علی کوثری در گفتوگو با ایلنا مطرح کرد؛
«کی پاپ» مستندی است برای باز کردن باب گفتوگو با نوجوانان

علی کوثری معتقد است که در عرصه هنر و فرهنگ خلق آثار کمی برای نوجوانان را شاهد هستیم و مستند «کی پاپ» اثری برای باز کردن باب گفتوگو با نوجوانان است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مستند سینمایی «کی پاپ» به کارگردانی علی کوثری که برای اولین بار در هجدهمین جشنواره سینماحقیقت به نمایش درآمد، این روزها به صورت آنلاین از پلتفرم هاشور در حال اکران است.
این مستند سینمایی به ظهور پدیده کی پاپ و طیف گسترده طرفداران آن در نوجوانان میپردازد و در نهایت سعی دارد مخاطبان خود را به شناختی دقیقتر نسبت به خواستهها و علایق نوجوانان امروزی برساند.
به بهانه اکران آنلاین «کی پاپ» با کارگردان آن گفتوگویی داشتیم که در ادامه مشروح آن را از نظر میگذرانید:
پدیده کی پاپ و طرفداران آن را در جامعه ما چقدر جدی میدانید که اثری مستند درباره آن تولید کردهاید؟
کی پاپ فقط یکی از پدیدههایی است که بین نوجوانان تا این حد طرفدار دارد، در واقع پدیدههای دیگری هم هستند که همینقدر جذاب هستند و همینقدر با محتواهای ایرانی و غیر ایرانی در بین نوجوانان طرفدار دارند. در فیلم هم من به این موضوع پرداختم و در پایان به این نکته هم اشاره کردم که مسئله من فقط کی پاپ نیست و این موضوع را بهانهای برای پرداختن به نوجوانان کردم تا درباره آنها صحبت کنم و دوست داشتم این فیلم قدمی برای باز کردن باب گفتوگو با نوجوانان باشد.
چرا در بین پدیدههای پرطرفدار، کی پاپ را انتخاب کردید؟
آمارهای شهودی و غیررسمی زیادی از گستردگی این پدیده در بین نوجوانان داشتیم و خودم هم با این مسئله آشنا بودم و چند مستند درباره آن دیده بودم و پژوهش کرده بودم و از طرفی به این موضوع هم علاقهمند بودم و به همین دلیل تصمیم گرفتم در راستای هدفی که داشتم کی پاپ را انتخاب کنم.
تهیهکننده این مستند، سفیرفیلم است. معمولاً برخورد نهادهای بالادستی با پدیدههای فرهنگی بیگانه رد کردن این پدیدههاست اما مستند شما نه تنها کی پاپ را کاملاً رد نمیکند، بلکه ممکن است مخاطبش را نسبت به آن کنجکاو کند.
پژوهشهایی طولانی درباره کی پاپ داشتم و این پدیده را به خوبی میشناختم اما هیچوقت با این ذهنیت به کی پاپ نگاه نکرده بودم که مستندی درباره آن بسازم تا اینکه خودِ سفیرفیلم به من پیشنهاد داد که مستندی با این موضوع بسازم.
اگر بخواهیم به خوب یا بد بودن این موضوع بپردازیم باید از چند وجه به آن نگاه کنیم اما هر وقت که بخواهیم پدپدهای را مورد نقد قرار دهیم حتماً لازم است که شناخت کافی نسبت به آن داشته باشیم، سالهاست که کی پاپ وارد فرهنگ ما شده و هر وقت خواستیم شناختی به مردم بدهیم تا امروز هر گزارش، کلیپ یا برنامهای درباره آن ساخته شده کاملاً علیه این مسئله بوده و مطمئناً تا زمانیکه ما با پدیدهها اینگونه برخورد کنیم نمیتوانیم به شناختی منطقی و درست برسیم.
درباره رویکرد مستند هم باید بگویم که کی پاپ آنقدر در جامعه ما گسترده شده که تقریباً میتوانم بگویم در هر مدرسهای و به خصوص مدارس دخترانه اسم آن شناخته شده، خیلیها کی پاپ را میشناسند و در گروههای دوستیشان کسی را دارند که هوادار کی پاپ باشد. در واقع کی پاپ پدیده غریبی نیست که نوجوانان بخواهند با این مستند نسبت به آن شناخت پیدا کنند؛ شاید اگر ۱۰ سال پیش این مستند ساخته میشد میتوانستیم بگوییم که این اثر کی پاپ را به مخاطبش معرفی میکند.
به نظر شما چرا ما معمولاً برخوردی سلبی به پدیدههای نو داریم و چرا شما از این برخورد ضدیتی فاصله گرفتید؟
آنچه که نسبت به آن شناخت وجود نداشته باشد، ترسناک است و این مسئله وقتی ترسناکتر میشود که ما با والدینی روبرو باشیم که دغدغه تربیت دارند. بیشترین برخوردهای سلبی با این مسئله را والدینی داشتند که خودشان معلم، مدیر یا افرادی فرهنگی بودند. این افراد چون دغدغه تربیتی داشتند پدیده کی پاپ را یک مسئله میدانستند که با آن برخورد کردند در حالیکه ممکن است ریشه این مسئله در جای دیگری باشد.
مسئله دیگر این است که ما وقتی پدیدهای را کاملاً پس میزنیم طبیعتاً طرفدارانش هم اجازه نمیدهند که ما شناخت کافی نسبت به آن داشته باشیم و در این میان یک شکاف شناختی به وجود میآید که حتی در مسائل تربیتی هم تأثیر میگذارد و تا بزرگسالی هم ادامه دارد در حالیکه نباید اینطور باشد و با یک برخورد منطقی و با شناختی کامل قطعاً میتوان به نتایجی بهتر رسید و من هم به همین دلیل این رویکرد را در پرداختن به کی پاپ انتخاب کردم.
هدف این مستند با این رویکرد هم باز کردن باب گفتوگو با نوجوانان بود تا بتوانیم با هم درباره این مسئله و دیگر مسائل صحبت کنیم.
اگر مخاطب اصلی مستند «کی پاپ» را والدین و مدیران فرهنگی بدانیم، آیا به نظر شما این مستند میتواند نقشی در تغییر نگاه مدیران فرهنگی ما نسبت به پدیدههای نوظهور فرهنگی داشته باشد؟
این مستند را برای حدود ۴۰۰ نفر از فعالان و مدیران فرهنگی به صورت خصوصی اکران کردیم و این مستند را برای طیف دیگری که دانشآموزان هستند هم نمایش دادیم و دو طیف متفاوت این اثر را دیدند و باید بگویم که مدیران و مسئولان فرهنگی که به موضوع نوجوان و این پدیده آشنا بودند واکنش کاملاً مثبتی به «کی پاپ» داشتند.
ما جلسات و توضیحاتی داشتیم که در این جلسات توضیحاتی درباره این مستند و هدفی که دنبال میکردیم ارائه دادیم که وقتی توضیحات ما را شنیدند با این اثر بیشتر همراه شدند و ما حتی توانستیم اعتبارنامه پخش آموزش و پرورش را هم بگیریم تا این مستند را برای خانوادهها در مدارس نمایش دهیم.
طبیعتاً واکنشهای منفی هم داشتیم اما اغلب واکنشها مثبت بود و فکر میکنم این امکان وجود دارد که ما میتوانیم از نگاه رایجی که هر پدیده فرهنگی را در اولین اقدام رد میکند و برخورد سلبی دارد، فاصله بگیریم.
نوجوانان و طرفداران کی پاپ چه برخوردی با این مستند داشتند؟
اتفاقاً واکنش آنها هم بسیار خوب بود، در مراسم رونمایی تقریباً ۶۰۰ نفر فیلم را دیدند که نیمی از این افراد هواداران کی پاپ بودند و اغلب این افراد به من میگفتند که کاش ما با پدر و مادرمان به اکران این فیلم میآمدیم تا فیلم را ببینند.
در بخش پاپانی مستند حرف چندان زیادی درباره کی پاپ زده نمیشود و بیشتر به شناخت نوجوان پرداختهایم و جالب است که نوجوانان نیز این بخش را بیشتر دوست داشتند و بیشتر درباره آن صحبت میکردند.
به عنوان یک مستندساز که در زمینه کی پاپ پژوهش داشته، آیا میتوان نسبت به رواج آن در جامعه نگرانی داشت؟
به لحاظ فرهنگی طبیعتاً یک سری المانهایی که در داخل فیلمهایشان وجود دارد با محتوای فرهنگی ما همراه نیست و آمیخته شدن نوجوانان با این مسائل میتواند یک مسئله باشد اما ما همین مسائل را در فیلمهای هالیوودی هم داریم ولی علیه آن فیلمها آنقدر نفرتپراکنی نمیشود که علیه گروه کی پاپ نفرتپراکنی میشود و من فکر میکنم این نکته مهمی است و احتمالاً این نگرش به این دلیل وجود دارد که ما برای اولین شاهد ظهور چنین پدیدهای از شرق هستیم.
دومین مسئله تأثیرات طولانیمدتی است که این پدیده میتواند داشته باشد. سن هواداری بچهها پایین آمده، ما از متولدان دهه ۱۳۸۰ تا دانشجویان را داریم که امروز موسیقی کرهای گوش میدهند و سریالهایشان را میبینند و اگر ۱۰ سال پیش در مدارس راهنمایی شاهد این تأثیرگذاری بودیم امروز در مدارس ابتدایی هم تأثیرگذاری آثار کرهای را میبینیم. وقتی سن هواداری تا این حد پایین میآید درگیری افراد با این محتواها بیشتر میشود و میزان تأثیرگذاری هم طولانیتر خواهد بود. اگر فرد در زمان دانشجویی با چنین پدیدههایی آشنا شود به لحاظ سنی در موقعیتی قرار گرفته که بتواند جلوی تأثیرپذیری عمیق را بگیرد اما درگیری در سنین پایینتر این اتفاق باعث میشود که فرد آن زمان طلایی که برای یادگیری دارد را از دست بدهد و تأثیرات منفی بسیاری متحمل شود.
بحث دیگر تأثیرات هویتی است که این پدیدهها میتوانند بر مخاطب خود داشته باشند. به عنوان مثال دختر ۱۲ سالهای طرفدار این پدیده شده و خانوادهاش با آن مشکل دارند، او با خانواده دچار یک مشکل شناختی میشود که بسیاری از مسائل را از خانوادهاش پنهان میکند و خانواده دیگر قدرت تربیتی و اثرگذاری خودش را از دست میدهد که در بزرگسالی فرد را دچار مشکل میکند.
آیا جریانی فرهنگی در کشور ما وجود دارد که بتواند به اندازه کی پاپ مخاطب داشته و تأثیرگذار باشد؟
ما چنین پدیدهای نداریم اما باید بگویم که اکثر کشورها هم همینطور هستند و کشورهای بسیار کمی هستند که بتوانند آثاری هنری داشته باشند که تا این حد برای نوجوانان جذاب باشد و بتواند آنها را به خود جذب کند.
اما علاوه بر این ما تقریباً هیچ تولیدی برای نوجوانان نداریم و اکثر آثار هنری ما اعم از آثار سینمایی برای کودکان ساخته میشوند؛ ما آهنگهای بسیاری برای کودکان ساختیم و حتی شبکه تلویزیونی به آنها اختصاص دادیم و حجم بسیار بالایی از آثار هنری هم برای بزرگسالان داریم اما برای نوجوان تعداد آثار هنری و فرهنگیمان بسیار اندک است و اندک آثاری که تولید میشوند هم نوجوانانه نیستند بلکه درباره نوجوانان ساخته شدهاند.
دلیل این کمکاری را نمیدانم. ایده اولیه ساخت این مستند هم برای من این بود که از مدیریت فرهنگی کره جنوی ایده بگیرم تا آن را الگویی برای مدیریت فرهنگی کشور خودمان نشان دهم که وقتی در پژوهشهایم جلوتر آمدم متوجه مسئله بسیار مهمتری شدم که به نظرم بهتر بود که بیشتر درباره آن صحبت کنیم.
شکلگیری پدیدههایی چون کی پاپ در کره جنوبی شکل گرفته از یک برنامهریزی و سیاست فرهنگی است یا به واسطه استعداد و تواناییهای هنرمندانش شکل گرفته است؟
رشد این پدیده در کره جنوبی کاملاً دولتی است و حتی رئیس جمهور این کشور از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۸ نام خود را رئیس جمهور فرهنگ گذاشت و همه ارگانها را برای حمایت از تولیدات فرهنگی همراه کرد و کاملاً ردپای سیاستهای دولتی در رشد فرهنگی کشور کره مشهود است و پیشینهای تاریخی دارد که از ۳۰ سال پیش تا الآن ادامه دارد.
بنابراین میتوان خلاء موجود را حاصل ضعف مدیریت فرهنگی کشور دانست؟
ما مدیریت فرهنگی منسجمی مثل کره جنوبی نداریم که بخواهیم آن را در پرداختن به نوجوانان مورد نقد قرار دهیم. ما حتی هنرمندان چندانی هم نداریم که بخواهند در این زمینه کار کنند، هیچ شاعری را نمیتوانید مثال بزنید که در زمینه محدودی سنی نوجوانان شعر و ترانه خلق کند. این خلاء هم از طرف مدیران فرهنگی ما ایجاد شده و هم از طرف هنرمندان که عاملش هم میتواند مربوط به نبود دغدغه و عدم شناخت نسبت به نوجوانان باشد.
با توجه به خلق و خو و مناسبات سنی نوجوانان و از طرفی محدودیتهای موجود، به نظر شما این امکان وجود دارد که هنرمندان ایرانی بتوانند اثری خلق کنند و این اثر برای نوجوانان جذاب باشد و بتواند با آنها ارتباط برقرار کند؟
بله محدودیتهایی وجود دارد اما فعالان فرهنگی و هنری ما تولید اثر برای نوجوانان را حتی شروع نکردهاند که بخواهند با محدودیت روبرو شوند.
در این مستند میبینیم که امیر مقاره خواننده گروه ماکان آهنگی میخواند و میگوید که من این آهنگ انگیزشی را برای نوجوانان ساختم اما به من مجوز نمیدهند و یک ماه پس از ضبط این مصاحبه به این آهنگ مجوز دادند و پخش شد. سختگیری برای دریافت مجوز واقعاً وجود دارد و افراد محبوب با محدودیتهای بیشتری روبرو هستند که البته طبیعی است اما متأسفانه هنرمندان ما حتی در ابتدای راه هم نیستند و اصلاً توجهی به موضوع تولید محتوا برای نوجوانان ندارند؛ تا زمانیکه آهنگ عاشقانه بازار دارد دلیلی نمیبینند که بخواهند وارد حیطهای شود که بازار ندارد.
پدیدههای فرهنگی بسیار زیاد هستند و امثال موضوع کی پاپ که امروز به اشتباه تبدیل به مسئله شده هم بسیار زیاد است که ما هیچ شناختی هم از آنها نداریم اما من در چند ماه اخیر امیدم کمی بیشتر شده چون جلسات مختلفی داشتیم، افراد دغدغهمندی وارد این فضا شدهاند و به نظر میرسد فضای مدیریتی به سمتی میرود که وارد این حوزه شود و به نظر میرسد که سیاستگذاریها هم کمکم به دست افراد جوان میافتد و این افراد هم طبیعتاً شناخت بیشتری نسبت به پدیدههای فرهنگی روز دارند.