خبرگزاری کار ایران

واکنش علی باباچاهی به مرگ شاعر جوان؛

از عالی‌پور؛ اکتاویوپاوز نسازیم

در پی مرگ ابراهیم‌ عالی‌پور شاعر و نویسنده اهوازی مقابل بیمارستان دانشگاه پزشکی اهواز؛ علی باباچاهی(شاعر) نسبت به این اتفاق واکنش نشان داد.

به گزارش خبرنگار ایلنا؛ ابراهیم عالی پور؛ شاعر نوپرداز و نویسنده جوان اهوازی متولد ۱۳۶۸ روز چهارشنبه۶ مرداد ۱۳۹۵ درگذشت. شاهدا عینی می‌گویند این شاعر اهوازی اتوموبیل خود را مقابل بیمارستان دانشگاه پزشکی اهواز پارک کرد، شیشه‌ها را بالا کشید و...

ابراهیم عالی پور ازجمله شاعران تجربه‌گرایی بود که بنیان شعرهایش بر سه محور«فضا، زبان و لحن» استوار بود. گفته می‌شود شعرهای کوتاه او ساختار روایی ـ تصویری دارند. معناگرایی و ثبت روایت‌های تصویری از شاخصه‌های بارز شعر عالی پور به‌شمار می‌آید. بخشی از آخرین شعری که روی صفحه اینستاگرام عالی پور درج شده، چنین است:

«به خاطر خدا

در شلاق‌هایی که فرود می‌آید

در یاس و ترس‌هایم

بتادین بریزید

که در هر زخم باز از من

یک جفت چشم لو می‌رود

لطفا کسی دست به تقصیرهایم نبرد»

مرگ اندیشی را می‌توان در سروده‌های این شاعرجوان ۲۷ ساله دید. آخرین نوشته‌های این شاعر در صفحه اینستاگرام خود نشان از مرگ و شاید خستگی و سرخوردگی از جامعه دارد:

«شاید آخر بازی‌ست، باید نقش بهتری دست و پا می‌کردم. برایم یک قبر بدون هیچ سنگی درنظر بگیرید… انگار این مردم برای نفهمیدن پول می‌گیرند تا به آنچه خودشان باور دارند فقط اعتماد کنند، فارغ از اینکه آن همه فریب و ریا و جادو را فراموش می‌کنند و یا سعی می‌کنند ندیده بگیرند تا بتوانند برای ناتوانی‌های خود تکیه‌گاهی پیدا کنند».

عالی پور شعرهایش را در وبلاگی به نام “فکر خواب” منتشر می‌کرد و نقدهایی نیز درباره شعر و ادبیات می‌نوشت.

او پیش از مرگ با انتشار نوشته‌ای روی صفحه اینستاگرام خود با همه خداحافظی کرده بود. او در این متن آورده بود:

 «همیشه این روز را پیش خودم تجسم می‌کردم که بعد از خواندن عاشقانه‌ترین شعر وقتی دارم برای کسانی که دوستشان داشتم ولی نتوانستم مراقب‌شان باشم اشک می‌ریزم، زندگی تمام می‌شود، و دلهره‌ام من را عذاب می‌دهد که هنوز کتاب‌های زیادی هست که نخوانده‌ای، هنوز فیلم‌های زیادی است که ندیده‌ای، اما چیزی عمیق‌تر من را به تاریکی می‌کشاند که تمام شد، باید خودت را در تاریکی خاک کنی. باید بتوانم و قطعاً می‌توانم، می‌توانم».

مجموعه شعر “استعداد روانی” دربردارنده‌ی سروده‌های ابراهیم عالی پور است که سال ۱۳۹۲ (۲۰۱۳) توسط نشر راز نهان منتشر شد.

علی باباچاهی در گفتگو با خبرنگار ایلنا؛ درباره این اتفاق می‌گوید: در ارتباط با مسائلی از این دست و اتفاقاتی اینگونه، نباید احساساتی بشویم و جو زده. آن چیزی که برای من مهم و غم‌انگیز است و تأسف‌آور؛ این است که یک جوان بیست و پنج ساله از دست می‌رود.

او ادامه می‌دهد: این مسائل برای من قابل درنگ است و این موضوع باعث نمی‌شود که شخص من که حرفه‌ای به مسائل هنری نگاه‌ می‌کنم را احساساتی کند. اعتراف می‌کنم که من هیچ‌گونه شعری تا لحظه‌ی مرگ ایشان نخوانده بودم و اسم ایشان را هم نشنیده بودم.

این شاعر همچنین اضافه می‌کند: حالا اگر ایشان که به هرحال یکی از جوانان این مملکت و از پسران من محسوب می‌شود و این قدر فجیع سرنوشتش گره می‌خورد یک طرف و طرف دیگر این است که من هیچ‌گونه تأملی پیش از این بر شعر ایشان نداشتم. اینکه گفته می‌شود ایشان شاعر است و چند شعر را خواندم و در کانال تلگرام نیز قرار دادم.

باباچاهی با بیان اینکه اگر این شاعراز دست نمی‌رفت اثری از او را نمی‌دیدی؛ اظهار می‌کند: پس در اینجا یا مشکل از من است یا ایشان هنوز به مرتبه‌ای نرسیده بود که اسمش مطرح شود. یکی از دوستان ایشان در یکی از همین کانال‌های سیستم‌های اندرویدی نوشته بود درست است که یک نفر از میان رفته و ما غمگینیم، اما نباید این موضوع باعث شود که ما از این جوان یک «اکتاویو پاز» درست کنیم. این صحبت اصلا توهین به این زنده‌یاد نیست، بلکه یک واقعیت است.

باباچاهی در ادامه می‌گوید: اگر سوال شما از من این باشد که ایشان در کجای شعر ما قرار گرفته است، من پاسخ می‌دهم که در این سرمین مثل این زنده‌یاد بسیار وجود دارد که هم‌سنگ ایشان هستند. این‌ها در آغاز راه قرار دارند. مسائل و فرآیندهای روحی، اجتماعی و هرچیز دیگری که بود، فرصت را از این آقا گرفته و پایانی نابه‌هنگام را برای او رقم زده است.

وی همچنین بیان می‌کند:‌ من تعدادی از شعرهای ایشان را دیدم. شاعران جوان از این نمونه اشعار، بسیار در اختیار من می‌گذارند. اینکه بگویم این اشعار من را به شگفتی واداشته است، خیر اینطور نبوده. اما آنچه من را به شگفتی واداشت و خواب من را آشفته کرد، این است که چرا مسائل اینگونه پیش می‌رود که چنین اتفاق نادری روی بدهد.

او در پایان عنوان می‌کند: اگر مسئله این است که این شاعر جوان در کجای شعر ما واقع شده است، جواب من این است که بسیار روزها و شب‌ها باید می‌آمدند و می‌رفتند و اگر زندگی اجازه ‌می‌داد، این شاعر مرحوم، خیلی‌ها کارها می‌توانست بکند و مثل هرکس دیگری به جایگاهی می‌رسید.

کد خبر : ۳۹۵۶۰۶