خبرگزاری کار ایران

دو اثر از بوث تارکینگتون در کتابفروشی‌‌ها

دو اثر از بوث تارکینگتون در کتابفروشی‌‌ها
کد خبر : ۱۶۳۶۱۲۳

«آلیس آدامز» و «امبرسون‌های باشکوه» دو اثر بوث تارکینگتون از سوی نشر افکار جدید منتشر شد.

به گزارش ایلنا، بوث تارکینگتون (۱۹۴۶-۱۸۶۹) یکی از چهار نویسنده‌یی است که در طول تاریخ جایزه‌ی پولیتزر، دوبار آن را از آن خود کرده: ابتدا در سال ۱۹۱۹ برای «اَمبرسون‌های باشکوه» و دومین‌بار در سال ۱۹۲۲ برای «آلیس آدامز». تارکینگتون در دهه‌های ۱۹۱۰ و ۱۹۲۰، به‌عنوان رمان‌نویسِ بزرگِ آمریکایی، در رده‌ی مارک توآین شمرده می‌شد؛ سال ۱۹۲۱ در نظرسنجی «هفته‌نامه‌ی ناشران»، به‌عنوانِ «مهمترین نویسندهی معاصر آمریکایی» رای آورد. و در سال ۱۹۲۲، در لیست دوازدهنفره‌ی بزرگ‌ترین چهره‌های پُرنفوذِ آمریکایی قرار گرفت. تارکینگتون تا پایان عمرش، عنوانِ پرفروش‌ترین نویسنده را در میانِ خوانندگانِ آمریکایی حفظ کرد.

آلیس آدامز

«آلیس آدامز» یک داستان عاشقانه‌ی کلاسیک است که به تعبیرِ جان آپدایک نویسنده‌ی برنده‌ی پولیتزر «اثری با مضمونی جهانی» است که پس از یک قرن هنوز از پُرخواننده‌ترین آثارِ ادبیِ آمریکا است. و آن‌طور که رابرت گاتلیب، برجسته‌ترین ویراستارِ قرنِ بیستم اذعان می‌کند، ارزشِ آن به قدری است که می‌توان آن را با «خانه‌ی شادی»ِ ادیت وارتون مقایسه کرد. او می‌گوید: «از کاترین هپبورن با جذابیتِ بی‌پروا و قاطعیتِ سرسختانه‌اش، می‌توان به‌عنوانِ آلیس آدامزِ پیروز یاد کرد» امری که خودِ کاترین هپبورن نیز بر آن تاکید کرده است: «شخصیت آلیس نمایانگرِ زنانی است که تمامِ وجودشان را برای رسیدن به جایی در دنیایی پر از قضاوت‌های اجتماعی می‌گذارند.» موضوعی که اسکات فیتز جرالد نویسنده شهیر آمریکایی نیز بر آن صحه گذاشت: «این رمان، دنیایِ درونیِ شخصیتی را تصویر می‌کند که نماینده‌ی طبقه‌ی متوسط برای رسیدن به زندگیِ ایده‌آل است.»

«آلیس آدامز» داستان دختری به همین نام با والدینِ طبقه‌ی متوسط است که شدیدا تمایل دارد تا از زمره‌ی مردمِ «جامعه‌ی طبقه‌ی بالا» ی شهرش باشد. درنهایت به دلیل واقعیت‌های شرایطش آرزوهای او تعدیل می‌شوند، و با متانت و روشی درست یاد می‌گیرد آن را بپذیرد. روحیه‌ی انعطاف‌پذیرش، آلیس را به یکی از جذاب‌ترین شخصیت‌های ادبی در تاریخ ادبیات آمریکا و جهان تبدیل کرده است؛ شخصیتی که در آیینه‌ی کاترین هپبورن به‌عنوانِ بزرگ‌ترین ستاره‌ی زنِ سینمای کلاسیکِ هالیوود منعکس شده است: زنی که با سبکِ زندگیِ نامتعارفِ خود و شخصیت‌های مستقلی که روی پرده‌ی نقره‌یی سینما آورد، تجسمِ «زن مدرن» در قرن بیستم شد و بر تغییرِ برداشت‌های عمومی از زنان تاثیر گذاشت.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

پاییزِ همان سال یک روز صبح خانم آدامز به اتاق آلیس آمد و او را در حالی یافت که آرایشِ ملایمش را برای رفتن به خیابان کامل می‌کرد؛ گذشته از آن چهره‌ی درونِ آینه در هماهنگی کامل با جدیتِ لباسِ کارش بود. مادرش پرسید: «چه چیز تو را این‌قدر بداخلاق کرده است عزیزم؟ نتوانستی چیزی قشنگ‌تر از آن پیراهنِ تیره‌ی قدیمی ساده پیدا کنی و بپوشی؟»

دختر با پریشان‌فکری گفت: «فکر نمی‌کنم بداخلاق باشم. فقط دارم فکر می‌کنم. آیا وقتش نرسیده است؟»

«وقت چه چیزی؟»

«وقت فکرکردن… منظورم فکرکردن برای من است؟»

خانم آدامز بی‌اعتنا به این پرسش با دقت او را برانداز کرد و گفت: «نمی‌دانم چرا لباس رنگی نمی‌پوشی. در سن‌وسال تو بهتر است. به‌هرحال وقتی به خیابان می‌روی به نظرم باید تاجایی‌که می‌توانی شاد به نظر بیایی. باید به آن‌ها نشان دهی که جرأت داری!»

«منظورتان چگونه است مادر؟»

«منظورم فرارِ والتر و گندی که پدرت برای کارش بالا آورد، است. به تو کمک می‌کند که به آن‌ها نشان دهی همان‌طور مثلِ قبل سرت را بالا نگه می‌داری.»

«به چه کسی نشان دهم؟»

«همه‌ی آن دخترهایی که…»

آلیس خنده‌ی کوتاهی کرد و سرش را تکان داد. «من نه! دیگر لباس‌پوشیدن به خاطر آن‌ها را کنار گذاشته‌ام، و اگر مرا با آن لباس‌ها هم ببینند آن‌طور که شما می‌خواهید در موردم فکر نمی‌کنند. مسخره است؛ اما نمی‌توانیم دیگران را وادار کنیم آن‌طور که ما می‌خواهیم فکر کنند مادر… به گمانم تنها فایده‌ی تظاهرکردن این است که با فریب‌دادنِ دیگران درحقیقت از فریب‌خوردنِ خودمان لذت می‌بریم.»

«آلیس آدامز» نوشته بوث تارکینگتون با مقدمه آن ادواردز و ترجمه معصومه قدرتی در ۳۰۰ صفحه و بهای ۳۷۰ هزار تومان از سوی نشر افکار جدید منتشر شده است.

امبرسون‌های باشکوه

«امبرسون‌های باشکوه» اثر بوث تارکینگتون با ترجمه سیروس نورآبادی از سوی نشر افکار جدید منتشر شد.

بوث تارکینگتون (۱۹۴۶-۱۸۶۹) یکی از چهار نویسنده‌یی است که در طول تاریخ جایزه‌ی پولیتزر، دوبار آن را از آن خود کرده: ابتدا در سال ۱۹۱۹ برای «اَمبرسون‌های باشکوه» و دومین‌بار در سال ۱۹۲۲ برای «آلیس آدامز». تارکینگتون در دهه‌های ۱۹۱۰ و ۱۹۲۰، به‌عنوان رمان‌نویسِ بزرگِ آمریکایی، در رده‌ی مارک توآین شمرده می‌شد. سال ۱۹۲۱ در نظرسنجی هفته‌نامه‌ی «پابلیشرز ویکلی»، به‌عنوان «مهم‌ترین نویسنده‌ی معاصر آمریکایی» رای آورد. و در سال ۱۹۲۲، در لیستِ دوازده‌نفره‌ی بزرگ‌ترین چهره‌های پُرنفوذِ آمریکایی قرار گرفت. تارکینگتون تا پایان عمرش، عنوانِ پرفروش‌ترین نویسنده را در میانِ خوانندگانِ آمریکایی حفظ کرد.

«اَمبرسون‌های باشکوه» یکی از کلاسیک‌های ادبی است که از نظر چاپ طولانی‌ترین و به‌یادماندنی‌ترین و نیز اساسی‌ترین کارِ بوث تارکینگتون است. به تعبیر اورسن ولز «یک شاهکار ادبی که زوالِ خانواده‌یی اشرافی را با لطافت و ظرافتِ بی‌نظیری روایت می‌کند.» هرچند این رمان بیش‌تر از طریقِ فیلمِ اورسن ولز (۱۹۴۲) با بازی آن بَکستر در نقش لوسی، تیم هولت در نقش جُرج، جوزف کاتن در نقش یوجین مورگان، و دولورس کاستلو در نقش ایزابل امبرسون شناخته شد، اما همان‌طور که استنلی کافمن منتقدِ شهیر آمریکایی می‌نویسد، «زمانِ آن فرارسیده که این رمان دوباره ظاهر شود تا بدونِ تحت‌الشعاع قرارگرفتن از قدرتِ نبوغِ ولز، به‌تنهایی عظمتِ واقعیِ خود را نشان دهد.» جان آپدایک، نویسنده‌ی آمریکاییِ برنده‌ی پولیتزر نیز همین عقیده را دارد: «امبرسون‌های باشکوه اثری است که شاید در زمان خود به‌دلیلِ زیباییِ روایت و نگاهِ انسانی به تحولات اقتصادی-اجتماعی ستایش شد، اما هم‌چنان قدرتِ خود را در کشفِ ظرافت‌های روابطِ انسانی حفظ کرده است.»

«اَمبرسون‌های باشکوه» سرنوشتِ متغیرِ سه نسل از خانواده‌ی آمریکایی را روایت می‌کند. این داستان در یک شهرِ خیالی در غربِ میانه و در نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم جریان دارد. قهرمانِ داستانِ درامِ تاریخیِ بزرگِ تارکینگتون، جُرج امبرسون مِینِفر، وارثِ متکبرِ ثروتِ امبرسون‌ها است که عاشقِ لوسی مورگان می‌شود، اما با سقوطِ تدریجی‌اش، داستان سویه‌ی دیگری در هزارتوی مدرنیته‌ی قرنِ بیستمِ آمریکا می‌گیرد…

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

لوسی مورگان با نگاه اول عاشقِ جُرج امبرسون مینِفِر شده بود و هر چه‌قدر سعی کرده بود خودش را مهار کند، هرگز موفق نشده بود. این اتفاق برای او رخ داده بود، همین. جُرج درست همان شکلی بود که او همیشه دوست داشت مرد موردعلاقه‌اش باشد- و ظاهر، خطرناک‌ترین یاوه‌یی است که کمین کرده تا جوان زودباور را به دام عشقی مکرآمیز بیاندازد. اما آن چیزی که برای لوسی کشنده بود این بود که این اتفاق برای او افتاده بود و او نمی‌توانست تغییرش بدهد. مهم نبود که او در ذات جُرج چه چیز پیدا کرده، او نمی‌توانست آن چیزی را که به جُرج داده بود از او پس بگیرد. شاید حالا می‌توانست طرز فکر دیگری درباره‌ی این پسر داشته باشد، اما نمی‌توانست احساس دیگری نسبت به او داشته باشد، چون دختر قصه‌ی ما یکی از آن قربانی‌های زیادی فداکار جادوی عشق بود. وقتی تلاش می‌کرد تصویر جُرج را از چشم ذهنش دور نگه دارد، به قدر کافی موفق بود، ولی وقتی او را می‌دید چاره‌ی دیگری نداشت جز این‌که به چیزی که قصد بیزاری از آن را داشت عشق بورزد. او فرشته‌ی کوچکی بود که عاشق ابلیس متکبر شده بود. تجربه‌ی جالبی بود و حالا حالا هم قرار نبود با عاشق یک پسر ملال‌انگیزترشدن جایگزینی برایش پیدا بشود- و حقیقتِ تلخِ این ماجرا آن بود که جُرج کاری می‌کرد که مردهایی که از او خیلی بهتر بودند به‌نظر ملال‌انگیز بیاید. اما لوسی اگرچه یک قربانی بود، اما یک قهرمان بود، هرچیزی جز یک درمانده…

«امبرسون‌های باشکوه» اثر بوث تارکینگتون با مقدمه ناما سَندرو و ترجمه سیروس نورآبادی در ۳۸۰ صفحه و بهای ۴۵۰ هزار تومان از سوی نشر افکار جدید منتشر شده است.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز