یک نویسنده و کارگردان حاضر در جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی با ایلنا مطرح کرد؛
دویست میلیون تومان برای دکور نمایش هزینه کردهام/ بخش «نگاه نو» نقطه عطف جشنواره امسال است

پیوند آیینها و سنتهای کهن با تئاتر معاصر/ به اجراهای عمومی با حمایت جشنواره، امیدوارم
نویسنده و کارگردان نمایش «بی امان اشک» درباره برخی از ویژگیهای این اثر به ایلنا گفت: از لحن تعزیه در صحنهی حملهی مغولها به ایران بهره بردیم، یا از نقالی در یکی از صحنهها استفاده کردیم، اما نه به شیوهی نقالی سنتی، بلکه به صورت مدرن، افزون بر این، در نمایش از عروسکهایی با تکنیک ژاپنی «بونراکو» نیز استفاده کردیم، اما در بستر و فضای ایرانی.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بیست و دومین جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی به دبیری سیاوش ستاری در بخشهای «آموزشی»، «پژوهشی» و «اجرایی» در حال برگزاری است.
گفتنی است، دورههای آموزشی این جشنواره در تاریخ ۲۴ شهریور به پایان میرسد و پس از آن از ۲۵ شهریور تا ۱۱ مهر، سمینارها و نشستهای تخصصی داخلی و بینالمللی ادامه خواهد داشت. و از ۱۲ مهرماه اجراهای غیررقابتی بهعنوان بخش پایانی جشنواره برگزار میشود.
نمایش «بی امان اشک» به نویسندگی مهدی ترکمن و کارگردانی محسن بخشی یکی از آثاری است که در نخستین روز جشنواره آیینی سنتی روی صحنه رفت.
به همین مناسبت محسن بخشی طی گفتگو با ایلنا، ز چگونگی انتخاب متن تا استفاده از تکنیکهایی نمایش آئینی و سنتی گفت.
او در ابتدای صحبتهایش به متن نمایش و چگونگی نگارش آن پرداخت.
بخشی گفت: شهریار مندنیپور متنی به نام «دستور فارسی مرگ» دارد که ایدهی آن برای من بسیار جذاب و فوقالعاده بود. در این متن «فعلها» زبان قصه و کاراکترها را هدایت میکنند. ما یک تیم اجرایی هستیم که سالهاست با هم کار میکنیم. من و نویسنده، هر دو به اسطورهی آرش علاقهمند بودیم و دربارهی آن زیاد گفتوگو کردیم.
آرش ِ نادر ابراهیمی و یک ایده
این نویسنده و کارگردان افزود: در ادامه یک قصه از نادر ابراهیمی خواندیم با عنوان «آرش در قلمرو تردید» که برایمان بسیار جالب بود؛ آرشی متفاوت از آنچه عموم مردم میشناسند. چون اغلب مردم آرشِ استاد بهرام بیضایی یا آرشِ سیاوش کسرایی را شنیدهاند، اما آرش نادر ابراهیمی کمتر خوانده شده و کمتر قدر دیده است. ما از این اثر نیز ایدهای گرفتیم؛ در آن قصه، مردی عادی ناگهان تبدیل به آرش میشود، که جرقهای شد تا در نمایش ما، یک پنبهزن، به واسطهی کمان پنبهزنیاش، روزی با آرش اشتباه گرفته شود و چون آرش نیست، تیرش به خطا میرود و پس از آن تصمیم میگیرد خودش تیر را تا کنار جیحون ببرد و آن را بر همان درختی که تیر آرش نشسته، بنشاند.
در نمایش «بی امان اشک»؛ سرو نماد هویت ملی ماست
بخشی تاکید کرد: البته ما آن درخت را نیز ایرانیزه کرده و «سرو» را که نماد هویت ملی ماست جایگزینش کردیم.
وی در ادامه گفتگو به مقوله الگوی سفر قهرمان پرداخت.
او در اینباره گفت: مسیر قهرمان این نمایش، برخوردی عمقی با تاریخ ایران دارد نه به صورت طولی و عرضی، و پیرو همین امر خط مستقیمی را طی نمیکند. مثلا در صحنهی نخست، با لحظهی کشتهشدن سهراب به دست رستم روبهرو میشود؛ در بخش بعدی، لحظاتی از جنگ چالدران پیش رویش قرار میگیرد! سپس با حملهی اعراب به ایران، ترکمانچای و… روبرو میشود و به همین ترتیب، در هفت بخش، کاراکتر سفری قهرمانی را تا رسیدن به هدف نهایی طی میکند.
فرمها باید معاصر شوند
وی در بخش دیگری از صحبتهایش در مورد فرم اجرای اثر نیز به بیان توضیحاتی پرداخت.
او گفت: من شخصاً معتقدم که در گوشهگوشهی این کشور، فرهنگها، آیینها و خردهفرهنگهای بینظیری وجود دارد. هر نقطه از این سرزمین شکلی از فرم و زیبایی را در خود دارد. اما به باور من، این فرمها باید به «معاصریت» برسند.
تلاش برای پیوند نظریههای معاصر تئاتر با فرمها و آیینهای ایرانی
محسن بخشی، ادامه داد: اگر بخواهیم همانگونه نقالی کنیم که درگذشته انجام میشد، کار آن بدعت لازم را نخواهد داشت. ما در این اجرا تلاش کردیم نظریههای معاصر تئاتر را با فرمها و آیینهای ایرانی پیوند بزنیم.
«نقالی» به شیوه مدرن
او به بیان مثالی پرداخت و گفت: مثلا از لحن تعزیه در صحنهی حملهی مغولها به ایران بهره بردیم، یا از نقالی در یکی از صحنهها استفاده کردیم، اما نه به شیوهی نقالی سنتی، بلکه به صورت مدرن، افزون بر این، در نمایش از عروسکهایی با تکنیک ژاپنی «بونراکو» نیز استفاده کردیم، اما در بستر و فضای ایرانی. برای من ایدهی اصلی این است که آیینهای کهن را چگونه میتوان با نظریههای معاصر درآمیخت و پیوند زد تا دستاوردی نو پدید آید.
جشنواره برای پیوند آیینها و سنتهای کهن با تئاتر معاصر تلاش میکند
محسن بخشی در مورد نگاه حاکم بر جشنواره نمایشهای آیینی و سنتی نیز، گفت: وقتی سرتیترها و موضوعات نشستها را مرور میکردم، دیدم که واقعاً عنوانها و نگاهها بسیار جذاب هستند. همچنین نگاهی که ما در حال کار روی آن هستیم . اینکه چگونه میتوان آیینها و سنتهای کهن را با تئاتر معاصر پیوند داد، تیتر پر تکراری در سخنرانیها بود و اساتید و پیشکسوتان مختلفی دربارهی همین مسئله صحبت کردند و برای من هم بسیار جذاب بود.
او ادامه داد: از سوی دیگر، جشنواره امسال بخشی را به نام «نگاه نو» در نظر گرفته بود، ویژهی اجراهای صحنهای و نگاههای آوانگارد به نمایش آئینی سنتی، که به نظرم اتفاقی فوقالعاده است. چنین روندی میتواند (شاید نه همین امسال) اما در چند سال آینده، به شکلگیری یک گفتمان تازه در تئاتر ایران منجر شود.
وی در بخشی دیگر به اتفاقات پس از جشنواره و اجراهای عمومی احتمالی، پرداخت.
او گفت: اگر سالن در اختیارمان قرار بگیرد، حتماً به برنامهی اجرای عموم فکر میکنیم اما اگر سالن ندهند، باید خودمان برای فراهم کردن آن تلاش کنیم.
او در پایان صحبتهایش گفت: واقعیت این است که حدود دویست میلیون تومان برای دکور هزینه کردهام و تمام آن را قرض گرفتهام، بنابراین امیدوارم که با اجرای عمومی، هزینهها کار تامین شود.