خبرگزاری کار ایران

شاهد احمدلو در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد؛

«شاه نقش» از ارتباط با نسل زد جاماند/ قدرت‌طلبی را نقد کردیم

«شاه نقش» از ارتباط با نسل زد جاماند/ قدرت‌طلبی را نقد کردیم

شاهد احمدلو با اشاره به اینکه «شاه نقش» از یک دغدغه قدیمی شکل گرفته، تأکید کرد که این فیلم تنها مربوط به دنیای سینما نیست و مفاهیمی در آن جریان دارد که می‌توان آن را به جامعه تعمیم داد؛ مفاهیمی مثل قدرت‌طلبی که «شاه نقش» در نقد آن است.

به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم سینمایی «شاه نقش» به کارگردانی شاهد احمدلو و تهیه‌کنندگی علی قائم‌مقامی این روزها در سینماهای کشور در حال اکران است. این فیلم برای اولین بار در چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و عنایت بخشی توانست دیپلم افتخار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد را از آن خود کند.

«شاه نقش» روایتگر قصه‌ای درباره علاقه‌مندان سینما است و به نوعی آن را می‌توان فیلمی برای هنرورانی دانست که کمتر دیده می‌شوند. احمدلو در جدیدترین اثرش نگاهی به جریان قدرت و پشت پرده فساد دارد. با نگاهی دقیق‌تر می‌توان موضوع هنروران سینما در این فیلم را نیز بهانه‌ای برای بیان دغدغه‌های اجتماعی او دانست.

با شاهد احمدلو گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه مشروح آن را از نظر می‌گذرانید:

ایده و ساختار فیلم «شاه نقش» چگونه شکل گرفت؟

در فیلمنامه «شاه نقش» یک دغدغه قدیمی وجود دارد که من آن را با آقای هومان فاضل مطرح کردم و ایشان بر اساس طرحی که خودم نوشته بودم و در ابتدا نامش «کتک خور» بود فیلمنامه را نوشت، پیشنهاد این فیلم را برای آقای علی قائم‌مقامی مطرح کردم و ایشان تهیه‌کنندگی این اثر را پذیرفت و فیلم «شاه نقش» با بودجه کاملاً شخصی ساخته شد.

درباره این دغدغه قدیمی کمی توضیح دهید.

اولین فیلم کوتاهی که من ساختم نامش «سیاهی لشگر» بود و از اولین دوره جشنواره سوره چهار جایزه اول را گرفت و موفقیت آن فیلم انگیزه‌ای شد تا به این موضوع که در ذهنم جا گرفته بود بیشتر فکر کنم و آن را گسترش دهم.

همیشه سینه‌سوخته‌های سینما و این قشر مهجور مهم بودند. آن‌ها نقش مهمی در فیلم‌های سینمایی دارند اما هیچ‌گاه به اندازه‌ای که باید دیده نشدند. خودم هر وقت که فیلمی ساختم، حتی اگر فیلمم درباره این افراد نبوده، از آن‌ها استفاده کردم.

چرا عنوان فیلم را تغییر دادید؟

وقتی برای دریافت پروانه نمایش اقدام کردم از طرف وزارت ارشاد به من گفتند که اسم فیلم مورد قبول نیست. من نمی‌دانم دلیلشان برای غیرقابل قبول بودن عنوان فیلم چه بود و چه نگاهی داشتند، شاید این عنوان را مناسب فیلم‌های کمدی زرد می‌دانستند اما من چنین عقیده‌ای ندارم و همچنان معتقدم که عنوان «کتک خور» برای این فیلم عنوان بهتری بود.

آیا در «شاه نقش» نگاهی اجتماعی را هم دنبال کردید یا صرفاً به دنبال بیان یک معضل در جامعه سینمایی بودید؟

آدم‌های «شاه نقش» از دل این سینما بیرون آمده‌اند و من و فیلمنامه‌نویس به این نتیجه رسیدیم که این فیلم می‌تواند یک پارودی سینمایی باشد و ما در آن می‌توانیم ارجاعاتی داشته باشیم که مربوط به فیلم‌ها و آدم‌های مهم سینمای ما هستند و دغدغه اصلی فیلم به حساب می‌آیند.

«شاه نقش» را می‌توان از ابعاد اجتماعی نیز مورد توجه قرار داد و نیم نگاهی اجتماعی در آن وجود دارد که به موضوع انتخابات، انتصابات و رقابت می‌پردازد. در واقع ما در محتوا لایه دیگری هم داریم و با پرداختن به قشر هنرور یک موضوع اجتماعی را نیز مورد انتقاد و توجه قرار دهیم که آن را می‌توان نقد قدرت‌طلبی و تأثیرات آن و تلاش برای نشستن بر صندلی قدرت دانست.

این نگرانی را نداشتید که پرداختن به موضوع قدرت‌طلبی با روایت قصه‌ای از هنروران، پرداختن به دغدغه آن‌ها را با سوءتفاهم مواجه کند؟

نه، من به موضوعی پرداخته‌ام که واقعیت دارد و در نقدهایی که درباره این فیلم نوشته شده نیز چند منتقد به این موضوع اشاره کرده‌اند اما من چنین مفهومی در فیلم نمی‌بینم.

همه ما در درونمان یک دیکتاتور داریم که دوست دارد حرف و خواسته او حاکم باشد و مطمئن باشید ما هم با وجود اینکه هیچ علاقه‌ای به آدم‌های دیکتاتور نداریم اگر بر مسند قدرت بنشینیم بسیاری از اقداماتمان دیکتاتوری خواهد بود و حداقل سعی می‌کنیم با استفاده از قدرت هوای کسانی را داشته باشیم که اطرافیانمان هستند یا دوستشان داریم.

من این خصلت را یک ویژگی نهفته در ذات آدم می‌دانم و اینکه یک نفر در قدرت دیکتاتور باشد یا نه وابستگی مشخصی با پایبندی او به اخلاقیات و انسانیت دارد و بیش از هر چیز معتقدم که این قدرت‌طلبی موضوعی اخلاقی است.

دوره‌های مختلفی در سینمای ایران وجود دارد که می‌شد در «شاه نقش» به آن دوران ادای دین داشت. چرا فضا، کاراکترها و حال و هوای فیلمتان را مناسب دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ انتخاب کردید؟

شباهت کاراکترها به بازیگران دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ یک نوع ادای دین و ادای احترام به این بازیگران است، این نوع بازیگران بودند که ما را عاشق سینما کردند و سلیقه شخصی خودم هم به همین نوع فیلم‌های شهری با المان‌های مشترکی مثل زد و خورد و آواز و... نزدیک است.

ما قصه دو آدم را از دسته عاشقان سینما روایت کردیم، که یادآور شخصیت‌هایی مثل بهروز وثوقی هستند و این طبیعی است چرا که او افراد بسیاری را عاشق سینما کرد و من هم یکی از همین افراد هستم. من در زندگی شخصی خودم هم از همین نوع دیالوگ‌ها که در فیلم شاهد هستید، استفاده می‌کنم و به همین دلیل باید بگویم که این فضا از سلیقه ذهنی من آمده و سعی کردم لباس‌ها، نوع بازی، ادبیات و... در این فیلم با آن نسل همگون باشد.

برای بازی در نقش کاراکتری شبیه به بهروز وثوقی، چطور به بهرنگ علوی رسیدید؟

در انتخاب بازیگر پروسه پیچیده‌ای طی می‌شود، در زمان پیش تولید شاید گزینه‌های مختلفی در ذهن داشته باشید و به سراغ بازیگران مختلفی بروید اما آن افراد یا مشغول بازی در پروژه دیگری باشند، یا با فیلمنامه ارتباط برقرار نکنند یا با آن‌ها به تفاهم مالی نرسید. ما باید به گزینه‌ای می‌رسیدیم که فیلمنامه را بپسندد، با آن ارتباط برقرار کند و از طرفی با بضاعت مالی ما هم همگون باشد.

بازی بهرنگ علوی را در فیلم‌های «دربند» و «شادروان» دیده بودم، به نظر او باید برای «شادروان» سیمرغ نقش مکمل مرد را می‌گرفت. از طرفی با او آشنایی و دوستی دیرینه دارم و بازی در «شاه نقش» را به او پیشنهاد دادم و از آنجا که بهرنگ علوی هم به این نوع سینما و فیلم‌های شهری و خیابانی علاقه دارد، بازی در این فیلم را پذیرفت.

به نظر شما فضای «شاه نقش» و جهان آدم‌های این فیلم برای مخاطبان جوان و نوجوان نمی‌تواند ناملموس باشد؟

من می‌دانستم جامعه و نسل امروز شناخت چندانی از این فضا و کاراکترها ندارد و می‌دانستم مخاطب فیلم مخاطب همان دوران است، آدم‌هایی از نسل خودم و نهایتاً ده سال جوان‌تر که در گذشته با این فیلم‌ها ارتباط برقرار کرده‌اند.

وقتی فیلم به نمایش در آمد فهمیدم تلاشی که من کردم و سعی داشتم به نسل امروز بفهمانم سینمای ما از کجا آمده، چه آدم‌هایی در سینما بودند، دید و نگرش یک عاشق سینما و عاشق فیلم چگونه است، چطور فکر می‌کند و... چندان موفق نبودیم و نتوانستیم کاری کنیم که نسل زد به این فیلم توجه کند. جامعه امروز نگاهش به سینمای ایران اینگونه است که فقط فیلم‌های کمدی را دنبال می‌کند و به قدری در این سینما فیلم کمدی دیده که اثری خلاف آن جریان را نمی‌پذیرد و فیلم «شاه نقش» نیز حاوی ویژگی‌های کمدی مدنظر این مخاطب نیست.

«شاه نقش» برای مخاطب خاصی ساخته شده که متأسفانه نتوانسته با نسل زد ارتباط برقرار کند. به هر حال نسل امروز هم علایق خاص خودش را دارد.

در ادبیات نقد سینمایی ایران، عنوان «فیلمفارسی» یک برچسب برای تأیید ضعیف بودن یک اثر است. این ترس را نداشتید که با پرداختن به این سینما، چنین برچسبی به فیلم شما هم زده شود؟

من به واژه فیلمفارسی اعتقادی ندارم. مگر فقط فیلم‌هایی که آن‌ها را فیلمفارسی می‌دانیم فارسی ساخته شده‌اند و دیگر فیلم‌های ایرانی زبانی دیگر دارند؟ اگر سینمایی با المان‌هایی خاص وجود دارد که به آن المان‌ها در کنار هم یک عنوان داده‌ایم به این دلیل است که حتماً آن شخصیت‌ها و المان‌ها وجود داشته که این سینما توانسته به وجود بیاید. بنابراین من هیچ ترسی نداشتم که عنوان فیلمفارسی به اثرم داده شود.

آیا «شاه نقش» را فیلمسازانی از نسل دهه ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ هم دیده‌اند؟

هنوز فرصتی پیش نیامده که فیلم را برای این فیلمسازان نمایش دهیم اما بازخوردهای خوبی از برخی سینماگران و علاقه‌مندان به آن سینما داشتیم.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز