زبان در «قلعه انسانات» تکنیکی عمل میکند نه تحمیلی
نشست رسانهای نمایش «قلعه انسانات» به کارگردانی علی شمس صبح امروز چهارشنبه - 11 اردیبهشت ماه - با حضور بازیگران و دیگر عوامل نمایش در سالن نشستهای مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، شمس با ارائه توضیحاتی درباره این نمایش بیان کرد: وقتی ایده تولید کار مشترک شکل گرفت، نگاهی به کارهایی داشتم که با عنوان تولید مشترک اجرا شدند. شما وقتی به نمایشها دقت میکنید میبینید چند کلام فارسی به کار اضافه میکنند و نام مشترک بر آن میگذارند و این روند همواره در نظر من کار جلف و خنکی تلقی میشود که هیچ جذابیتی ندارد.
او افزود: به این فکر کردم چطور میتوانیم نمایش مشترکی تولید کنیم که زبانهای موجود در متن به عنوان مکمل یکدیگر عمل کنند. زبان باید تکنیکال میشد و مانند میزانسن کارکرد پیدا میکرد.
این کارگردان خاطرنشان کرد: زبان در نمایش «قلعه انسانات» نه یک عنصر تحمیلی، بلکه شبیه به میزانسن عمل میکند که منجر به کار مشترک ایران و ایتالیا شد. اگر قرار بود جز این اتفاقی رخ دهد اصلا این نمایش را کار نمیکردم.
کارگردان نمایش «مخاطب خاص» درباره تغییر بازیگر این نمایش توضیح داد: بازیگری که در جشنواره تئاتر فجر همراه گروه بود برای بازی در یک فیلم سینمایی قرارداد داشت و نمیتوانست در این تاریخ همراه ما باشد. این شد که جایگزین در نظر گرفتیم و بازیگر جدید بهرغم زمان اندک و تمرینهای فشرده خودش را تطبیق داد و من بسیار خوشحالم چون با خود ویژگی تازهای به کار اضافه کرده است.
شمس درباره ایده کلی اجرا اظهار کرد: ایده اصلی داشتیم که از متن به میزانسن تسری پیدا کرد. اینکه چشم ما امکان درک تمام آنچه به عنوان واقعیت معنا میشود را ندارد. بنابراین برای در چشمانداز آوردن یک پدیده ناچار هستیم آنها را تا آنجا که امکان دارد کوچک کنیم تا کامل دیده شوند. این اتفاق میتواند به عنوان پیشنهاد زیبایی شناسانه تلقی شود.
او افزود: ما از نظر اجرایی اشیاء را تقلیل دادیم و اندازهها را کوچک کردیم روی یک میز آوردیم؛ آنقدر که در چشمانداز همه قرار بگیرد و تمام هستی را در دسترس قرار دهد.
این نویسنده و کارگردان جوان درباره کوچک شدن ابعاد ابزار روی صحنه و کاهش تاثیر آن بر مخاطب اظهار کرد: باید ببینیم تاثیر را چگونه معنا میکنیم چون ما تاثیر وقایع یا پدیدههایی مانند داعش را بر فرد مورد توجه قرار میدهیم و یک اجرا هیچگاه نمیتواند موجب کنش خاصی باشد. هر انسان یک جهان و مجموعهای از فرایندهای زیسته است.
شمس تصریح کرد: وقتی تفاوت دو جهان روایی را بررسی میکنیم یک استعاره از تمام چیزهای موجود را مینگیریم. شما وقتی با پدیده داعش و مغول یا یک ایدئولوژی رادیکال مواجه هستید، انتخابهای محدودی در دست دارید که در شکل روایی قابل بررسی به نظر میرسد.
او تصریح کرد: نهایت تاثیرها همیشه برانگیختن احساس ترهم و همذات پنداری را به همراه دارد اما موجب کنش نمیشود.
این کارگردان درباره استفاده از زبانهای متفاوت و همسانسازی بین آنها توضیح داد: زبان ایتالیایی مثل فارسی در شش حالت صرف میشود و مثلا مانند ما مثنی ندارند و بازیهای زبانی و قواعد مشترک وجود دارد. از زبان استفاده تکنیکی کردهام که ایجاد ذوق کند. باید برای کارکردهای زبانی دلیل داشته باشیم. مثلا وقتی محمود دولت آبادی در «جای خالی سلوچ» موقعیتی را به واسطه استفاده از زبان خلق میکند برای من کارکرد تکنیکی دارد یا مانند شیوههای روایی کهن ایرانی.
پریسا نظری درباره ترجمه این متن به زبان ایتالیایی گفت: ترجمه به دلیل سبک نگارش علی شمس ساده نبود و تجربه قبلی ما خیلی در این مسیر به من کمک کرد. زمان زیادی لازم بود تا بازی زبانی مورد نظر کارگردان را به متن انتقال دهم و درحالیکه در زبان ایتالیایی تکرار اصلا چیز خوبی محسوب نمیشود باید به نوعی این کار را انجام میدادم تا فهم آن برای مخاطب ایتالیایی سنگین نباشد.
کلودیو کوتونیو، بازیگر این نمایش درباره بازی زبانی موجود در متن گفت: این بازی زبانی خیلی جالب بود چون ما باید با ایدهای جدید دست و پنجه نرم میکردیم اما در نهایت وقتی ترس خود را از دو زبانه بودن متن کنار گذاشتیم متوجه شدیم تئاتر میتواند زبان مشترک ایجاد کند و تم کار هم به ما کمک کرد چون خشونت هم مفهومی جهانی است. در نهایت باید گفت این همکاری یک مدرسه بود و موجب شد افقهای همه ما گسترش پیدا کند.
پیرو کاردانو، دیگر بازیگر نمایش «قلعه انسانات» درباره همکاری با کارگردان ایرانی اظهار کرد: مهمترین اتفاق در این تجربه این بود که جای اینکه فقط نقشی را اجرا کنم، علی کارگردان ما بود و ما در صحنهی جنگ کارگردان بخش دیگری بودیم. بنابراین هم بازیگر بودم وهم کارگردانی برعهده داشتم که صحنه روی میز را اداره میکند.
او افزود: با کلودیو از ماهها قبل نمایشنامه را مطالعه کردیم و ابتدا انجام این کار را در توان خودم نمیدیدم. با اینکه متن شفاف بود احساس میکردم شدنی نیست اما بعدا فکر کردم مثل شطرنج باید هم ایفای نقش و هم کارگردانی کار را پیش ببرم.
این بازیگر درباره تجربه اجرا برای مخاطب ایرانی و ایتالیایی اظهار کرد: دو تفاوت اساسی دیدم؛ استقبالی که در فجر شد برایم بسیار جالب بود. این اتفاق در ایتالیا به دلیل بحران اقتصادی و افزایش سالنهای کوچک و پراکندگی تماشاگر کمتر رخ میدهد؛ که موجب میشود شاهد صفهای طولانی نباشیم. نکته دیگر؛ مدل تئاتریست که با مخاطب ارتباط برقرار میکند - مثل آنچه در شیوههای نمایشی ایرانی وجود دارد و بازیگر گاهی از نقش بیرون میآید و با تماشاگران صحبت میکند - چون ما در ایتالیا میگوییم باید بین خودمان و تماشاگران دیواری ترسیم کنیم. البته شاید ایتالیاییها هنوز آمادگی درک این مسئله را ندارد.
شمس در پاسخ به این سوال که احتمال دارد مخاطب با صحنه تقلیل یافته نمیاش ارتباط برقرار نکند؛ اظهار کرد: برای شعور مخاطب ایرانی احترام زیادی قائلم چون کارگردانهای خوبی برایش نمایش خلق کردهاند. مخاطب ایرانی نسبت به پدیدهای که با آن مواجه می شود ذهن پرخاشگری دارد. مخاطب ایرانی بسیاری از کارهایی که در جهان آزاد رخ میدهد را تجربه نمیکند. بنابراین دیدن مداوم فیلم و تئاتر توفیق اجباریست.
آهنگساز این نمایش درباره کار خود توضیح داد: در موسیقی اصلا با مفهوم ملودی مواجه نیستیم. چارچوب موسیقی و قوانین را رعایت کردیم اما جای ملودی با فرکانس مواجه هستیم. طوری که وقتی اصوات را رها میکنیم خودش برای تاثیرگزاری تصمیم میگیرد.
او افزود: تلاش کردیم از قابلیتهای دیجیتال بیشتر بهره بگیریم نه آنالوگ. موسیقی در کار شنیده نمیشود.