خبرگزاری کار ایران

دانش اقباشاوی در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد؛

«اسفند»؛ روایت داستان شهیدی که در گمنامی به این کشور خدمت کرد/ می‌خواستم قصه‌ای نو از مقطعی روایت‌نشده را به تصویر بکشم

«اسفند»؛ روایت داستان شهیدی که در گمنامی به این کشور خدمت کرد/ می‌خواستم قصه‌ای نو از مقطعی روایت‌نشده را به تصویر بکشم

باید به عرب‌های ایرانی بگوییم که فرهنگ ایران قدردان رشادت‌های آن‌ها در دوران جنگ است

دانش اقباشاوی معتقد است که شهید علی هاشمی شخصیتی ویژه برای مخاطب امروزی به حساب می‌آید چرا که او در گمنامی به این کشور خدمت کرد و این در حالی است که امروز در دنیا تب شهرت‌طلبی بالایی بین مردم احساس می‌شود.

به گزارش خبرنگار ایلنا، فیلم سینمایی «اسفند» به کارگردانی دانش اقباشاوی این روزها بر پرده سینماهای کشور در حال اکران است. این فیلم سینمایی که محصول مشترک سازمان هنری رسانه‌ای اوج و بنیاد سینمایی فارابی است برای اولین بار در چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد.

«اسفند» روایتگر بخشی از زندگی شهید علی هاشمی است که به شناسایی و طرح‌ریزی عملیات خیبر مربوط می‌شود و مخاطب در این اثر با اقدامات پیش از اجرایی شدن این عملیات با مدیریت شهید هاشمی همراه می‌شود.

به بهانه اکران «اسفند» با دانش اقباشاوی گفت‌وگویی داشتیم که در ادامه مشروح آن را از نظر می‌گذرانید:

شهید علی هاشمی فردی است که سال‌ها نظرات ضد و نقیضی درباره او وجود داشت و حتی برخی نگاه‌ها به ایشان منفی بود. این ویژگی از این شخصیت که مربوط به نظرات افراد در دوران پس از شهادتش می‌شود برای شما در پرداختن به بخشی از زندگی این شهید، چقدر حائز اهمیت بود؟

به نظر من سوء ظن‌ها درباره شهید علی هاشمی به دو دلیل به وجود آمد. اولین نکته مفقود شدن این شهید است که باعث بی‌خبری نسبت به ایشان شد و کسی نمی‌توانست درباره اتفاق رخ داده رأیی قاطع بدهد. نکته دیگر این است که شهید هاشمی فرمانده اطلاعات کلان بوده و همانطور که در فیلم هم جمله‌ای وجود دارد؛ افراد در این سمت مثل نسیم می‌آیند و می‌روند و هیچکس هیچ اثری از آن‌ها متوجه نمی‌شود و اصولاً‌ شهید هاشمی و تیمش را می‌توان نهان‌روش دانست، افرادی که دیده نمی‌شدند، جا پایشان دیده نمی‌شد، پوشش داشتند و به همین دلیل وقتی ایشان مفقود شد کسی اطلاعات دقیقی از اتفاق رخ داده نداشت که این اقتضای کار علی هاشمی بوده و خودش نمی‌خواست دیده شود و این ویژگی از کار ایشان را در فیلم من هم به وضوح می‌توان دید.

برای جامعه امروز شناخت شهید علی هاشمی چه اهمیتی می‌تواند داشته باشد؟

قصه‌های افرادی چون شهید علی هاشمی برای امروز و همیشه ارزشمند هستند و من آن‌ها را قصه‌هایی ابدی می‌دانم؛ کسانیکه برای هدف‌شان تلاش کردند و هیچ‌گاه به شهرت فکر نمی‌کردند و نشاط را از انجام دادن کارها به نحو احسن به دست می‌آوردند و حاضر بودند که از خودشان هم بگذرند.

امروز ما در دنیایی زنده می‌کنیم که شهرت‌زدگی یک آسیب جدی شده و حتی می‌توان آن را در مواردی  یک بیماری روحی روانی دانست. من این شهرت‌طلبی را امروز یک مسئله جهانی می‌دانم، موج تلاش برای دیده شدن تمام جهان را در بر گرفته و هر کس هر کاری می‌کند صرفاً به دنبال این است که از طریقی مطرح شود درحالیکه در گذشته‌ای نه چندان دور انسان‌هایی زندگی می‌کردند که دیده شدن برایشان در اولویت نبود، منظور من فقط شهید هاشمی نیست، حتی یک نجار هم زمانی تلاش می‌کرد که از طریق به دست آوردن مهارت و توانایی و ارائه کاری با کیفیت به خوش‌نامی برسد و اگر شهرتی هم کسب می‌کرد از طریق همین مهارت و کار درستش بود.

امروز در جهانی زندگی می‌کنیم که افرادی بی‌هنر با ادعای هنر به شهرت می‌رسند؛ شخصی مثل پاریس هیلتون را مثال می‌زنم که پدرش صاحب هتل‌های هیلتون است و هیچ هنری ندارد و خارق‌العاده‌ترین کارش این است که مثلاً اتوبان بورلی هیلز را بالعکس راننده کرده و از این طریق برای دیده شدن تلاش کرده و اتفاقاً توجهات بسیاری به خود جلب کرده است. در این دنیا شخصی چون شهید هاشمی که در گمنامی به کشورش خدمت کرده یک غنیمت است تا روایتش کنیم و شناخته شود؛ منظور من فقط جنبه‌های نظامی‌گری این فرد نیست چراکه وقتی شما با اطرفیان او صحبت می‌کنید متوجه شخصیت ارزشمند این فرد می‌شوید، فردی که مردم برای حل مسائل مختلف به او مراجعه می‌کردند و به خواسته مردم رسیدگی می‌کرد. من با این فیلم به مخاطبم می‌گویم که شما می‌توانید مثل علی هاشمی انسان خوبی باشید، می‌توانید در نهان کارهای خوبی انجام دهید و از اینکه دیده نمی‌شوید ناراحت نباشید، اگر فقیرزاده یا در اقلیت قومی هستید نگران نباشید، بالاخره کسی پیدا می‌شود که داستان شما را روایت کند، فیلم شما را می‌سازد، همانطور که داستان شهید علی هاشمی روایت شد.

آیا موضوع اقلیت‌های قومی و نقش‌شان در دوران جنگ تحمیلی را هم می‌توان یکی از موضوعات اصلی «اسفند» دانست؟

ایران کشوری متنوع و چند فرهنگی است که صدها سال است اقوام متنوع در این کشور با صلح و صفا زندگی می‌کنند و نه تنها در زمان جنگ که در هر موقعیتی اعم از زلزله، سیل و هر بلای طبیعی که گوشه‌ای از این کشور گرفتارش شده اقوام مختلف در کنار هم به کمک مناطق آسیب‌دیده آمده و با هم از آن بحران گذر کرده‌اند و همیشه ترک، لر، کرد، گیلک، عرب و... در این کشور کنار هم زیست مسالمت‌آمیز داشته‌اند.

یکی از نمونه‌های این مورد عملکرد مردم خوزستان و  به طور خاص شهر آبادان است که متشکل از اقوام گوناگون است اما در دوران جنگ همه کنار هم قرار گرفته و در برابر یک دشمن مشترک ایستادند. ما درباره ایستادگی عرب‌زبان‌های خوزستان در برابر دشمن اغراقی نکردیم، واقعاً زمانی که به این کشور حمله شد، کرد، ترک، عرب، فارس و… هر کدام در گوشه‌ای از ۱۲۰۰ کیلومتر مرز این کشور که درگیر جنگ بود در برابر دشمن ایستادگی کرده است. باید این قصه‌ها در فیلم‌هایمان ظهور و بروز پیدا کند و روایت شوند تا همان اقوام اعم از عرب‌های ایران بدانند که جریان فرهنگی کشور قدردان زحمات، ایثارگری و جان‌های عزیزی است که عرب‌ها به خاطر حفظ ناموس و خاک این مملکت هدیه کردند. روایت این داستان‌ها نشان می‌دهد که فرهنگ ایران قدردان آن‌هاست و رشادت‌ها و ازخودگذشتگی‌شان را فراموش نخواهد کرد.

معمولاً فیلم‌های دفاع مقدس سینمای ایران به دوران پس از جنگ یا به همان عملیات‌های جنگی می‌پردازند اما «اسفند» روایتگر قصه‌ای درباره آماده‌سازی‌های پیش از عملیات است. چرا این وجه از ماجرا را برای روایت خود انتخاب کردید؟

جنگ مقاطع مختلفی دارد، پیش از عملیات زمانی صرف می‌شود که می‌تواند مربوط به شناسایی، طرح‌ریزی، آماده‌سازی و... باشد و اتفاقاً اجرای عملیات به لحاظ زمانی کوتاه‌تر است و معمولاً سه یا چهار شب یا عملیاتی مثل همین عملیات خیبر نهایتاً هفده روز طول می‌کشد اما آماده‌سازی و اقدامات پیش از اجرای عملیات که در این فیلم روایت می‌شود سیزده ماه زمان برد.

معمولاً فیلم‌های سینمایی به زمان عملیات یا پس از آن می‌پردازند. من به نظرم آمد که درباره اقدامات پیش از عملیات فیلم چندانی در سینما وجود ندارد و درباره این موضوع روایت کمتری داریم، در حالیکه اقدامات پیش از عملیات در نوع خود بسیار حساس و حائز اهمیت است. افراد بسیاری در پروسه آماده‌سازی زحمت می‌کشند و وقت می‌گذارند و آماده‌سازی عملیات خیبر که در «اسفند» روایت می‌شود ۱۳ ماه به طول انجامید تا در ۱۷ روز رزمندگان آن را اجرایی کردند.

من قصد داشتم قصه‌ای نو و جذاب با نگاهی تازه از مقطعی داشته باشم که تابحال روایت نشده است. شهید علی هاشمی معتقد به کار بسیار و اقدامات دقیق در آماده‌سازی عملیات برای خون ریختن کمتر در خود عملیات بود و به همین دلیل اقدامات او پیش از عملیات خیبر بخش مهمی از تاریخ دفاع مقدس است که ۱۳ ماه به طول انجامید و در «اسفند» ما این قصه را روایت کردیم.

شاید یکی از ویژگی‌های جالب توجه در «اسفند» همراهی مردم با حاکمیت برای مقابله با دشمنی خارجی است. این موضوع را تا چه اندازه برای امروز ما یک مسئله مهم می‌دانید؟

پیامبر اسلام در حجة‌الوداع به یارانش تأکید می‌کند که اگر می‌خواهید حکومتتان ماندگار باشد، با مردم باشید و این جمله‌ای است که ما امروز هم باید آن را سرلوحه امور خود قرار دهیم. شهید علی هاشمی یکی از معدود فرماندهانی است که می‌توان آن را واسطی بین مردم و نظام دانست،  او در مسائل مختلف به مشکلات مردم رسیدگی می‌کرد، حتی برای رسیدگی به مسائل خانوادگی افراد در کنارشان بود و در مسائلی مثل بهداشت و درمان هم به مردم خدمت‌رسانی می‌کرده و با وجود اینکه یک شخصیت نظامی است با مردم ارتباط خوبی داشت و این یکی از ویژگی‌هایی است که کاش مدیران امروز ما هم داشته باشند.

علی هاشمی حلقه واسط بین مردم و مسئولان بود و به همین دلیل وقتی فرمانده جنگ شد مردم هم در کنارش قرار گرفتند. او معتقد بود که مردم بهترین کارشناسان هستند چون منطقه را بهتر از هر شخصیت نظامی می‌شناسند، مردمی که سال‌هاست در هورالعظیم زندگی کرده‌اند. عملکرد علی هاشمی نشان می‌دهد که هر مدیری در هر جای جهان اگر رابطه خوبی با مردم داشته باشد، مردم بهترین کارشناسان هستند. شهید علی هاشمی بر مردم حکومت نمی‌کرد، بلکه به مردم خدمت می‌کرد و به همین دلیل مردم هم در مواقعی مثل جنگ با او همراه بودند.

تا چه اندازه به واقعیت وفادار بودید؟

می‌توانم بگویم که تا ۸۰ درصد به واقعیت وفادار بودیم. تحقیق و پژوهش ما کامل بود، حدود ۳۰۰ ساعت با یاران شهید هاشمی، فرماندهان مختلف هم‌دوره با ایشان و خانواده شهید مصاحبه کردیم، هزاران صفحه درباره ایشان مطالعه کردیم و با ده‌ها نفر از کسانی که ایشان را می‌شناختند و از دوستانش بودند صحبت کردیم و تحقیقات کتابخانه‌ای و میدانی دقیقی داشتیم و سعی کردیم تا حد امکان اصلِ واقعیت را به نمایش بگذاریم و حدود ۲۰ درصد هم برای سرگرم‌کننده بودن اثر از خودمان به قصه اضافه کردیم.

آیا از شرایط اکران رضایت دارید؟

از شرایط اکران رضایت نداریم، شورای صنفی نمایش باید با فیلم‌ها کمی منصفانه برخورد کند. سانس‌های نامناسبی به فیلم ما داده‌اند و بسیاری از سانس‌ها مربوط به صبح و ظهر می‌شوند و مشخص است که در این گرما کسی در ساعات صبح و ظهر به سینما نمی‌رود.

به نظر من شورای صنفی نمایش می‌تواند نسبت به فیلم‌های جدی و فاخر تبعیض مثبت قائل شود و سانس‌های بیشتری به این فیلم‌ها بدهد تا معادله فروش فیلم‌های سینمایی تغییر کند و به دهه ۷۰ و ۸۰ برگردد که فیلم‌های جدی فروش قابل توجهی داشتند. اینکه گفته می‌شود مردم فیلم‌های جدی را نمی‌بینند آدرس اشتباه است و من بی‌توجهی به سینمای فرهنگی را ظلم در فرهنگ این مملکت می‌دانم و به نظر من باید شرایطی فراهم شود که دسترسی به فیلم‌های جدی و فرهنگی راحت‌تر شود.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز