با انتشار ذرات معلق و ترکیبات آلاینده، کیفیت هوا را بیشتر کاهش داده و اثرات ترکیبی آن با گردوغبار، تهدید جدیتری برای سلامت ساکنان ایجاد میکند. در یک نگاه کلیتر، سیاستگذاریهای کلان در ارتباط با محیطزیست و نحوه مدیریت منابعطبیعی موجبات ایجاد یا تشدید پدیده ریزگردها را در کشور ایران، فراهم کرده است.
احداث سدها بدون توجه کافی به پیامدهای زیستمحیطی
مدیرعامل مؤسسه محیطزیستی بوم فناوران مرکزی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، به تأثیراتی که سدها بر وضعیت اکوسیستمهای طبیعی گذاشتهاند اشاره کرده و در این خصوص گفت: احداث سدها بدون توجه کافی به پیامدهای زیستمحیطی و اجرای طرحهای انتقال آب، باعث کاهش جریان رودخانهها و خشکشدن تالابهایی مانند هورالعظیم و گاوخونی شده و این مناطق به کانونهای فعال گردوغبار تبدیل شدهاند.
مهاجرانی افزود: توسعه کشاورزی ناپایدار در مناطق کمآب، برداشت بیرویه از سفرههای زیرزمینی و تغییر کاربری اراضی نیز پوشش گیاهی را تخریب و خاک را سست و آماده جابهجایی توسط باد کرده است. از سوی دیگر بخش قابل توجهی از گردوغبارهای غرب و جنوب ایران منشأ خارجی دارند و از بیابانهای عراق و عربستان وارد کشور میشوند. اما نبود دیپلماسی فعال و توافقات زیستمحیطی مؤثر با کشورهای همسایه سبب شده این بحران ادامه یابد. گویا وزارت خارجه از این نظر تعطیل است.
وی ادامه داد: ضعف در اجرای قوانین محیطزیستی، نبود نظارت کافی بر پروژههای صنعتی و معدنی و بیتوجهی به احیای تالابها و طرحهای بیابانزدایی نیز شرایط را بدتر کرده است. مقامات اجرایی کشور در ارائه شعارهای محیطزیستی موفق هستند، اما عمل به این شعارها، نیازمند تغییر اولویتها در رفتار و همچنین برنامهریزی و اجرای طرحهای کنترل ریزگردها است. این مقامات با اظهار یک جمله مبنی بر اینکه بودجه نداریم، خود را از پاسخگویی معاف میکنند.
فقدان عملگرایی در رفتارهای مسئولین
مدیرعامل مؤسسه محیطزیستی بوم فناوران مرکزی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، در این رابطه و با توجه به فقدان عملگرایی در رفتارهای مسئولین، اظهار داشت: پرسش این است که اگر توان و قابلیت اصلاح سیاستهای کلان و استراتژیهای مخرب محیطزیست را ندارید و دارای شایستگیهای لازم برای سوق دادن بودجه به سمت حل معضل ریزگردها نیستید، پس چرا در سمتهای خود باقی ماندهاید؟!
مهاجرانی به چگونگی شکلگیری و ایجاد ریزگردها اشاره داشته و تصریح کرد: داستان مکانیزم شکلگیری پدیده ریزگردها میتواند از خشکشدن منابع آبی و از بین رفتن پوشش گیاهی آغاز شود که به تبع آن رطوبت خاک کاهش مییابد و ذرات خاک سبکتر شده و با وزش بادهای منطقهای، به هوا بلند میشوند و تا صدها کیلومتر جابهجا میگردند. تغییرات اقلیمی، افزایش دما و کاهش بارشها نیز این روند را تشدید کرده و دوره و شدت وقوع گردوغبار را افزایش داده است.
وی بیان داشت: مسئولین هر چند به شیوه مستقیم گردوغبار تولید نمیکنند، اما با اتخاذ سیاستهای توسعهای بدون ارزیابی زیستمحیطی، ضعف مدیریت منابع آب و کمکاری در همکاریهای بینالمللی، شرایط را برای شکلگیری و گسترش بحران فراهم کردهاند. برای مقابله مؤثر با بحران ریزگردها در کشور، حاکمیت ناگزیر است راهبردی جامع و چندلایه را اتخاذ کند که به شکل همزمان به عوامل داخلی و خارجی این پدیده بپردازد و علاوه بر مدیریت منابعطبیعی، ابعاد بهداشتی و اجتماعی آن را نیز پوشش دهد.
نخستین گام احیای تالابها و پهنههای آبی خشکشده است
مدیرعامل مؤسسه محیطزیستی بوم فناوران مرکزی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، تأکید کرد: در بُعد زیستمحیطی، نخستین گام احیای تالابها و پهنههای آبی خشکشده است. بازگرداندن حقآبه طبیعی تالابهای مهمی نظیر هورالعظیم، گاوخونی، میقان اراک، بختگان و همچنین دریاچه خشکشده ارومیه، با اصلاح تخصیص منابع آبی و تعدیل بهرهبرداری سدها، میتواند کانونهای فعال گرد و غبار داخلی را کاهش دهد.
مهاجرانی بر اجرایی شدن فرایند احیای تالابها و پهنههای آبی خشکشده به عنوان یک ضرورت تأکید کرده و ابراز داشت: این رویکرد باید همراه با بازنگری در سیاستهای سدسازی و پروژههای انتقال آب باشد تا از ایجاد کانونهای جدید جلوگیری شود. اجرای دقیق ارزیابیهای اثرات زیستمحیطی پیش از هر طرح عمرانی بزرگ، به ویژه در حوضههای آبریز حساس، ضرورت دارد. مدیریت پایدار منابع آب و خاک، رکن دوم این راهبرد است.
وی اضافه کرد: اصلاح الگوی کشت به سمت محصولات کمآببر، گسترش سیستمهای آبیاری تحت فشار و هوشمند و محدودسازی برداشت از سفرههای آب زیرزمینی، در کنار اجرای طرحهای بیابانزدایی و تثبیت خاک با پوشش گیاهی بومی، نقش مؤثری در مهار فرسایش بادی خواهد داشت. استفاده از مالچهای زیستتخریبپذیر، روشهای نوین پوششدهی خاک و تقویت کمربندهای سبز در حاشیه شهرها و روستاهای مستعد ریزگرد نیز میتواند بازدهی بالایی داشته باشد.
توسعه دیپلماسی محیطزیستی با کشورهای همسایه اهمیت حیاتی دارد
مدیرعامل مؤسسه محیطزیستی بوم فناوران مرکزی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، به فعالیتهای برونمرزی در این حوزه اشاره کرده و گفت: در حوزه همکاریهای برونمرزی، توسعه دیپلماسی محیطزیستی با کشورهای همسایه که منشأ بخشی از ریزگردها هستند، اهمیت حیاتی دارد. انعقاد موافقتنامههای 2 و چندجانبه برای احیای بیابانها، مدیریت منابع آبی مشترک و تبادل دادههای پایش محیطی، میتواند سهم عوامل برونمرزی را کاهش دهد.
مهاجرانی بر ضرورت تقویت ابعاد قانونی و نظارتی در این حوزه تأکید داشته و افزود: در این رابطه ابعاد نظارتی و قانونی نیز باید تقویت شود. اعمال سختگیرانه قوانین موجود، افزایش اختیارات و بودجه سازمان حفاظت محیطزیست و جلوگیری از تخریب پوشش گیاهی در اثر فعالیتهای معدنی، صنعتی و تغییر کاربری اراضی، بستر مدیریتی لازم را برای کنترل بحران فراهم میکند. در کنار این اقدامات، بُعد بهداشتی و سلامت عمومی باید جایگاه ویژهای در برنامه حاکمیت داشته باشد.
وی به دیگر سازوکارهای مقابله با ریزگردها اشاره کرده و در این خصوص ادامه داد: پیش از بروز ریزگردها، ایجاد و توسعه سامانههای پیشبینی و هشدار سریع با همکاری سازمان هواشناسی و مراکز علمی، به نهادهای اجرایی و شهروندان فرصت آمادگی میدهد. اطلاعرسانی عمومی از طریق رسانهها و شبکههای اجتماعی درباره خطرات سلامتمحور ریزگردها، روشهای حفاظت فردی و ضرورت کاهش فعالیتهای بیرونی در روزهای آلوده، بخشی از این آمادگی است.
سرمایهگذاری در پژوهشهای میانرشتهای
مدیرعامل مؤسسه محیطزیستی بوم فناوران مرکزی و عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران، اظهار داشت: هنگام وقوع ریزگردها، دولت باید علاوه بر اعمال محدودیتهای موقت برای فعالیتهای بیرونی در مدارس، مراکز آموزشی و محیطهای کاری پرخطر، استفاده از ماسکهای فیلتردار را به صورت گسترده در دسترس قرار دهد. با افزایش ظرفیت مراکز درمانی و اورژانسها، به ویژه برای بیماران قلبی، ریوی، سالمندان و کودکان، پاسخگویی به نیازهای فوری را تضمین کند.
مهاجرانی تصریح کرد: توزیع رایگان یا یارانهای تجهیزات محافظتی، ضدعفونی و تصفیهکنندههای هوا در مناطق پرخطر و راهاندازی مراکز پناهگاه موقت با هوای فیلترشده برای گروههای حساس، از دیگر اقدامات ضروری در این مرحله است. پس از فروکش کردن گردوغبار، پایش سلامت جامعه از طریق بررسی آماری بیماریهای تنفسی و قلبی، اجرای برنامههای غربالگری برای گروههای آسیبپذیر و تحلیل دادههای پزشکی و محیطی، به تصمیمگیری دقیقتر و اصلاح راهبردها کمک خواهد کرد.
وی بیان داشت: سرمایهگذاری در پژوهشهای میانرشتهای درباره اثرات بلندمدت ریزگردها بر سلامت، کشاورزی و تنوع زیستی، نیز باید به عنوان بخشی جداییناپذیر از برنامه ملی مقابله با این بحران در نظر گرفته شود. مجموع این اقدامات، در قالب یک سیاست ملی جامع که همزمان به پیشگیری، آمادگی، پاسخ و بازتوانی بپردازد، میتواند به طور پایدار شدت و پیامدهای ریزگردها در ایران را کاهش دهد و این بحران زیستمحیطی و بهداشتی را به سطح قابل مدیریت برساند.