خبرگزاری کار ایران

نجفی در هفتمین باشگاه دانش‌آموزی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، مطرح کرد:

هویت ملی، یک نیروی اجتماعی و سیاسی برای بازپس‌گیری اراده تاریخی است

هویت ملی، یک نیروی اجتماعی و سیاسی برای بازپس‌گیری اراده تاریخی است
کد خبر : ۱۶۳۶۷۳۸

هفتمین باشگاه دانش‌آموزی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، از سوی مرکز نوآوری و توسعه فناوری با همکاری خانه خلاق و نوآوری علوم انسانی و فرهنگ، با حضور دانش‌آموزان و معلمان مدرسه اسوه منطقه 18 تهران و جمعی از دانش‌آموزان المپیادی علوم انسانی 20 اردیبهشت‌ماه 1404 در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

به گزارش ایلنا، مرکز نوآوری و توسعه فناوری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی براساس برنامه راهبردی خود هفتمین باشگاه دانش‌آموزی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی را به دبیری علمی محمد نجاری برگزار کرد. برگزاری کارگاه‌های «سواد اقتصادی»، «فلسفه و جهان نوجوانی»، «انسان و معنای زندگی»، «سینما، ادبیات و جهان آینده»، «خسرو و شیرین‌خوانی»، «علوم انسانی در نظم تمدنی» و «استعمارشناسی در ایران و عراق» بخش‌های گوناگون این گردهمایی بود. در بخش دیگری از این گردهمایی نیز تعدادی از دانش‌آموزان المپیادی علوم انسانی با تقی پورنامداریان – استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی- دیدار کردند.

در بخشی از هفتمین گردهمایی باشگاه دانش‌آموزی، موسی نجفی، ریئس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، با حضور در این جلسه با معلمان و دانش‌آموزان شرکت کننده دیدار کرد. وی با اشاره به برگزاری موفق شش گردهمایی باشگاه دانش‌آموزی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، با حضور دانش‌آموزان نخبه «استان قم، شهر قم، و مدارس میزان، فرهنگ (منطقه2 تهران)،کودکان کار، پارسی پاک‌اندیش (منطقه13تهران)»، برگزاری این باشگاه را از اهداف پژوهشگاه علوم انسانی در دو حوزه مسئولیت اجتماعی و کاربردی‌سازی علوم انسانی خواند.

نجفی ضمن خوش‌آمدگویی به حضار، گفت: تمدن ایرانی، با پیشینه‌ای چند هزار ساله، همواره یکی از تأثیرگذارترین تمدن‌های شرق بوده است. این تمدن با اتکاء بر فرهنگ، زبان، هنر و باورهای مشترک، هویتی شکل داده که در فراز و نشیب‌های گوناگون، توانسته ملت ایران را گردهم آورد و انسجامی تاریخی ایجاد کند. اما این هویت، تنها در سایه شکوه تاریخی پرورش نیافته، بلکه در بستر مقاومت و رویارویی با تهدیدهای بیرونی، به‌ویژه استعمار و نفوذ قدرت‌های بیگانه، عمق بیشتری یافته است.

از قرن نوزدهم میلادی به بعد، ایران با موج‌های جدیدی از دخالت خارجی روبه‌رو شد؛ دخالت‌هایی که با اهداف اقتصادی، سیاسی و نظامی، از سوی امپراتوری‌های استعمارگر صورت گرفت و نه تنها بخش‌هایی از خاک ایران را جدا کردند، بلکه با تضعیف ساختارهای بومی و اقتصادی، استقلال ملی را نیز تهدید کردند.

در این دوران، هویت ایرانی نقش سپری مقاوم در برابر تفرقه و تحقیر ایفاء کرد. بیداری ایرانیان در جریان نهضت تنباکو، جنبش مشروطه و ملی‌شدن صنعت نفت، واکنشی مستقیم به جریانات استعماری و نوعی بازگشت به خویشتن تاریخی بود. مردم ایران با اتکاء بر میراث فرهنگی و تمدنی خود، در برابر سلطه‌طلبی ایستادند و بار دیگر نشان دادند که هویت ملی، صرفاً یک مفهوم فرهنگی نیست، بلکه نیرویی اجتماعی و سیاسی برای بازپس‌گیریِ اراده تاریخی است.

رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تأکید کرد: استعمار، علاوه بر منابع طبیعی و استقلال سیاسی، به‌دنبال تضعیف ریشه‌های فرهنگی ملت‌هاست. در ایران نیز تلاش شد تا با گسترش فرهنگ مصرف‌گرایی، تقلید بی‌ریشه از غرب و بی‌اعتنایی به تاریخ و زبان فارسی، پیوند مردم با گذشته‌شان گسسته شود، اما زبان و ادبیات، سنت‌هایی همچون نوروز و آئین‌ها و عزاداری‌های مذهبی که بازتابی از روح جمعی و انسجام فرهنگی ایرانیان هستند، نقش مهمی در مقابله با این پروژه ایفاء کردند. این آیین‌ها، فارغ از تنوع قومی و مذهبی، همه اقوام ایرانی را زیر پرچم فرهنگ مشترک گردهم می‌آورند.

با پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، ایران گامی مهم در بازپس‌گیری کامل استقلال سیاسی و فرهنگی خود برداشت. این انقلاب، نه تنها رژیمی وابسته را سرنگون کرد، بلکه به نوعی واکنش تاریخی نسبت به قرن‌ها سلطه‌پذیری و نفوذ بیگانگان بود. انقلاب اسلامی بر پایه بازگشت به هویت بومی ـ اسلامی و نفی هرگونه سلطه خارجی شکل گرفت؛ درواقع، تلاشی برای احیاء تمدن ایرانی در بستر اسلامی و با تأکید بر استقلال، آزادی و عدالت اجتماعی بود. در این دوران، جمهوری اسلامی ایران کوشید ضمن حفظ دستاوردهای فرهنگی و تاریخی خود، در برابر فشارهای نظام سلطه جهانی، به‌ویژه آمریکا، مقاومت کند. تحریم‌ها، تهدیدهای نظامی، جنگ هشت‌ساله با عراق (که با حمایت قدرت‌های غربی علیه ایران آغاز شد) و فشارهای رسانه‌ای و اقتصادی، همگی نمونه‌هایی از اشکال جدید استعمار و مهار هویت مستقل ایران بودند. نکته مهم این است که ایران با تکیه بر عناصر تمدنی، انسجام اجتماعی، هویت دینی و فرهنگی خود توانست ساختاری مقاوم و نسبتاً مستقل از قدرت‌های جهانی بسازد.

 

هویت ملی عراق با اشغال نظامی آمریکا دچار تشتت شد

این استاد علوم سیاسی در ادامه سخنانش با اشاره به رونمایی اخیر ترجمه عربی مجموعه کتاب استعمارشناسی از سوی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در کشور عراق، به وضعیت این کشور اشاره کرد و افزود: کشور عراق پس از سقوط صدام در سال ۲۰۰۳، به یکی از نمونه‌های بارز استعمار نوین بدل شد. با اشغال نظامی آمریکا، نه تنها ساختارهای سیاسی و امنیتی عراق فروپاشید، بلکه هویت ملی آن کشور نیز دچار تشتت شد. در کشوری با تمدنی کهن چون بین‌النهرین، نفوذ بیگانگان سبب شد تا قومیت‌گرایی، فرقه‌گرایی و وابستگی اقتصادی افزایش یابد. نظام سیاسی عراق، عملاً زیر نظر سفارت آمریکا و در چارچوب منافع استراتژیک آن کشور هدایت می‌شود و بسیاری از تصمیمات کلیدی، نه در بغداد، بلکه در واشنگتن یا کنسولگری‌های منطقه‌ای گرفته می‌شود. نتیجه این وابستگی، ناتوانی در بازسازی ملی، بی‌ثباتی دائمی و ناکارآمدی سیستم حکمرانی است؛ درحالی‌که ایران با وجود همه فشارها، توانسته است الگویی نسبی از حکمرانی مستقل، پیشرفت علمی، قدرت منطقه‌ای و نفوذ فرهنگی را بنا نهد. تفاوت بنیادین در این‌جاست: ایران پس از انقلاب، با تأکید بر هویت بومی و نفی سلطه، مسیر استقلال را برگزید؛ اما عراق، پس از سقوط رژیم بعث، به‌جای بازگشت به خویشتن تاریخی، به ساختارهای تحمیلی بیگانگان تن داد. این تفاوت، جلوه‌ای عینی از نقش تمدن و هویت در تعیین سرنوشت ملت‌هاست.

امروز، درحالی‌که ایران در حال تلاش برای توسعه بومی، حفظ زبان و فرهنگ خود، و ایفاء نقش مؤثر در معادلات منطقه‌ای است، عراق همچنان با بحران هویت، فساد گسترده و وابستگی شدید به غرب دست‌وپنجه نرم می‌کند. این مقایسه نشان می‌دهد که تمدن و هویت، اگر با آگاهی تاریخی و اراده سیاسی همراه شود، می‌تواند سپری نیرومند در برابر استعمار نو و ضامن عزت ملت‌ها باشد.

نجفی در ادامه شرح داد: امروز، پس از عبور از دوران استعمار مستقیم و ورود به عصر استعمار نو، چالش‌هایی تازه در برابر هویت ایرانی قرار دارد. نفوذ رسانه‌ای، جنگ نرم فرهنگی و فشارهای اقتصادی، اشکال جدیدی از سلطه را پدید آورده‌اند که اگرچه به‌ظاهر نرم‌تر از استعمار کلاسیک هستند، اما می‌توانند به‌همان اندازه برای پیوستگی فرهنگی خطرناک باشند. بنابراین، حفظ و تقویت هویت ایرانی در جهان معاصر، بیش از آن‌که یک رویکرد احساسی یا ملی‌گرایانه صرف باشد، راهبردی آگاهانه در برابر سلطه‌گری مدرن است. تکیه بر میراث تمدنی، بازخوانی تاریخ، تقویت آموزش و خودباوری فرهنگی، ابزارهایی‌ برای حفظ استقلال فکری و مقاومت در برابر ذوب شدن در جریان‌های بی‌هویت جهانی است.

وی در خاتمه سخنانش خطاب به دانش‌آموزان و معلمان گفت: در دنیایی‌که جهانی‌شدن گاه به قیمت فراموشی ریشه‌ها تمام می‌شود، بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم تا به هویت خود بازگردیم؛ نه از سر تعصب، بلکه برای حفظ اصالت و تنوع فرهنگی. این بازگشت، به‌معنای بستن درها به‌روی دنیای جدید نیست، بلکه فرصتی است برای بازتعریف هویت ایرانی در جهان معاصر و پاسداری از تمدن و هویت ایرانی، و مسئولیتی است همگانی. این وظیفه بر دوش خانواده، آموزش‌وپرورش، رسانه‌ها، دانشگاه‌ها و سیاست‌گذاران فرهنگی قرار دارد تا با پرورش آگاهی تاریخی و زیبایی‌شناختی در نسل جوان، آینده‌ای بسازند که هم ریشه‌دار و هم رو به آینده باشد و پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی به‌سهم خود گام‌های نخستین را با برگزاری باشگاه دانش‌آموزی برای شناخت صحیح از هویت و خودباوری و امید به دانش‌آموزان و معلمان برداشته است و دستمان برای همراهی گشوده است.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز