خبرگزاری کار ایران

یک خوشنویس و نقاش مطرح کرد؛

«خوشنویسی» هنر نیست «حرفه» است!

«خوشنویسی» هنر نیست «حرفه» است!

نقاشی را همه افراد با هر زبان و نژادی می‌فهمند اما خط را "نه"

سمیه غلامی یک از خوشنویسان ایرانی است که در کشور پرتغال سکونت دارد. او طی این سال‌ها پا را از خوشنویسی و قواعد کلاسیک آن فراتر گذاشته و به مرحله رسیده که بر اساس خط ایرانی نقاشی می‌کند. او می‌گوید: زمانی که خوشنویسی را یاد می‌گیریم یک حرفه را فرا گرفته‌ایم. خوشنویسی هنر نیست؛ بلکه حرفه‌ای است که فرد می‌رود و مراتب آن را طی می‌کند.

به گزارش خبرنگار ایلنا،  سمیه غلامی خطاط را باید جزو افرادی دانست که برای خلق آثار خلاقانه‌تر، خوشنویسی را اساس کارش قرار داده است. او سال‌ها ساکن کشور پرتغال بوده و رشته تحصیلی‌اش با هنر مرتبط نیست. 

غلامی به تازگی نمایشگاه «جایی که حروف رویا می‌شوند» را در گالری "با" برگزار کرده است. این نمایشگاه روز جمعه دهم مردادماه افتتاح شده و تا روز جمعه بیست و چهارم مردادماه برقرار خواهد بود. 

 غلامی طی گفتگویی با ایلنا،  ضمن توضیح درباره فعالیتش در عرصه خوشنویسی به جزییات خلق آثاری پرداخت که بستر و اساس آن‌ها خوشنویسی است؛ اما خوشنویسی محسوب نمی‌شوند و شاید نقاشی باشند. 

«خوشنویسی» هنر نیست «حرفه» است!

 چه شد که به سراغ خوشنویسی رفتید و در چه مقطعی این علاقه و اشتیاق در شما ایجاد شد؟ 

من در دوران مدرسه به این هنر علاقمند شدم. اگر درست بگوییم در مقطع راهنمایی است که خوشنویسی را به عنوان یکی از بخش‌های درس هنر تدریس می‌کنند. همان اولین سال (که فکر می‌کنم اول راهنمایی بود) معلم‌مان استعدادم را تشخیص داد. او به مادر و پدرم پیشنهاد داد که حتما مرا به کلاس‌های آموزش خط بفرستند. در ادامه اینکه همان معلم نام مرا در یکی از کلاس‌های آموزشی شهر شیراز ثبت‌نام کرد. 

این کشف استعداد شما در مدرسه، اتفاق جالبی است، چراکه خودتان بهتر می‌دانید که هنر در دوران مدرسه، کلاس استراحت و فراغت است تا درسی جدی. 

بله درست است و باید بگویم خیلی خوش‌شانس بودم که در آن سال‌ها چنین معلم دغدغه‌مندی داشته‌ام. شانس دیگرم این بود که مدرس کلاسی که در آن ثبت‌نام کرده بودم یکی از استادان خوب و معتبر بود. استاد مجتبی ملک‌زاده را شاید بشناسید. ایشان که یکی از اعضای قدیمی انجمن خوشنویسان ایران است، آن زمان استاد خط شکسته بودند و در شیراز سکونت داشتند. همان ابتدا بدون آنکه آموزشی دیده باشم، مستقیم نزد استاد ملک‌زاده به فراگیری خط شکسته پرداختم. آقای ملک‌زاده بعد از آنکه چند وقتی نزدشان بودم و به استعداد من پی بردند، گفتند باید حرفه‌ای به یادگیری و فعالیت ادامه دهی و اینکه صرفا خط شکسته را بیاموزی به دردت نخواهد کرد.

در ادامه چه اتفاقی افتاد؟

استاد گفتند به انجمن خوشنویسان برو تا از پایه آموزش ببینی. حتما می‌دانید که انجمن خوشنویسان در هر دوره، هنرآموزان را با برگزای امتحان انتخاب می‌کند. در همان مقطع راهنمایی به انجمن خوشنویسان رفتم و پس از طی روال مرسوم در کلاس‌های آموزشی شرکت کردم. در انجمن خوشنویسان دوره‌های جامع‌تری را گذراندم و خط نستعلیق را فراگرفتم و سپس مقطع عالی را طی کردم. فعالیتم تا دوره دانشجویی ادامه داشت؛ البته اینطور نبود که مدام در حال فراگیری و فعالیت باشم و صرفا تابستان‌ها را به خوشنویسی اختصاص دهم. کلا در دوره ما زمان برای رفتن به کلاس‌های هنری و دیگر موارد، تابستان بود. البته اواخر تحصیل در چند سال آخر، طی سال نیز به خوشنویسی می‌پرداختم. بعد هم مدرک عالی‌ام را از انجمن خوشنویسان ایران دریافت کردم. آن زمان که من آموزش می‌دیدم، بعد از مقطع عالی می‌توانستیم چند خط دیگر را انتخاب کنیم که  نسخ و نستعلیق انتخاب‌های من بودند. در ادامه مدتی خط نسخ کار می‌کردم. بعد از مدتی نیز برای تحصیلات دانشگاهی به اراک رفتم. رشته تحصیلی من در مقطع دبیرستان ریاضی بود و به هنر ارتباطی نداشت. آن زمان که در شهر اراک در مقطع ارشد تحصیل می‌کردم به کلاس‌های انجمن خوشنویسان ایران هم می‌رفتم. 

«خوشنویسی» هنر نیست «حرفه» است!

یک اثر قدیمی‌تر از سمیه غلامی/ این تابلو یک اثر خوشنویسی است

چه مقطعی به کشور پرتغال رفتید؟ 

برای تحصیل در مقطع دکترا بود که در قالب بورسیه، به کشور پرتغال رفتم. زمانی که به این کشور رفتم تصورم این بود که دیگر نمی‌توانم در زمینه خوشنویسی فعالیت کنم چراکه آن‌ها زبان فارسی را نمی‌شناسند و قاعدتا با خط‌مان نیز آشنا نیستند. البته تمام وسائل مربوط به خوشنویسی را با خودم برده بودم. پرتغالی‌ها اصلا خط فارسی را نمی‌شناختند. من سال ۲۰۰۹ به پرتغال رفتم و در آن دوران اینگونه نبود که تعداد ایرانیان ساکن در این کشور زیاد باشد. حتی آن‌ها خط عربی را هم نمی‌شناختند تا به این واسطه خط فارسی برایشان آشنا باشد و احیانا آن را بشناسند. از طرفی تحصیل در مقطع دکترا این اجازه را نمی‌داد که زمانی را به خوشنویسی اختصاص دهم. بنا به همین دلایل، کلا خوشنویسی را کنار گذاشته بودم. مرحله «پست‌داک» که پس از مقطع دکتری است نیز یکی، دوسال به همان روال قبل گذشت. سال ۲۰۱۸ می‌خواستم در «پست داک» دیگری حضور یابم که بنا به دلایلی این اتفاق رخ نداد. در همان روزها یک روز مشغول چک کردن اینترنت و یوتیوب بودم. در همین حین بود که دیدم یکی از ریلزها به استاد علی شیرازی (خوشنویس معاصر) اختصاص دارد که در برنامه «خندوانه» شرکت کرده بود. برنامه را که تماشا کردم، متوجه شدم که استاد شیرازی درباره فعالیت‌های برون‌مرزی و بین‌المللی‌اش صحبت می‌کند؛   اینکه آثارشان در کدام حراجی‌ها فروش رفته‌اند و خطاطی‌های‌شان درکدام موزه‌ها پیش روی مخاطبان قرار گرفته است. بعد از دیدن برنامه مذکور بود که تازه متوجه شدم، می‌شود ایرانی بود و در خارج از کشور زندگی کرد و روی خط و خوشنویسی ایرانی هم کار کرد. این مواجهه جرقه‌ای در من ایجاد کرد تا به آن واسطه فعالیت مجددم در عرصه خوشنویسی را، شروع کنم. 

این جرقه و فعالیت دوباره در عرصه هنر مربوط به چه مقطعی است؟ 

این اتفاق زمانی رخ داد که جهان با پاندمی کرونا مواجه شده بود. در ادامه با پیش‌زمینه‌ای که از قبل داشتم شروع به کار کردم. 

آیا هرگز به سراغ نقاشی نرفتید؟ 

این اتفاق افتاد. من در کلاس‌های مینیاتور و رنگ روغن که بخشی از نقاشی محسوب می‌شوند، شرکت کرده بودم. با توجه به همین پیش‌زمینه‌ها بود که به تمرین پرداختم. طی آن مدت هم تمرین می‌کردم و هم آثار استادان را می‌دیدم. البته بر اساس دیتاهایی که در اینستگرام منتشر می‌شود به دیدن آثار استادان و هنرمندان می‌پرداختم؛ چون ایران نبودم و به اخبار و اطلاعات دیگر دسترسی نداشتم. پس از مدتی تمرین آثارم را در اینستاگرام منتشر کردم. خیلی به این موضوع فکر نمی‌کردم که می‌خواهم کار را به طور جدی ادامه دهم. دوستی ایرانی در پرتغال داشتم که ایرانی بود، اما رشته هنری‌اش نقاشی و خوشنویسی نبود و در هنر چیدمان مشغول به کار بود. او با فضای هنر آشنا بود و به من خیلی کمک کرد. 

در نهایت به سبک و سیاق امروز رسیدید؟

بله. در همان مقطع به این فکر کردم که باید به سمتی بروم که وجهه نقاشی آن بیشتر باشد. به هرحال نقاشی هنری جهانی است و من می‌خواستم گستره زیادی از مخاطبان را داشته باشم. نقاشی را همه افراد با هر زبان و نژاد می‌فهمند. 

«خوشنویسی» هنر نیست «حرفه» است!

یک اثر از مجموعه  «جایی که حروف رویا می‌شوند»

البته باید گفت وجود مولفه و هنری به اسم خوشنویسی در آثارتان بسیار مستتر است. یعنی اینکه خیلی نامحسوس از این هنر ایرانی اسلامی در آثارتان بهره برده‌اید. 

بله چون می‌خواستم آثارم بیشتر جنبه نقاشی داشته باشند تا خوشنویسی. اگر من صرفا خوشنویسی می‌کردم مطمئنا مخاطبان پرتغالی متوجه موضوع و مضمون نمی‌شدند. آن‌ها نمی‌فهمیدند آنچه من خلق کرده‌ام در چه درجه‌ای از کیفیت قرار دارد؟ آیا ضعیف است یا متوسط یا قوی؟ فضا اینگونه بود که به این نتیجه رسیدم خوشنویسی صرفا در ایران معنا دارد! مواجهه پرتغالی‌ها با آثارم ذوقم را کور می‌کرد. زمانی که دیدم خوب یا بد نوشتن خوشنویسی در این کشور خیلی مهم نیست؛ نقاشی برایم جدی‌تر شد. 

خوشنویسی را هنری مستقل می‌دانید؟ 

زمانی که خوشنویسی را یاد می‌گیریم یک حرفه را فرا گرفته‌ایم. خوشنویسی هنر نیست؛ بلکه حرفه‌ای است که فرد می‌رود و مراتب آن را طی می‌کند. 

موضوع این است که خوشنویسی بسیار تحت تاثیر تعصب اساتید است. اغلب آن‌ها صرفا روی خوشنویسیِ کلاسیک تاکید دارند و خیلی با تلفیق میانه خوبی ندارند! با این حساب به نظرتان هنرمندان خوشنویس ایرانی در این زمینه چه روندی را پیموده‌اند؟ 

به نظرم این موضوع هم به شرایط زندگی آدم‌ها بستگی دارد و هم به روحیه هنرمند وابسته است. خودتان حساب کنید، اتفاقی که برای من در کشوری دیگر رخ داده برای هنرمندی که در ایران ساکن و مشغول فعالیت است، رخ نخواهد داد. شاید اصلا به ذهن چنین فردی نرسد که می‌تواند طور دیگری به خلق آثار بپردازد. برخی هم هستند که با توجه به شرایط مکانی که دارند. 

آثارتان در نمایشگاه فعلی همان‌هایی هستند که در پرتغال خلق شده‌اند؟ یا آن‌ها را به صورت هدفمند برای یک مجموعه خلق کرده‌اید؟ 

نمایشگاه فعلی دومین مجموعه من است. اولین مجموعه‌ام را دو سال پیش، طی یک سال در کشور پرتغال کار کردم و نمایشگاه آن در پرتغال برگزار شد. همین مجموعه را در ایران و در گالری سیحون نیز نمایش دادم. 

بازخورد پرتغالی‌ها به آثارتان را چگونه دیدید؟ 

واقعیت این است که آن‌ها از نمایشگاهم بسیار استقبال کردند. همانطور که گفتم آثارم بیشتر نقاشی بودند و به همین دلیل آن‌ها آثارم را دوست داشتند. آثارم در نمایشگاه پرتغال بیشتر آبستره بودند. زمانی هم که به پرتغالی‌ها می‌گفتم مسیر را چگونه طی کرده‌ام، موضوع برای آن‌ها جالب‌تر می‌شد. مجموعه دومم را بعد از برگزاری نمایشگاه اولم در پرتغال خلق کردم. این روند حدود یک سال و نیم تا دو سال زمان برد و حال آن‌ها را در نمایشگاه «جایی که حروف رویا می‌شوند» پیش روی مخاطبان قرار داده‌ام. 

آیا الان ساکن ایران هستید؟ 

خیر از همان ده، پانزده سال قبل که به پرتغال رفتم، در همین کشور ساکن هستم و طی این سال‌ها تقریبا تمام کارهایم را آنجا انجام داده‌ام. الان هم بخاطر تعطیلات تابستان آمده‌ام و یک، دو ماهی ایران هستم. 

آثارتان در نمایشگاه «جایی که حروف رویا می‌شوند» چه تعداد هستند و تکنیک‌شان چیست؟ 

در نمایشگاه فعلی سیزده اثر از من نمایش داده شده است. همه آثار با رنگ اکریلیک روی بوم خلق شده‌اند. در رابطه با ابعاد هم باید بگویم اکثر کارها بزرگ هستند و سایز آن‌ها مثلا ۸۰*۱۵۰ یا ۷۳*۱۵۰ است. 

«خوشنویسی» هنر نیست «حرفه» است!

یک اثر دیگر از مجموعه  «جایی که حروف رویا می‌شوند»

از دهم مردادماه تا به امروز که نمایشگاه را برگزار کرده‌اید، بازخورد مخاطبان را چگونه دیده‌اید؟ 

از میزان استقبال رضایت دارم. افرادی که به من پیام دادند از کارها خوششان آمده بود. برخی اساتید هم از نمایشگاه بازدید کردند و زمانی که با آن‌ها صحبت می‌کردم، می‌گفتند نگاهم جدید است و آثار را دوست داشتند. راستش را بخواهید تا امروز پیام منفی از مخاطبان دریافت نکرده‌ام. 

این مدل کار کردن برای‌تان رویه‌ای ادامه دار است یا شاید تغییر سبک بدهید. 

این روند و سبکی که پیش گرفته‌ام برایم جدی و ادامه‌دار خواهد بود. من در پرتغال، فعالیتم در رشته ریاضی بود و هنرمندان آنجا را نمی‌شناختم. اما ازسال ۲۰۱۸ که تمرکز را روی هنر گذاشتم، الان کم کم نتیجه را می‌بینم. مثلا در شهر لیسبون مجموعه‌ای هست که خیلی بزرگ است که قسمتی از آن موزه اسلامی هم دارد. این مجموعه «Gulbenkian» نام دارد. در این مجموعه شاهنامه فردوسی، تذهیب، خط و حتی فرش‌های ایرانی دیده می‌شوند. این مجموعه هنری در کشور پرتغال مکانی بسیار مهم است. همین مجموعه طی این مدت که در ایران بوده‌ام با من ارتباط گرفته‌اند. همین چندوقت پیش بود که از من خواستند برای برگزاری یک ورکشاپ با آن‌ها همکاری کنم. این اتفاق حتما طی دو، سه ماه آینده رخ خواهد داد و همکاری با مجموعه «Gulbenkian» برایم قطعی است. مجموعه هنرهای زیبای لیسبون نیز، هست که فضایی خیلی خیلی مهم محسوب می‌شود. این مجموعه در ماه اکتبر یک نمایشگاه گروهی برگزار می‌کند که در این رویداد نیز حضور خواهم یافت. 

آیا ناگفته‌ای هست؟ 

خیر از شما بابت این گفتگو ممنونم و امیدوارم رسانه‌ها به هنرمندان عرصه تجسمی توجه بیشتری داشته باشند.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز