خبرگزاری کار ایران

استاد بازنشسته دانشگاه پنسیلوانیا در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد؛

دو روی سکه «عطش مرد دیوانه» برای دریافت جایزه صلح نوبل/ حقوق بین‌الملل امروز بیش از اواخر قرن بیستم، با فقدان سازوکار اجرایی روبه‌روست

دو روی سکه «عطش مرد دیوانه» برای دریافت جایزه صلح نوبل/ حقوق بین‌الملل امروز بیش از اواخر قرن بیستم، با فقدان سازوکار اجرایی روبه‌روست

اعتبار آژانس بین‌المللی انرژی اتمی آسیب دیده است

استاد بازنشسته علوم سیاسی دانشگاه پنسیلوانیا معتقد است که دونالد ترامپ این آگاهی دردناک را دارد که با وجود ثروت و موفقیت‌های سیاسی‌اش، بیشتر مردم آمریکا و جهان احترام شخصی چندانی برای او قائل نیستند. او فردی دارای صداقت، شرافت انسانی یا دغدغه‌مند برای خیر عمومی بشر تلقی نمی‌شود. ترامپ احتمالاً به‌درستی احساس می‌کند که دریافت جایزه صلح نوبل می‌تواند این تصویر را دگرگون کند و به همین دلیل به‌شدت خواهان آن است؛ اما در واقع، بسیاری از اعضای کمیته اعطای این جایزه احتمالاً همواره ترامپ را شخصیتی نفرت‌انگیز خواهند دانست. اگر ترامپ به این نتیجه برسد که نمی‌تواند بر این تصویر غالب فائق آید، ممکن است در ادامه دوران قدرتش، رفتاری بی‌پرواتر و غیرقابل‌مهارتر از خود نشان دهد.

پروفسور روگرز اسمیت  استاد بازنشسته علوم سیاسی دانشگاه پنسیلوانیا که در سال‌های ۲۰۱۷-۲۰۱۸ رئیس انجمن علوم سیاسی آمریکا بوده است در گفت‌وگو با ایلنا به بیان دیدگاه‌های خود در مورد تحولات اخیر منطقه به ویژه جنگ افروزی‌های اسرائیل و آمریکا در منطقه پرداخت.

او معتقد است که  ما وارد دوران جدیدی  از واقع‌گرایی سیاسی عریان شده‌ایم، نه عدالت بین‌المللی.

اسمیت روگرز بر این باور است که  دونالد ترامپ  این آگاهی دردناک را دارد که با وجود ثروت و موفقیت‌های سیاسی‌اش، بیشتر مردم آمریکا و جهان احترام شخصی چندانی برای او قائل نیستند و برای همین  احساس می‌کند که دریافت جایزه صلح نوبل می‌تواند این تصویر را دگرگون کند اما در عین حال  اگر او به این نتیجه برسد که نمی‌تواند بر این تصویر غالب فائق آید، ممکن است در ادامه دوران قدرتش، رفتاری بی‌پرواتر و غیرقابل‌مهارتر از خود نشان دهد.

مشروح کامل گفت‌وگوی ایلنا با   روگرز اسمیت را می خوانید:

ترامپ مذاکرات را به عنوان جنگ در قالبی دیگر می‌بیند

در حالی که ایران و آمریکا در آستانه از سرگیری دور ششم مذاکرات غیرمستقیم بودند، حمله نظامی اسرائیل به ایران صورت گرفت. به نظر شما، آیا حمایت آمریکا از این حمله و حمله مستقیم خود ایالت متحده را می‌توان خیانت به روند دیپلماسی دانست؟

این موضوع بستگی به تعریف شما از مذاکرات دیپلماتیک  دارد. دولت ترامپ مذاکرات را نه به عنوان تلاشی برای یافتن راه‌حلی که برای هر دو طرف بهترین باشد و نه حتی برای شناسایی حوزه‌ قابل توجهی از توافق مشترک، بلکه به عنوان جنگ در قالبی دیگر و با هدف کسب بیشترین امتیاز ممکن برای ایالات متحده و  از طریق هر تاکتیکی که نتایج مطلوبی برای منافع آمریکا به همراه داشته باشد، می‌بیند. تا زمانی که حملات اسرائیل به ایران احتمالاً به کسب امتیازات بیشتری به نفع آمریکا منجر شود، دولت ترامپ در قبال آن‌ها سکوت خواهد کرد.

اکثر کشورهای اروپایی متعهد به حق موجودیت اسرائیل به عنوان یک کشور شده‌اند

اسرائیل در سال‌های اخیر بارها به خاک کشورهای منطقه از جمله مردم غزه، سوریه، لبنان، عراق و اکنون ایران حمله کرده، بی‌آنکه با محکومیت جدی از سوی جامعه جهانی مواجه شود. چه چیزی باعث شده این رژیم خود را فراتر از قانون بین‌الملل بداند؟

پاسخ بخش عمده‌ای از این مسئله را باید در واکنش کشورهای اروپایی به فجایع هولوکاست جست‌وجو کرد؛ اکثر کشورهای اروپایی متعهد به حق موجودیت اسرائیل به عنوان یک کشور شده‌اند. ایالات متحده هم تحت تأثیر فشارهای سیاسی داخلی، حمایت قاطعانه‌ای از اسرائیل دارد. این کشورها ایران را حامی گروه‌هایی در سراسر منطقه می‌دانند که درصدد نابودی اسرائیل هستند؛ گروه‌هایی همچون حماس، حزب‌الله، انصارالله (حوثی‌ها) و دیگران. این دیدگاه موجب شده است که این کشورها از محکوم کردن شدید حملات نظامی اسرائیل به کشورهای منطقه خودداری کنند، حملاتی که معمولاً با این عنوان توجیه می‌شوند که در راستای مقابله با گروه‌هایی است که موجودیت اسرائیل را تهدید می‌کند، حتی اگر خود این حملات ناقض قوانین بین‌الملل و اصول بشردوستانه باشند.

حمایت آمریکا از اسرائیل؛ عامل مهم محدود شدن اقدامات بشردوستانه بین‌المللی در غزه

بحران انسانی در غزه در پی ماه‌ها محاصره و بمباران همچنان ادامه دارد. چرا به‌رغم هشدار نهادهای حقوق بشری و سازمان ملل، جامعه جهانی هنوز نتوانسته اقدامی موثر برای توقف جنایات یا ارسال فوری کمک‌های بشردوستانه انجام دهد؟

بخشی از توضیح این وضعیت، بار دیگر، به این باور بازمی‌گردد که برخی دولت‌ها، موجودیت اسرائیل را دارای حقی ذاتی می‌دانند که شامل حق واکنش قهرآمیز به حملات ۷ اکتبر از سوی حماس هم می‌شود. حمایت قوی ایالات متحده از اسرائیل هم عامل مهمی در محدود شدن اقدامات بشردوستانه بین‌المللی به شمار می‌رود. با این حال، واقعیت آن است که حمایت جهانی از توقف فجایع و ارسال کمک‌های بشردوستانه همواره گسترده بوده و در جریان ادامه حملات اسرائیل به غزه به شکل قابل توجهی افزایش یافته است. با این وجود، تردیدهای جدی درباره این موضوع وجود دارد که چه نوع اقداماتی می‌تواند واقعاً مؤثر باشد، بدون آنکه خود به خشونت گسترده‌تر و بی‌ثباتی بیشتر منجر شود.

اعتبار آژانس بین‌المللی انرژی اتمی آسیب دیده است

ترامپ و نتانیاهو بخشی از روندی هستند که بسیاری از نهادهای چندجانبه‌ مانند آژانس را کنار گذاشته است

در جریان حمله آمریکا و اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که ایران همچنان با آن همکاری دارد و عضو ان‌پی‌تی است، از محکوم کردن این اقدام خودداری کرد. این رویکرد آژانس چه پیامدهایی برای اعتبار و بی‌طرفی آن دارد؟

هم دولت ترامپ و هم دولت نتانیاهو بخشی از روندی جهانی هستند که در آن، بسیاری از دولت‌ها نهادهای چندجانبه‌ای مانند آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را کنار گذاشته و به جای آن، اقداماتی یک‌جانبه یا در این مورد خاص، دوجانبه را در چارچوب حاکمیت ملی و منافع ملی خود دنبال می‌کنند. همه نهادهای بین‌المللی با این روند در حال مواجهه هستند و با موفقیتی رو به کاهش برای مقابله با آن تلاش می‌کنند. در حالی که این نهادها پیش‌تر به‌عنوان نهادهایی بی‌طرف و معتبر شناخته می‌شدند، مخالفان ملی‌گرای آن‌ها، این نهادها را تحت سلطه ایدئولوژی‌های جهانی‌گرایانه نخبگان می‌دانند که با منافع اکثریت مردم در بیشتر کشورهای موجود در تضاد است. بنابراین، اعتبار آژانس آسیب دیده است، اما نه به دلایلی که مختص این نهاد باشد.

در صورت تشدید حملات، وقوع فجایع انسانی گسترده محتمل است

حقوق بین‌الملل امروز بیش از اواخر قرن بیستم، با فقدان سازوکار اجرایی روبه‌روست

چقدر احتمال دارد که حملات نظامی به تاسیسات هسته‌ای کشورها، منجر به فجایع انسانی مشابه در هیروشیما و ناکازاکی شود؟ آیا حقوق بین‌الملل چنین سناریوهایی را پوشش می‌دهد یا همچنان خلأ حقوقی وجود دارد؟

بعید است که حملات به تأسیسات هسته‌ای پیامدهایی در حد فجایع هیروشیما و ناکازاکی به همراه داشته باشد، هرچند نمی‌توان چنین احتمالی را به‌طور کامل رد کرد؛ به‌ویژه آنکه در صورت تشدید این حملات، وقوع فجایع انسانی گسترده محتمل است. این‌که آیا در حقوق بین‌الملل خلأهایی در خصوص چنین حملاتی وجود دارد یا نه، تا حدی به تفسیر بستگی دارد؛ اما مسئله‌ای بنیادی‌تر این است که حقوق بین‌الملل امروز بیش از اواخر قرن بیستم، با فقدان سازوکار اجرایی روبه‌روست. این امر ناشی از آن است که جنبش‌های نوظهور ملی‌گرایانه در کشورهایی که پیش‌تر خودشان از بانیان نظام حقوق بین‌الملل بودند، به قدرت رسیده‌اند و  این نظام را زیر سؤال برده و خواهان بی‌اعتنایی به آن هستند.

با توجه به تجربه ایران از حمله نظامی در میانه روند مذاکرات، آیا می‌توان از دولت آمریکا برای دور جدید گفت‌وگوها انتظار رفتار قابل اعتماد داشت؟ چه سازوکارهایی برای بازسازی اعتماد پیشنهاد می‌دهید؟

محاسبه ایران، مانند تمامی کشورهایی که با دولت ترامپ وارد مذاکره می‌شوند، باید بر این اساس باشد که آیا دولت ترامپ، مفاد هر توافقی را به‌عنوان اقدامی در راستای منافع ایالات متحده و یک پیروزی برای آمریکا تلقی خواهد کرد یا خیر. در غیر این صورت، همان‌گونه که بارها اتفاق افتاده است – از جمله در مورد توافق هسته‌ای با ایران که دولت اوباما آن را منعقد کرده بود – این دولت به‌صورت یک‌جانبه توافق‌ها را لغو خواهد کرد.

هر گروهی در راستای منافع دولت ترامپ عمل کند، از شمول تعریف تروریسم خارج می‌شود 

آمریکا در سال‌های اخیر برخی گروه‌ها همچون جبهه النصره را از فهرست سازمان‌های تروریستی خارج کرده و حتی دیدارهایی میان جولانی رهبر این گروه و مقامات آمریکایی صورت گرفت. اولا چگونه می‌توان این رویکرد دوگانه در تعریف تروریسم را تبیین کرد؟ در درجه بعدی چگونه است که با این وجود باز هم آمریکا به اسرائیل برای حمله نظامی به سوریه چراغ سبز نشان داد؟ آیا می‌توان از این رویکرد متناقض نتیجه گرفت آمریکای ترامپ به هیچ عنوان قابل اطمینان نیست؟

دولت ترامپ هر گروهی را که در تضاد با منافع مورد ادعای خود تلقی کند از جمله حتی مخالفان سیاسی در داخل را تروریستی می‌داند. در مقابل، هر گروهی که در راستای منافع این دولت عمل کند، از شمول تعریف تروریسم خارج می‌شود. این رویکرد را نمی‌توان به‌عنوان «استاندارد دوگانه» در نظر گرفت، بلکه معیاری است که  هیچ‌گونه شباهتی با تعاریف متعارف از تروریسم ندارد، چراکه دولت ترامپ این تعاریف را ابزار تبلیغات نخبگان جهانی‌گرا می‌داند.

وارد عصری تازه از واقع‌گرایی سیاسی عریان شده‌ایم، نه عدالت بین‌المللی

با توجه به اینکه ایران به برجام پایبند ماند و این آمریکا بود که از توافق خارج شد و اروپا هم بدون حضور آمریکا نتوانست به تعهدات خود عمل کند، اکنون چه توجیهی برای فعال‌سازی مکانیزم ماشه باقی می‌ماند؟

این موضوع به توجیه مربوط نمی‌شود، بلکه به این بستگی دارد که چگونه می‌توان منافع را در شرایط موجود قدرت، به بهترین نحو تأمین کرد. ما وارد عصری تازه از واقع‌گرایی سیاسی عریان شده‌ایم، نه عدالت بین‌المللی.

 اسرائیل دنبال کسب تسلط کافی بر منطقه است تا احساس امنیت کند

با توجه به اینکه رژیم اسرائیل عضو پیمان منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT) نیست، در حالی که به‌صورت آشکار دارای زرادخانه‌ای از کلاهک‌های هسته‌ای است، و با در نظر گرفتن رویکرد تهاجمی و جنگ‌طلبانه دولت نتانیاهو و حمایت بی‌قید و شرط آمریکا از آن، این وضعیت چه تهدیدی برای ثبات و امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی ایجاد می‌کند؟ آیا ادامه این وضعیت، توازن قوا و اصل بازدارندگی را در منطقه به‌طور خطرناکی بر هم نمی‌زند؟

پاسخ به این سؤال بستگی دارد به نوع تعادلی که هر کشور در پی آن است. اسرائیل به دنبال کسب تسلط کافی بر منطقه است تا احساس امنیت کند؛ یعنی تسلط قابل‌توجهی که تا پیش از رسیدن به آن، هیچ ترتیبی را پایدار نمی‌داند. رهبران اسرائیل اکنون بیش از گذشته اطمینان دارند که می‌توانند اهداف خود را محقق سازند.

بیشتر مردم آمریکا و جهان احترام شخصی چندانی برای ترامپ  قائل نیستند 

بسیاری از اعضای کمیته اعطای جایزه صلح نوبل ترامپ را شخصیتی نفرت‌انگیز می‌دانند

برخی تحلیل‌گران معتقدند دونالد ترامپ به دنبال جایزه صلح نوبل است. آیا با توجه به سیاست‌های تهاجمی، حمایت از جنگ‌ها و خروج از توافقات، این هدف برای او واقع‌گرایانه است؟ چه پیامدهایی دارد اگر چهره‌ای با کارنامه نظامی‌گرایانه برنده چنین جایزه‌ای شود؟

دونالد ترامپ  این آگاهی دردناک را دارد که با وجود ثروت و موفقیت‌های سیاسی‌اش، بیشتر مردم آمریکا و جهان احترام شخصی چندانی برای او قائل نیستند. او فردی دارای صداقت، شرافت انسانی یا دغدغه‌مند برای خیر عمومی بشر تلقی نمی‌شود. ترامپ احتمالاً به‌درستی احساس می‌کند که دریافت جایزه صلح نوبل می‌تواند این تصویر را دگرگون کند و به همین دلیل به‌شدت خواهان آن است؛ به‌ویژه از آن‌جا که این جایزه پیش‌تر به باراک اوباما اعطا شد، آن‌هم زمانی که اوباما دستاوردهای قابل‌توجهی نداشت ــ امری که خود اوباما هم به آن اذعان داشت. اوباما از احترام، اعتبار و شأنی برخوردار شدکه ترامپ به‌شدت در پی آن است.

به همین دلیل است که ترامپ برخلاف تمایلاتش بار دیگر به کمک‌رسانی به اوکراین روی آورده است: او می‌داند که در صورت پیروزی پوتین و روسیه در جنگ با اوکراین، شانسی برای دریافت جایزه صلح نخواهد داشت.

این میل شدید به دریافت جایزه، یکی از عناصر مهمی است که در شرایط کنونی به نفع ایران عمل می‌کند: ترامپ ممکن است در صورتی که احساس کند این امر می‌تواند به دریافت جایزه صلح نوبل منجر شود، حاضر شود با ایران به توافق برسد و اسرائیل را هم مهار کند. اما در واقع، بسیاری از اعضای کمیته اعطای این جایزه احتمالاً همواره ترامپ را شخصیتی نفرت‌انگیز خواهند دانست. اگر ترامپ به این نتیجه برسد که نمی‌تواند بر این تصویر غالب فائق آید، ممکن است در ادامه دوران قدرتش، رفتاری بی‌پرواتر و غیرقابل‌مهارتر از خود نشان دهد.

 

انتهای پیام/
خبرنگار : سعیده امیدی
ارسال نظر
پیشنهاد امروز