خبرگزاری کار ایران

اسماعیل آذر در گفتگو با ایلنا مطرح کرد؛

در تمام «شاهنامه» ظلم‌ستیزی و حضور خدا طنین‌انداز است/ فردوسی انسان را با خودش آشتی می‌دهد

در تمام «شاهنامه» ظلم‌ستیزی و حضور خدا طنین‌انداز است/ فردوسی انسان را با خودش آشتی می‌دهد
کد خبر : ۱۶۳۷۹۵۶

اسماعیل آذر معتقد است که در تمام بخش‌های «شاهنامه» فردوسی ظلم‌ستیزی، عدالت، نیکی و حضور خدا سایه‌انداز و طنین‌انداز است.

اسماعیل آذر استاد دانشگاه و مدرس ادبیات فارسی در گفتگویی که به مناسبت روز بزرگداشت فردوسی با او داشتیم، به خبرنگار ایلنا گفت: برای شناخت فردوسی باید به حماسه‌های پیش از او که مربوط به کشور ما نیست، رجوع کنیم. اولین حماسه‌ای که می‌توان به آن اشاره کرد حماسه «گیلگمش» است که مربوط به بیش از دو هزار سال پیش از میلاد می‌شود؛ ماجرای این حماسه بر سر داد و ستد مردمان است که از خدایان می‌خواهند برای گیلگمش یک رقیب بسازد تا از ظلم و کارهای بد او به خصوص نسبت به زنان در امان باشند.

آذر خاطرنشان کرد: در آن روزگار در دوازده لوح این حماسه نوشته شده که لوح‌های سالم مانده این حماسه امروز در موزه لندن موجود است. وقتی که گیلگمش متوجه می‌شود که به پایان زندگی نزدیک است، تلاش می‌کند تا با کشف یک گیاه جلوی مرگ خود را بگیرد و تمام مشکلاتی که در این راستا وجود دارد مضمون این حماسه است. پس از آن، حماسه‌ها و داستان‌هایی به زبان سانسکریت داریم که «مهابهاراتا» و «رامایانا» از جمله این حماسه‌ها هستند که «رامایانا» در ۴۸هزار بیت سروده شده و قصه‌اش در قرن پنجم میلادی به شخصیتی به نام والمیکی منسوب شده است و این آثار روایتشان جنگ‌های دو جبهه در برابر هم است و قصه‌ای در این حیطه روایت می‌کنند. پس از آن مشهورترین حماسه جهان «ایلیاد و اودیسه» است که تمام داستانش بر سر دزدیدن دختری یونانی به نام هلن توسط پاریس است و مهم‌ترین متن آن درباره رشوه‌هایی است که در آن روزگار صورت می‌گیرد؛ جشنی درباره تتیس برگزار شده که اریس سیب طلایی را در جمعیت خدایان پرتاب می‌کند، سیبی که روی آن نوشته شده بود؛ «از آن زیباترین» و به همین دلیل میان هرا، آتنا و آفرودیت (سه زن) اختلافی پدید می‌آید و این سه نفر به زئوس مراجعه می‌کنند که زئوس داوری را به پاریس موکول می‌کند و این زنها رشوه‌هایی به پاریس پیشنهاد می‌کنند و هلن دزدیده می‌شود و جنگ‌هایی به راه می‌افتد که تمام داستان درباره همین نزاع است. دیگر کشورها هم اسطوره‌هایی دارند که این اسطوره‌ها هم در اکثر موارد جنگ‌هایی را روایت می‌کنند که «نیبلونگن» یکی از این حماسه‌هاست، دانته هم حماسه‌ای مشهور دارد، انگلیسی‌ها هم حماسه «بهشت گمشده» را دارند که این حماسه در بین این موارد مفهوم بهتری دارد اما دستمایه اکثر این آثار جنگ‌هایی به واسطه دزدیده شدن یک دختر و ماجراهایی از این دست است اما وقتی به سراغ فردوسی و «شاهنامه‌»اش می‌آییم با اثر متفاوتی روبرو هستیم، در «شاهنامه» فردوسی مفاهیم گسترده‌ای اعم از جوانمردی و توجه به وجود خدا و… نمود پیدا می‌کند که همین ویژگی‌ها باعث می‌شود که «شاهنامه» نسبت به دیگر حماسه‌ها نمونه‌ای ویژه به حساب آید.

وی در ادامه خاطرنشان کرد: به این ابیات فردوسی توجه کنید؛

«ز باد آمدی رفت خواهی به گرد                    چه دانی که با تو چه خواهند کرد»

«یکی را برآرد به چرخ بلند                             یکی را کند خوار و زار و نژند»

«کجا آن بزرگان با تاج و تخت                       کجا آن سواران پیروزبخت

کجا آن خردمند کندآوران                              کجا آن سرافراز و جنگی سران

کجا آن گزیده نیاکان ما                                 کجا آن دلیران و پاکان ما

همه خاک دارند بالین و خشت                      خنک آنک جز تخم نیکی نکشت»

فضای «شاهنامه» بی‌نظیر است و مفاهیم موجود در این ابیات واقعاً مفاهیمی ارزشمند هستند. در جایی از «شاهنامه» وقتی که رستم برای کشتن دیو سپید اقدام می‌کند تا جگرش را بیرون بکشد و برای کیکاووس ببرد، دیو خوابیده، او دیو را بیدار می‌کند که با دیو به نبرد بپردازد و اینجا ما پهلوانی و جوانمردی رستم را می‌بینیم.

«ز بهر نیایش سر و تن بشست                        یکی پاک جای پرستش بجست»

«ز هر بد، تویی بندگان را پناه                         تو دادی مرا، گُردی و دستگاه»

در این بیت رستم به پروردگار می‌گوید که خدایا اگر من توانستم این دیو را بکشم تو به من قدرت دادی و کمکم کردی وگرنه من کجا می‌توانستم چنین کاری انجام دهم؟

وی افزود: نه تنها در این مثال که در تمام «شاهنامه» ظلم‌ستیزی، عدالت، نیکی و حضور خدا سایه‌انداز و طنین‌انداز است.

این مدرس ادبیات تأکید کرد: امروز ما در دوران تجدد و مدرنیته هستیم، هوش مصنوعی در زندگی انسان نقش ایفا می‌کند و همه این پیشرفت‌های تکنولوژیک به زندگی انسان کمک کرده‌اند ولی انسان را از خودش و درون خودش جدا کرده‌اند. یکی از کارهایی که فردوسی انجام می‌دهد این است که انسان را به دیدی در خودش باز می‌گرداند. نیکی، دست دیگری گرفتن، همدلی و... در تمام جهان رو به فراموشی است و شاعرانی چون فردوسی در قالب حکایت‌ها این مفاهیم ارزشمند را به بشر و در درون وجود او تزریق می‌کنند که یک نمونه از اشعارش به این شرح است:

نباشد همی نیک و بد پایدار                      همان به که نیکی بود یادگار

دراز است دست فلک بر بدی                    همه نیکویی کن اگر بخردی

چو نیکی کنی، نیکی آید برت                  بدی را بدی باشد اندرخورت

چو نیکی نمایدت کیهان‌خدای                 تو با هر کسی نیز، نیکی نمای

مکن بد، که بینی به فرجام بد                 ز بد گردد اندر جهان، نام بد

به نیکی بباید تن آراستن                        که نیکی نشاید ز کس خواستن

وگر بد کنی، جز بدی ندروی                   شبی در جهان شادمان نغنوی

آذر در پایان اظهاراتش خاطرنشان کرد: در همین شعر می‌بینیم که فردوسی چقدر به انسانیت توجه دارد. امروز چه چیزی انسان را به فقر انسانیت مبتلا کرده؟ همه چیز بیرون از انسان تنظیم می‌شود؛ همه خواسته‌های ما به بیرون از درون انسان مربوط است و بزرگانی چون فردوسی انسان را به درون انسان می‌کشانند و ما را با جهان فطری خودمان آشتی می‌دهند. به نظر من هیچ چیزی امروز برای انسان مهم‌تر و بهتر و واجب‌تر از این نیست و آشتی انسان با جهان فطری خودش مفهومی است که در سراسر «شاهنامه» و دنیای فردوسی نمود دارد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز