ایلنا گزارش میدهد؛
سفرههای خالی ۶۰۰ معدنکار در دالانهای «همکار»/ شرمنده زن و بچه هستیم!
بیش از ۶۰۰ کارگر معدن زغالسنگ «همکار» کرمان، با وجود اشتغال در یک مجموعه دولتی، دو ماه است که حقوق خود را دریافت نکردهاند. این کارگران که با بحرانهای جدی در عناوین شغلی و پرداخت حق بیمه نیز دستبهگریبان هستند، میگویند تداومِ بیتوجهی کارفرما به معیشت آنها در کنار فرسودگی تجهیزات، انگیزه کار در عمق زمین را از بین برده و زندگیشان را به «قرض و مساعده» وابسته کرده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، معدن در ادبیات اقتصادی، منبع ثروت و توسعه است؛ اما در جغرافیای کوهبنان کرمان، معدن زغالسنگ «همکار» معنای دیگری دارد. این معدن که در ۲۷ کیلومتری شهرستان کوهبنان واقع شده، زیرمجموعه شرکت معادن زغالسنگ کرمان است و ماهیتی دولتی دارد. این واحد معدنی با بیش از ۶۰۰ نفر نیروی انسانی، یکی از ستونهای تولید منطقه است، اما دولتی بودن در اینجا به معنای امنیت شغلی یا رفاه نیست. در این دالانهای تاریک، کارگرانی مشغول به کارند که با وجود سختی کار طاقتفرسا، دو ماه است طعم دریافت حقوق را نچشیدهاند. آنچه در ادامه میخوانید، روایتی عریان و بدون روتوش از زبانِ کارگری است که سالها عمرش را در جبهه کار سپری کرده و حالا از تبعیض، وعدههای دروغین و شرمندگی نزد خانواده میگوید.
کارگر از رنجهایش روایت میکند:
شرمنده هستیم
«بنویسید که معدنکار همیشه شرمنده زن و بچهاش است. من خودم برای اینکه بتوانم زندگیام را بگذرانم، طلای بچهام را فروختم. ماشینم را هم میخواستم بفروشم که نشد. همه بچههای اینجا همینطورند؛ سنشان بالا رفته، جای دیگر کار گیرشان نمیآید، مجبورند به همین معدنکاری قناعت کنند و با هر شرایطی جلو بروند.»
جنگ بر سر قیمت زغال؛ قربانی باز هم کارگر است
«تمام کشور میدانند مشکل ما چیست. قیمت زغالی که ما استخراج میکنیم واقعی نیست. نسبت به آن چیزی که از خارج وارد میکنند، خیلی پایین میخرند. دردسر ما اینجاست؛ قیمت را پایین نگه داشتهاند، بعد کارفرما میگوید ندارم که بدهم. میگویند چون قیمت زغال درست و واقعی نیست، نمیتوانیم تجهیزات بیاوریم یا حقوق کارگر را بدهیم. خُب دولت هم که اقدامی برای واقعی کردن قیمت نمیکند. تبعات این وضعیت مستقیم گریبان ما را میگیرد؛ ما ضرر میدهیم و کسی پیگیری نمیکند. واقعاً از این مسئولین ناامید شدهایم.»
رویای محالِ بازنشستگی
«مشکل بزرگ دیگر ما، عناوین شغلی و بیمههاست. بچههایی که زمان پیمانکاری کار کردند، بیمهشان را درست رد نکردند. حالا برای بازنشستگی باید آن ۴ درصد سختی کار و مبالغ اصلاح عناوین شغلی را بدهند. بنابر مصوبه ستاد تسهیل، قرار شد اصلاح عناوین شغلی و مابهالتفاوت آن مربوط به قبل ازسال ۹۵ را نگیرند اما تأمین اجتماعی زیر بار نمیرود، میگوید منبع درآمد ندارم. شرکت هم میگوید من دیگر پول نمیدهم. این وسط کارگر مانده و بدبختیاش. قبلاً با ۱۵ سال کار بازنشست میشدند، الان ما باید نزدیک ۲۵ سال کار کنیم. چرا؟ چون در حق ما خیانت کردند و بیمهها را درست نپرداختند. سنمان بالا رفته و دیگر توان نداریم، اما مجبوریم بمانیم.»
تجهیزات فرسوده؛ بوی مرگ میآید
«تجهیزات معدن بهروز نمیشود. معدن دارد به سمت تعطیلی میرود چون نیروی جوان جذب نمیکنند. از سال ۹۰ به این طرف دیگر نیروی شرکتی نگرفتهاند. تجهیزات کامل نداریم و هر لحظه ممکن است اتفاقی بیفتد. پارسال در طبس ۵۰ نفر کشته شدند؛ مسئولان آمدند و کلی وعده دادند که به حقوق معدنکارها اضافه میکنیم، اما همهاش دروغ بود. هیچ کاری نکردند. حتی قرار بود ضریب حقوق ما را یک و هشتدهم کنند، اما هنوز همان یک و ششدهم قبلی است. وعده پشت وعده....»
یک جاهایی واقعاً بردهداری است، نه کارگری!
«ما که دولتی هستیم وضعمان این است و با این همه سختی، باز هم از خیلیهای دیگر شرایطمان بهتر است! وای به حال آنهایی که برای بخش خصوصی و پیمانکاری کار میکنند. آنها حقوقهای خیلی پایینتری میگیرند؛ آشنای خود من ماهی ۱۳ میلیون تومان میگیرد! هیچگونه تضمین شغلی و امنیت ندارند. عموماً پیمانکار اگر اتفاقی برای کارگر بیفتد، اصلاً زیر بار نمیرود و مسئولیت قبول نمیکند. یک جاهایی واقعاً بردهداری است، نه کارگری! کسی هم نیست که صدای اینها را به جایی برساند یا گزارشی از وضعیتشان تهیه کند.»
حقوقهایی که همیشه عقب است
«همیشه همین است؛ آخر سال که میشود، ما طلبکاریم. الآن دو ماه حقوق نگرفتهایم. حقوق برج ۷ را تازه گرفتهایم و منتظر حقوق برج ۸ هستیم. ما با مساعده و استقراض زندگی میکنیم. با این وضعیت تورم، کارگر معدن چطور زندگی کند؟ وقتی میبینیم در صنعت مس کارگر ۸۰-۹۰ میلیون میگیرد و کارگر معدن زغال با تمام سختیها و در شرایطی که روز ولادت و عید هم سر کار است، نهایت ۴۰ تومان بگیرد (که آن را هم نمیدهند)، چه انگیزهای میماند؟»
سخن پایانی: سفرههایی که سهمی از زغال ندارند
درد دلهای این کارگر همچنان ادامه مییابد چون مشکلات یکی دو تا نیست....
کارگران معدن «همکار» نیروهای «کار معین» هستند و در سیستمی دولتی فعالیت میکنند، اما انگار در وقتِ پرداخت حقوق، این رسمیت و دولتی بودن به کارشان نمیآید. این کارگران در میانِ کوهی از امکاناتِ نداشته، فرسودگی تجهیزات و خطراتِ آنی و همیشگی معادن زغالسنگ، چرخ تولید کشور را میچرخانند. پُربیراه نیست اگر بگوییم بخشی از استقلال صنعتی و تولید زغالسنگ کشور مدیون دستهای سیاه و ریههای پر از غبار این مردان است، اما در مقابل، آنها باید برای گرفتن ابتداییترین حق خود یعنی «دستمزد»، ماهها انتظار بکشند.
اینکه کارفرما مدعی است پول ندارد یا قیمت زغالسنگ پایین است، هیچکدام ارتباطی به کارگری که در عمق زمین جانش را کف دستش گرفته، ندارد. کارگر کار را به موقع انجام داده، فراوان عرق ریخته و باید مزدش را تمام و کمال و سر وقت دریافت کند؛ هرچند که همان حقوق هم با خط فقر فرسنگها فاصله دارد.
امروز دیگر زمان وعده نیست. اداره کل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان کرمان اگر قصد پیگیری حقوق تضییعشده این ۶۰۰ کارگر را دارد، باید بهجای تماشای این وضعیت، پیگیر شرایط معیشتی و معوقات آنها باشد. عدالت در معدن همکار، با واریز بهموقعِ حقوق محقق میشود، نه با توجیهِ ورشکستگی کارفرما....
گزارش: سعید حسامالدینی