خبرگزاری کار ایران

سعید احمدزاده طراح و نقاش در گفتگو با ایلنا مطرح کرد؛

علاقه‌ام به ثبت دقیق سوژه‌ها ریشه در نگاه واقع‌گرای من دارد/ چهره فروغ فرخزاد به طور دقیق و کافی به ثبت نرسیده است

علاقه‌ام به ثبت دقیق سوژه‌ها ریشه در نگاه واقع‌گرای من دارد/ چهره فروغ فرخزاد به طور دقیق و کافی به ثبت نرسیده است
کد خبر : ۱۴۵۷۵۹۹

عنوان اثر مخاطب را در مسیر دقیق مقصد مورد نظر هنرمند قرار می‌دهد/فقدان پرداختن دقیق به فروغ برای من درنگ بود/ آثارم تلاش بر آشنازدایی دارند تا فرم تازه‌ای از فروغ ارائه کنند

در آثار من با نوعی آشنایی‌زدایی مواجهیم که قصد دارد، فرم تازه‌ای از ابعاد نگاه، هستی‌شناسی و شخصیت فروغ را نشان دهد. این آشنایی‌زدایی اما نخست در فرم و سپس به طور عمیقی در لایه‌های معنایی نفوذ می‌کند و ما را با تداعی فروغی همراه می‌کند که هیچگاه ندیده ایم، اما با آن همذات پنداری می‌کنیم و مانند خاطره‌ای که از آن ما نیست با آن همقدم می‌شویم.

به گزارش خبرنگار ایلنا، یکی از موضوعاتی که همواره مورد توجه هنرمندان معاصر هر عصر بوده، توجه به هنرمندان شاخص نسل‌های قبل از خود است. بدون شک این سلسه مراتب به طور کم و بیش وجود داشته و هنرمندان رشته های مختلف گاه در قالب یک اثر هنری هنرمند یا ادیبی از تاریخ معاصر و گذشته را مورد توجه قرار می‌دهند. این دسته از پرداخت‌ها بسته به رشته هنری و قالبی که برای خلق اثر وجود دارد، با یکدیگر تفاوت دارند. گاه یک مستند ساز تصمیم می‌گیرد زندگی یک هنرمند را بدون کم و کاست به صورت بیوگرافی فیلم کند و گاه کارگردانی دیگر از منظری متفاوت یا جدیدتر زندگی هنرمند را مورد واکاوی قرار می‌دهد. ممکن است او تصمیم بگیرد از قوه تخیل خود بخش‌هایی را به اثر اضافه کند. نوشتن کتاب در قالب زندگی‌نامه هم اتفاقی دیگر است که در دوران فعلی نسبت به گذشته کمتر مورد توجه مولفان، نویسندگان و هنرمندان است. اما یکی دیگر از بسترهای مهم برای پرداختن به مفاخر و هنرمندان هر سرزمین رشته‌های متعدد هنرهای تجسمی است. عکاسی، مجسمه‌سازی، طراحی، نقاشی و هنرهای ترکیبی و امروزی دیگر که بر اساس تلفیق ایجاد شده‌اند نیز واسطه‌های مناسب و مهمی برای پرداختن به اشخاص برجسته هستند که بر اساس نگاه و سبک و سیاق هنرمند تعریف می‌شوند.

سعید احمدزاده هنرمند نقاش در این دسته از افراد می‌گنجد. او به واسطه هنر و جهان‌بینی خود، چندی پیش فروغ فرخ‌زاد شاعر معاصر را به عنوان سوژه و موضوع اصلی مجموعه‌ای از آثار خود انتخاب کرده بود. این آثار در قالب مجموعه‌ای با عنوان «پاره‌های تن،‌ راهروهای معنا» پیش روی مخاطبان قرار گرفته‌اند و به طراحی‌هایی از فروغ بر اساس اشعار او اختصاص دارند.

احمدزاده در بخشی از استیتمنت این نمایشگاه نوشته بود: «تبدیل سوژه فروغ به تصویر، نمادین کردن تنانگی او در پیشگاه نگاه ما است. من پاره‌های تن او را از نو در راهرو معنا تصویر کرده‌ام تا همواره فراخوان اصالت در سکوت او باشم. سکوتی که هر چیز را عریان می‌کند تا از انفعال گریخته باشد. چهره‌ای که فراخوان حرکت است. من چهره او را به زبان تصویر آمیخته‌ام تا بیان از او، دلالت بر مواجهه و بیداری ما باشد.»

گفتنی است سعید احمدزاده متولد ۱۳۶۰ از دوران کودکی به نقاشی علاقمند بوده است. او پس از پایان تحصیلات متوسطه، سال ۱۳۸۱ وارد دانشکده هنر و معماری تهران شد و تحصیل در رشته نقاشی را آغاز کرد. احمدزاده نقاشی را به‌صورت حرفه‌ای از همین دوران پی گرفت و در ادامه همین روند نمایشگاه‌های متعددی در داخل و خارج از کشور برگزار کرده است. آثار احمدزاده از سال ۱۳۸۸ تاکنون در گالری‌های «دی»، «ماه»، «شکوه» و «شهرک بین‌المللی هنرهای پاریس» روی دیوار رفته است. سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ نیز آثار او در حراج کریستیز دبی عرضه شد. همچنین آثار احمدزاده به شش دوره از حراج تهران نیز راه یافته است.

 

علاقه‌ام به ثبت دقیق سوژه‌ها ریشه در نگاه واقع‌گرای من دارد/ چهره فروغ فرخزاد به طور دقیق و کافی به ثبت نرسیده است

 

سعید احمدزاده درباره مجموعه آثارش با محوریت فروغ فرخ‌زاد و طرح‌هایی درباره او با ایلنا گفتگو کرد که درپی می‌آید؛

آثار شما به عکاسی شباهت دارند؛ این تمایل از کجا می‌آید؟

علاقه من نسبت به ثبت دقیق و تکنیکی سوژه‌ها و روایت‌های تصویری، ریشه در نگاه واقع‌گرای من دارد؛ بنابراین می‌تواند حاوی این شبهه باشد که صرفا از روی عکس‌ها، بازنمایی مستقیم انجام می‌دهم. اما این نگاه، به طور کلی درباره بیشتر آثار من صدق نمی‌کند. از این جهت که هنوز برای من، ساختن فضای واقعی و ثبت‌مندی سوژه هایی که عمدتا فیگوراتیو هستند، جنبه‌ی وریستیک دارد. پس واضح است که با بازنمایی مستقیم در یک راستا قرار نمی گیرد و بیشتر به سمت تولید محتوای ذهنی، با چاشنی اسلوب واقعگرایی حرکت می‌کنند. بنابراین با این توصیف، عکسها برای من، صرفا دست آویزی هستند که قرار است در یک سازماندهی ذهنی و کلاژ معنایی، با ساختارشکنی به سمت  فرم واقعی و ثبت معنای مورد نظر حرکت کنند.

چهره‌ فروغ فرخ‌زاد در بسیاری از آثار تکرار می‌شود. علت این حضور چیست؟

چهره و بدنمندی فروغ فرخزاد، هیچ گاه به طور دقیق و کافی به ثبت نرسیده است. پس به طور مشخص، اسناد تصویری از سوژه‌گی فروغ  نتوانسته‌ ابعاد نگاه و شخصیت فروغ را نشان دهد. این فقدان، برای من درنگی بود تا به ارتباط بیشتر میان جنبه‌های ساخت معنا با تنیدگی پیکرها در مکان‌های قابل تخیل، از حضور عناصر تصویری پرتکرار و نمادین در شعر و نوشته‌های او و با حضور او در کلاژی معنایی، بپردازم. بنابراین با تصاویر اندک و غیر واضحی که از فروغ در اختیار داشتم، کوشش‌های گوناگونی برای ثبت روایت‌های ذهنی، درباره  زیست و جهان بینی فروغ به انجام رساندم. این سازماندهی در تکرار می‌توانست، آن تصویری که از فروغ، آرزو و انتظار دیدنش را داشتیم، برای ما ملموس تر و روایی‌تر کند.

موضوع دیگری که مجموعه شما را جالب‌تر می‌کند این است که آثارتان عنوان دارند؛ چرا برای آثارتان اسم انتخاب کرده‌اید؟ و اینکه مبنای نام‌گذاری کارها چیست؟

مشخصا آثار معاصر و به خصوص آنهایی که ادعای خلق معنا برای مخاطب دارند، دارای عنوانی هستند که روند فرآوری معنا را با آنچه هنرمند در ذهن داشته، تسهیل کند. پس هدایت این مسیر توسط هنرمند معاصر، یک سیاست و نوعی پیام برای مخاطب دارد که قرار است، او را در مسیر دقیق تری به مقصد معنای مورد نظر هنرمند رهنمون کند.

آیا اطلاع دارید که عنوان‌بندی آثار از چه مقطع تاریخی مرسوم شده؟

رد پای این عنوان‌دهی به لحاظ بعد تاریخی و  به خصوص به عنوان لزومی فلسفی، بعد از هنر 1960 در آثار هنرمندان دیده می‌شود.  

 

علاقه‌ام به ثبت دقیق سوژه‌ها ریشه در نگاه واقع‌گرای من دارد/ چهره فروغ فرخزاد به طور دقیق و کافی به ثبت نرسیده است

نام اثر «تکثیر خود در دیگری» /ترکیب مواد، نقاشی/تکنیک زغال، پاستل و اکریلیک روی مقوا/ ابعاد ۸۰ در ۵۵ سانتی‌متر

انتخاب عناوین بر اساس اشعار فروغ بوده؟

من سعی کرده ام، عناوینی برای آثارم انتخاب کنم که در لایه‌های فرمی و همینطور معنایی آثارم، مستتر و یا پر اهمیت جلوه می‌کنند. این عناوین گاهی به طور مستقیم به قسمتی از اشعار دو دفتر آخر فروغ اشاره دارند و گهگاه، در بر گیرنده بیان و نگاه شخصی من، در جهت بیان وجوه هستی‌شناسی او در تقابل با عناصر معنادار دیگر است.

حیوانات و گیاهان در آثار زیاد تکرار می‌شوند. به چه علت از حیوانات و گیاهان استفاده کرده‌اید؟

حیوانات و گیاهان و به خصوص تعدادی از آنها که در آثار من به تصویر درآمده‌اند، عناصر پرتکرار و نمادین اشعار فروغ هستند. این وجه نمادین، دقیقا همان وجوهی هستند که برای کلاژهای معنایی من، کارایی داشتند. در اینجا اما قصد ندارم به واکاوی استعاره‌ها و معانی آنها بپردازم.

چرا؟

 زیرا ترجیح می‌دهم بخشی از روند تولید معنا را به مخاطبی بسپارم که اشعار فروغ را خوانده و یا با دیدن این قطعات ترغیب به خواندن آنها می‌شود.

مورد دیگر اینکه در برخی از آثارتان نوشته‌هایی هم دیده می‌شود. این نوشته‌ها چه هستند و چه می‌خواهند بگویند؟

بله درست است و در اینباره باید بگویم نوشته ها دو ویژگی دارند. نخست، فرم نوشتار، ادای نوشتار است و دیگر آنکه قرار است به بخشی از زندگی فروغ اشاره کنند که توام با امر نوشتار، در صدد تولید مفهوم  است. در ویژگی نخست، یک نگاه دکوراتیو و افکتیو وجود دارد که به سازماندهی تصویری آثارم کمک می کند و در ویژگی بعدی، متن تجربه حضور در هستی فروغ را نشان می‌دهد، و حاوی کدهایی است که مسیر جهان بینی او را برای درک مخاطب روشن می کند.

طی تجربه و تحلیل‌ها و واکاوی‌هایی که داشته‌اید؛ تا چه حد بازنمایی از فروغ را برای هنرمند ملموس دیدید؟

این قطعات با تعریفی که از بازنمایی مستقیم از پدیده‌ها در دست داریم، سنخیتی ندارند. در واقع من به هیچ‌وجه آنها را در حیطه بازنمایی سردستی قرار نمی‌دهم. برای آنکه بازنمایی مستقیم، حاوی یک ویژگی فرمی سطحی و غیر نمادین است که کارکرد معنایی را در نظر ندارد. پس اگر از عنوان بازنمایی گذر کنیم، می‌توانیم ذهنیت و ایده‌هایی را در نظر داشته باشیم که بر ساحت فلسفه و زبان تصویر، معنازایی را در اولویت قرار می‌دهد. در این راستا و در آثار من با نوعی آشنایی‌زدایی مواجهیم که قصد دارد، فرم تازه ای از ابعاد نگاه و هستی شناسی و شخصیت فروغ را نشان دهد. این آشنایی‌زدایی اما، نخست در فرم و سپس به طور عمیقی در لایه های معنایی نفوذ می کند و ما را با تداعی فروغی همراه می کند که هیچگاه ندیده‌ایم؛ اما با آن همذات پنداری می کنیم و مانند خاطره‌ای که از آن ما نیست با آن همقدم می‌شویم.

 

علاقه‌ام به ثبت دقیق سوژه‌ها ریشه در نگاه واقع‌گرای من دارد/ چهره فروغ فرخزاد به طور دقیق و کافی به ثبت نرسیده است

«بادهای نزار که بر رستگاری می‌وزند» /نقاشی با تکنیک اکریلیک و رنگ روغن روی بوم/ابعاد ۱۵۰ در ۱۰۰ سانتی متر/محصول ۱۴۰۲

این مجموعه را می‌توان به نحوی در امتداد سایر مجموعه‌های شما در نظر گرفت که به زن پرداختید، آیا همچنان این مسیر با کاراکترهای دیگر ادامه دارد؟

 این مجموعه، بخش متفاوتی از دلمشغولی های اخیر من را نشان می‌دهد، که به ساحت شاعرانه و هستی شناسی فروغ فرخزاد ورود کرده‌ام. اتفاقی که پیش‌تر، در آثار گذشته که به فیگوراسیون زن پرداخته بودم، جنبه  پاپ و معاصر کاراکترهای زنانه را  در نقد و نگاهی فرهنگی و اجتماعی، مدنظر قرار می‌داد؛ بی‌آنکه بر محور شخصیت آنها تمرکز کافی داشته باشد. بنابراین فکر می کنم، با روند تازه‌ای روبرو هستم که سرانجام آن را نمی‌توانم پیش‌بینی کنم. پس ممکن است این رویکرد و نگاه، در جنبه‌های دیگر زن معاصر وارد شود و یا به طور کلی در مسیری غیر از آنچه پیشتر به آن پرداخته‌ام ، قرار گیرد.

اگر ناگفته‌ای مانده درباره‌اش توضیح دهید.

خیر گفتنی‌ها گفته شد و بابت این گفتگو از شما و رسانه‌تان تشکر می‌کنم.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز