نشریات ادبی، فرصتی برای انتشار آثار نویسندگان تازهکار؛
انتشار داستان کوتاه خوشایند ناشران نیست
نویسندگان تازهکار معمولا در پی انتشار و بازخورد داستانهای خود در نشریات ادبی هستند. به ویژه نویسندگان داستانهای کوتاه همواره تلاش میکنند راهی پیدا کنند تا داستانهایشان را در مجلات ادبی چاپ کنند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، نویسندگان تازهکار معمولا در پی انتشار و بازخورد داستانهای خود در نشریات ادبی هستند. به ویژه نویسندگان داستانهای کوتاه همواره تلاش میکنند راهی پیدا کنند تا داستانهایشان را در مجلات ادبی چاپ کنند.
امروزه حتی گردهماییهایی برای خوانش داستانها ایجاد شده است. اما نشریات ادبی ایران این مشکل را دارند که در آنها گروههای دوستانه و مراودات اجتماعی ارجحیت دارد بر کیفیت آثار و عادلانه چاپ کردن آثار. شاید به همین دلیل است که بسیاری از نویسندگان در کلاسهای داستاننویسی به ویژه در کلاسهای استادانی که مجلات ادبی را اداره میکنند، حضور مییابند تا ارتباطی با دنیای نشر و مجلات ادبی برقرار کنند.
حمید اسلامی راد (نویسنده و روزنامهنگار و سردبیر سابق همشهری داستان) به ایلنا گفت: نویسندگان تازهکار یا گمنام در دهههای 60 تا 80 شمسی میتوانستند داستانهای کوتاه خود را در قالب کتاب چاپ کرده و منتشر کنند. البته در آن زمان امکان چاپ کتاب برای نویسندگان مقیم شهرستانها کمتر بود چون دسترسی به انتشاراتیها نداشتند و امکان انتشار داستانشان را به صورت کتاب پیدا نمیکردند.
او افزود: البته نویسندگان تازهکار و شهرستانی در صورتی که با نویسندهای شناختهشده ارتباط داشتند، امکان چاپ کتابشان را پیدا میکردند. اما حتی در آن دوران نیز در جلسات داستانخوانی نویسندگان گمنام مطرح شده و امکان انتشار داستانشان را پیدا میکردند.
اسلامی راد گفت: در شهرهای بزرگ مانند تهران، شیراز و اصفهان حتی داستان کوتاه نیز از طریق انتشاراتیها منتشر میشدند. اما در گذر زمان به دلایل مختلف سیاسی، اجتماعی از تعداد جلسات خوب داستانخوانی کاسته شد. زمانی که مجله همشهری داستان راهاندازی شد، بهعنوان یک نشریه تخصصی برای داستان و روایت، فضا برای پیدایش و گسترش نشریات تخصصی داستان نیز فراهم شد.
او افزود: با این وجود نویسندگان تازهکار و نویسندگان شهرهای دیگر همچنان راهشان به نشریات تخصصی داستان بسته بود و کمتر مجالی برای این دسته نویسندگان پیدا میشد. متاسفانه اتفاقی که در نشریات ادبی ما رخ میدهد، این است که اختصاص پیدا میکنند به دایره محدودی از دوستان تحریریه آن نشریه. در دنیا البته این مساله به گونه دیگری اتفاق میافتد. در جهان نشریات ادبی رویکرد مشخص دارند، اما تفاوت در شیوه عمل است. برای مثال، یک نشریه داستانی بهصراحت اعلام میکند که بر داستان پستمدرن یا آوانگارد تمرکز دارد و هر نویسندهای، چه شناختهشده و چه ناشناخته، اگر اثرش با استانداردهای آن نشریه همخوانی داشته باشد، امکان انتشار خواهد داشت.
اسلامی راد گفت: در مقابل، در بخش قابل توجهی از نشریات داستانی داخل کشور، انتخاب آثار نه بر مبنای رویکرد و معیارهای روشن، بلکه بر اساس حلقههای ارتباطی و شبکههای غیررسمی صورت میگیرد؛ گروههایی محدود از نویسندگان به دلیل نزدیکی و ارتباط مستمر با تحریریه، عملا بیشترین سهم از انتشار را به خود اختصاص میدهند.
او افزود: انتشار داستانها بر اساس معرفی، سفارش یا توصیه افراد خاص، پدیدهای است که نمونههای آن در نشریات داستانی دیده میشود. البته هدف از طرح این موضوع، متهم کردن یک نشریه مشخص نیست؛ بلکه اشاره به روندی فراگیر در فضای ادبی کشور است.
ادبیات ما به حلقه دوستان تقلیل یافته است
اسلامی راد گفت: در مجموع، ادبیات داستانی ما بیش از آنکه بر مبنای نظریههای ادبی، رویکردهای ژانری یا معیارهای روشن حرفهای شکل بگیرد، به ادبیات محفلی و شبکههای دوستی گرایش پیدا کرده است. این وضعیت باعث میشود انتخاب و انتشار آثار نه بر اساس جریانهای ادبی مشخص مانند پستمدرنیسم، آوانگارد یا دیگر رویکردهای نظری، و بر پایه استانداردهای داستاننویسی و نویسندگی خلاق بلکه بر پایه مناسبات غیررسمی و ارتباطات شخصی انجام شود.
او افزود: در حالی که در نشریات خارجی، هر مجله ادبی بهصراحت چارچوب نظری و زیباییشناسی خود را تعریف میکند و صرفنظر از نام و جایگاه نویسنده، تنها کیفیت و انطباق اثر با آن چارچوب را معیار انتشار قرار میدهد و تقریبا بخت برابر برای همه کسانی که داستان مینویسند وجود دارد که اثرشان منتشر شود.
این نویسنده تاکید کرد: این روند تنها به نشریات ادبی محدود نمیشود و در صنعت انتشارات نیز بهوضوح قابل مشاهده است. در بسیاری از انتشارات، چاپ مجموعهداستان یا کتاب داستان یک نویسنده گمنام یا حتی نویسندهای که تازه وارد میدان شده بیش از آنکه بر ارزیابی حرفهای متن استوار باشد، به رفاقتها، توصیهها و شبکه دوستان نزدیک به ناشر وابسته است. بخشی از نویسندگانی که امکان چاپ پیدا میکنند، در عمل از حلقههای ارتباطی همان انتشارات هستند.
انتشار داستان کوتاه دچار افول شده است
او افزود: از سوی دیگر، وضعیت انتشار داستان کوتاه بهشدت دچار افول شده است. زمانی ناشران متعددی به چاپ مجموعهداستان کوتاه علاقه نشان میدادند، اما امروز بسیاری از انتشارات نهتنها از چاپ داستان کوتاه استقبال نمیکنند، بلکه حتی در پذیرش رمان فارسی از نویسندگان ایرانی نیز با احتیاط و تردید عمل میکنند. در نتیجه، انتشار کتابهای داستان کوتاه در ایران با کاهش چشمگیر مواجه شده و این قالب ادبی عملا به حاشیه رانده شده است.
او افزود: در چنین شرایطی، کتاب یک نویسنده یا زمانی امکان چاپ پیدا میکند که نویسنده از پیش شناختهشده باشد، یا اثر با سفارش و توصیه وارد چرخه نشر شود، یا آنکه نویسنده خود ناچار شود هزینههای چاپ را بهطور کامل تقبل کند و وارد نوعی رابطه مالی با ناشر شود.
نشریات فرهنگی و ادبی باید نگرش خود را تغییر دهند
اسلامی راد گفت: حال آنکه اگر نشریات فرهنگی و ادبی نگرش خود را تغییر دهند، بدون توجه به حلقههای محفلی و روابط دوستی، و معیارها و استانداردهای مشخصی برای پذیرش داستان تعریف کنند، میتوان انتظار داشت فرآیند انتخاب و انتشار آثار بهصورت حرفهایتری پیش برود. در این صورت کیفیت متن و انطباق آن با استانداردهای ادبی، جایگزین مناسبات غیررسمی میشود و امکان دیده شدن آثار نویسندگان تازهکار نیز فراهم میشود.
او افزود: در شرایط فعلی، عملا جایگاه انتشار داستان کوتاه به نشریات ادبی تقلیل یافته اما این امر میتواند فرصتی برای احیای این قالب ادبی ایجاد کند. تجربه نشان داده که نشریات ادبی درصورت سیاستگذاری درست و اصولی میتوانند به فضایی مناسب برای دیده شدن داستانهای کوتاه و نویسندگان تازهکار و گمنام تبدیل شوند.
این نویسنده گفت: دستکم در دورهای که خود من سردبیری همشهری را بر عهده داشتم، این رویکرد بهطور عملی آزموده شد و نتیجه داد. سیاست تحریریه بر این اساس بود که گرایش فکری، عقیدتی یا سیاسی نویسنده، یا اینکه اهل کدام شهر یا منطقه است، در انتخاب آثار نقشی نداشته باشد. تلاش ما بر این بود که فضا را تا حد ممکن باز کنیم و معیار اصلی را به کیفیت و استاندارد داستان اختصاص دهیم.
او افزود: این رویکرد به سمت تمرکز بر جغرافیای ادبی نیز گسترش پیدا کرد؛ بهطوری که ویژهنامههای استانی منتشر شد و شمارههایی بهطور مشخص به استانهایی مانند سیستان بلوچستان، مشهد، شیراز، خوزستان و کرمانشاه اختصاص یافت. این تجربه نشان داد که با کنار گذاشتن نگاه محفلی و مرکزگرا، میتوان ظرفیتهای پنهان داستان کوتاه را در سراسر کشور فعال کرد.
سردبیر سابق همشهری داستان گفت: نخستین تجربه انتشار همشهری داستان با رویکرد استانی، به استان سیستان و بلوچستان اختصاص داشت؛ انتخابی که خود گویای تلاش برای شکستن مرکزگرایی و دیده شدن صداهایی بود که معمولا در فضای رسمی ادبیات نادیده میمانند. در این ویژهنامهها، نویسندگان توانمندی حضور داشتند که پیش از آن کمتر مجال انتشار یافته بودند؛ نویسندگانی از سیستان و بلوچستان و نیز از استانهایی مانند کرمانشاه که آثارشان بهندرت دیده میشد.
او افزود: فراتر از انتشار این ویژهنامهها، سیاست تحریریه بر گشودن فضا به روی طیف گستردهتری از نویسندگان استوار بود. در همین راستا، بخشی با عنوان «داستان نویسندگان نوقلم» راهاندازی شد؛ بخشی برای نویسندگانی که در آغاز مسیر بودند اما آثار قابل دفاع و جدی ارائه میکردند. تنها معیاری که برای پذیرش آثار در نظر گرفته شد، برخورداری داستان از حداقل استانداردهای حرفهای باشد.
باید فضا به روی نویسندگان تازهکار و گمنام گشوده شود
اسلامی راد گفت: بر این اساس، پیشنهاد مشخص من این است که گشودن فضا به روی نویسندگان تازهکار و گمنام، نهتنها به تضعیف نشریات داستانی منجر نمیشود، بلکه میتواند به افزایش مخاطب و حتی بهبود فروش این نشریات کمک کند. در شرایطی که بسیاری از ناشران از چاپ داستان کوتاه فاصله گرفتهاند، نشریات ادبی میتوانند با رویکردی بازتر، نقش تعیینکنندهای در احیای این حوزه ایفا کنند؛ به شرط آنکه معیار انتخاب آثار، کیفیت و استاندارد داستان باشد، نه جایگاه نویسنده در حلقههای محدود و محفلی.
این روزنامهنگار ادبی گفت: واقعیت این است که امروز چاپ شدن داستان یک نویسنده تازهکار، بیش از اندازه به میزان نزدیکی او به حلقههای خاص ادبی و ارتباط با افراد تاثیرگذار وابسته شده است؛ وضعیتی که اگر اصلاح نشود، به حذف تدریجی صداهای تازه و تکرار مداوم نامها و چهرههای آشنا در فضای داستانی کشور منجر خواهد شد.
او افزود: در نتیجه این چرخه معیوب، کتابهایی منتشر میشوند که واجد استانداردهای حداقلی داستان نیستند، اما با اتکا به تبلیغ و فضاسازی رسانهای معرفی میشوند و نتاسفانه صرفا نویسندگانی به عنوان داستاننویس مطرح میشوند که کارشان چنگی به دل نمیزند. در چنین وضعیتی، ادبیات داستانی بیش از آنکه بر کیفیت و معیارهای حرفهای استوار باشد، به ادبیات بدهبستان، رفاقت و مناسبات شبهبانکی شباهت پیدا میکند؛ روندی که به تضعیف سطح عمومی داستان و دور شدن آن از کارهای استاندارد منجر شده است.
اسلامی راد گفت: در این فضا، دیگر نمیتوان با اطمینان گفت اگر کتاب یا داستانی منتشر شده، حتما ارزش ادبی دارد. حال آنکه انتشار یک اثر، بهویژه در نشریات و انتشارات معتبر، باید نشانه عبور آن اثر از یک فیلتر حرفهای باشد. نباید فراموش کرد که چاپ یک داستان، نهتنها برای نویسنده اعتبار میسازد؛ بلکه همزمان باید برای نشریه یا ناشر نیز سرمایه اعتباری ایجاد میکند.
او افزود: وقتی داستانی منتشر میشود، باید بتوان گفت این اثر اعتباری برای یک مجله یا یک ناشر است؛ در غیر این صورت، رابطه میان نویسنده، نشریه و ناشر یکطرفه و بیکیفیت میشود و اعتماد مخاطب به نامها و برندهای ادبی بهتدریج از بین میرود.
اسلامی راد گفت: در حال حاضر، تعدادی از نشریات، از جمله مجله «نوپا»، "نوشتا"و چند فصلنامه و نشریه استانی، تلاش میکنند فضایی برای نویسندگان تازهکار، نویسندگان گمنام و کسانی که خارج از حلقههای مرسوم هستند، فراهم کنند تا آثارشان چاپ، دیده و خوانده شود. این اقدامها بسیار ارزشمند است و شایسته حمایت و معرفی هستند، چرا که به مخاطبان نشان میدهند که هنوز نشریاتی وجود دارند که میتوانند برای انتشار آثارشان به آنها مراجعه کنند.
او افزود: متاسفانه، وضعیت انتشار داستان کوتاه در کشور هنوز با مشکلاتی مواجه است. داستان کوتاه باید خوانده شود، جریان داستاننویسی پیگیری شود و آثار مورد مطالعه قرار بگیرند تا بتوان سطح متوسط ادبیات داستانی را ارزیابی کرد، ایرادهای آن را شناسایی کرد و تعداد نویسندگان فعال را بررسی کرد. در غیر این صورت، چشمانداز واقعی داستان کوتاه مشخص نخواهد شد و جریانهای شکل گرفته تضعیف میشود.