خبرگزاری کار ایران

تحلیلگر ایتالیایی: ایران، آخرین سد در برابر رؤیای صهیونیستی «از نیل تا فرات» است

تحلیلگر ایتالیایی: ایران، آخرین سد در برابر رؤیای صهیونیستی «از نیل تا فرات» است

تحلیلگر ژئوپلیتیک ایتالیایی با نگاهی راهبردی به تجاوزات اخیر رژیم صهیونیستی علیه ایران، این حملات را بخشی از پروژه‌ صهیونیستی برای بازسازی خاورمیانه به نفع هژمونی مطلق خود می‌داند؛ پروژه‌ای که به گفته او، در سایه افراط‌گرایی دینی و رؤیای «از نیل تا فرات» پیش می‌رود و ایران را آخرین مانع تحقق این رویا تلقی می‌کند.

«دانیله پِرا»، با اشاره به ماهیت تجاوزکارانه و غیر دفاعی اقدامات اسرائیل، تأکید می‌کند که بمباران زیرساخت‌ها و کشتار غیرنظامیان در ایران، غزه و لبنان نه تنها با هدف ایجاد رعب، بلکه در راستای پاکسازی قومی، انزوای تهران و در نهایت تغییر رژیم صورت می‌گیرد.

پِرا ضمن نقد شدید نقش مخرب آمریکا و لابی صهیونیستی در حمایت از این سیاست‌ها، اروپا را اسیر اشغال فرهنگی و نظامی غرب می‌داند که از انتقاد به اسرائیل ناتوان است.

این کارشناس ایتالیایی رسانه‌های غربی را نیز به دلیل وارونه‌نمایی واقعیت و سانسور جنایات جنگی، بخشی از این ماشین تجاوز توصیف می‌کند.

اوکه به‌تازگی در تهران حضور داشته، با اشاره به بمباران صداوسیمای ایران توسط رژیم صهیونیستی، ضمن ابراز خشم و اندوه، بر ضرورت روشنگری، تقویت جبهه‌های مستقل و پیگیری حقوقی این جنایات تأکید می‌ورزد.

متن کامل گفت‌وگوی ایسنا با این کارشناس ایتالیایی به شرح زیر است:

پرسش: در روزهای اخیر، جهان شاهد اقدامات آشکار تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی علیه ایران و مردم آن بوده است. به نظر شما، چرا این رژیم چنین جنایاتی را علیه غیرنظامیان بی‌دفاع در غزه، لبنان و ایران مرتکب می‌شود؟ چه عواملی آن را به ادامه این تجاوزات، از جمله ترورهای هدفمند، سوق می‌دهد؟

اسرائیل می‌خواهد خاورمیانه (یا آسیای غربی) را به گونه‌ای بازسازی کند که تنها قدرت منطقه‌ای باشد و هژمونی کامل را در اختیار داشته باشد. با این حال، موقعیت جغرافیایی‌اش نشان می‌دهد که از عمق استراتژیک کافی برخوردار نیست.

به همین دلیل، سعی می‌کند با حمله و اشغال بخش‌هایی از سرزمین‌های همسایگانش، این ضعف را جبران کند؛ برای مثال جنوب لبنان و سوریه. فراموش نکنیم که دولت کنونی اسرائیل در دست افراطی‌های مذهبی است که معتقدند مرزهای آنچه «دولت یهود» نامیده می‌شود باید «از نیل تا فرات» امتداد یابد. به‌عنوان نمونه، بزالل اسموتریچ، وزیر دارایی اسرائیل، زمانی گفته بود که اسرائیل باید دمشق را اشغال کند، چون این موضوع در متون مقدس آمده است. برخورد آن‌ها با فلسطینی‌ها نیز از باورهای دینی‌شان سرچشمه می‌گیرد؛ خداوند سرزمین فلسطین را به آن‌ها وعده داده و به همین دلیل، خود را محق می‌دانند که مردمی را که پیش از آن‌ها در آنجا زندگی می‌کرده‌اند، نابود کنند ـ

درست همان‌طور که در تورات توصیف شده است. اکنون، پس از سقوط دمشق، ایران تنها مانع باقی‌مانده در راه دستیابی کامل به این هدف است. به همین دلیل به تهران حمله کردند. اما این‌بار، اسرائیل به دیواری سخت برخورد کرده است.

پرسش: رژیم صهیونیستی ادعا می‌کند که برنامه‌های هسته‌ای و موشکی ایران را هدف قرار می‌دهد، اما در عمل، بیمارستان‌ها، زیرساخت‌ها و مراکز رسانه‌ای را بمباران می‌کند و قربانیان بسیاری از زنان و کودکان هستند. این تناقض چگونه قابل توضیح است؟ هدف واقعی از این اقدامات چیست؟

من معتقدم هدف واقعی اسرائیل این است که در میان مردم ایران ترس ایجاد کند و تصویری از قدرت خود نشان دهد — مثلا این که می‌توانند هر کاری بخواهند بکنند، حتی به‌رغم قوانین بین‌المللی. اما اسرائیل در واقع یک ببر کاغذی است و پاسخ جمهوری اسلامی را دست‌کم گرفته‌است. علاوه بر این، این رفتار عملاً با هدف ادعایی «تغییر رژیم» در تضاد است. اگر مردم عادی را هدف قرار بدهید، دیگر نمی‌توانید از آن‌ها انتظار داشته باشید که در سرنگونی جمهوری اسلامی به شما کمک کنند. نتانیاهو همیشه ادعا می‌کند دوست مردم ایران است، اما حالا نتیجه عکس گرفته و ایرانی‌ها از همیشه متحدتر شده‌اند.

پرسش: با وجود مستندسازی جنایات جنگی رژیم صهیونیستی توسط سازمان ملل و نهادهای حقوق بشری، کشورهای غربی همچنان از این رژیم به‌لحاظ سیاسی و نظامی حمایت می‌کنند. به نظر شما، چرا غرب در برابر این جنایات سکوت می‌کند؟

متأسفانه کشورهای اروپایی دولت‌های مستقل و صاحب‌اختیار نیستند. بعضی از آن‌ها از سال ۱۹۴۵ تحت اشغال آمریکا هستند و برخی دیگر پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تصمیم گرفتند به ماهواره‌هایی در مدار سیاست‌های واشنگتن تبدیل شدند. ناتو خود ابزاری است برای نگه داشتن اروپا در نوعی اسارت ژئوپولیتیکی. این فقط اشغال نظامی نیست، بلکه اشغال فرهنگی هم هست. ما بخشی از یک «امپراتوری» آمریکایی هستیم. حتی اگر اکثریت مردم ما اسرائیل و اقداماتش را تحقیر کنند، سیاستمداران ما (هم جناح چپ و هم جناح راست) و رسانه‌هایمان تحت کنترل مراکز فرماندهی در آمریکا هستند. گفتم «اشغال فرهنگی»؛ خب، بعد از جنگ جهانی دوم و آنچه «هولوکاست» نامیده می‌شود، اساساً به ما دین سکولارِ پشیمانی تحمیل کردند.

ما اروپایی‌ها مسئول آنچه بر سر مردم یهود آمد هستیم، بنابراین باید به آن‌ها کمک می‌کردیم تا کشورشان را بسازند و هر طور شده از آن‌ها محافظت کنیم. نتیجه این شد که اکنون گروگان هر دو، اسرائیل و ایالات متحده، شده‌ایم. اگر از اسرائیل انتقاد کنید فوراً برچسب ضدیهودی می‌خورید و این مسئله بسیار خنده‌دار است چون اکثر شهروندان اسرائیل حتی از نظر نژادی یهودی واقعی نیستند.

پرسش: رسانه‌های غربی معمولاً اقدامات رژیم اسرائیل را به عنوان دفاع از خود جلوه می‌دهند، در حالی که کشتار غیرنظامیان در غزه، لبنان و ایران و همچنین عملیات‌های ترور را نادیده می‌گیرند. این سوگیری رسانه‌ای را چگونه ارزیابی می‌کنید و چه راهی برای مقابله با آن وجود دارد؟

 اسرائیل هرگز به‌صورت دفاعی عمل نکرده است. هر جنگی که اسرائیل به جز جنگ معروف «کپور» در سال ۱۹۷۳ انجام داده، در واقع نتیجه تجاوز اسرائیل بوده است. در سال ۱۹۴۸ ارتش‌های عربی به موجودیت تازه تأسیس اسرائیل حمله کردند در واکنش به کشتار مردم فلسطین. جنگ ۱۹۶۷ نیز تجاوز پیشگیرانه اسرائیل علیه همسایگانش بود. همین موضوع درباره عملیات‌های مختلف در لبنان (۱۹۷۸، ۱۹۸۲ و غیره) هم صدق می‌کند.

در سال ۲۰۰۶ وقتی حزب‌الله چند سرباز اسرائیلی را ربود، ارتش اسرائیل (IDF) از قبل حمله به لبنان را برنامه‌ریزی کرده بود، دقیقاً همان‌طور که تهاجم به نوار غزه پیش از اکتبر ۲۰۲۳ از پیش برنامه‌ریزی شده بود. تنها راه مقابله با دروغ «دفاع از خود» این است که داستان واقعی این موجودیت را منتشر کنیم. اما همان‌طور که قبلاً گفتم، به‌خصوص در غرب، صحبت آزادانه درباره تاریخ واقعی اسرائیل و جنایاتش بسیار دشوار است.

پرسش: به نظر شما، هدف بلندمدت رژیم صهیونیستی از این سیاست‌های تجاوزکارانه و توسعه‌طلبانه چیست؟ این جاه‌طلبی‌ها چه تهدیدی برای همسایگان آن در منطقه دارد؟

هدف واقعی این است که خاورمیانه‌ای ساخته شود که اسرائیل تنها هژمون آن باشد. عراق را نابود کردند. سوریه را نابود کردند. لبنان، با وجود حزب‌الله، یک کشور مستقل نیست (حریم هوایی‌اش مرتباً توسط اسرائیل نقض می‌شود). اردن فقط یک کشور حائل میان اسرائیل و عراق است و قرارداد موسوم به «ابراهیم» را هم نباید فراموش کنیم. در حال حاضر پروژه‌شان تا حد زیادی موفق بوده است. اما با حمله به ایران، دچار اشتباه محاسباتی جدی شدند که ضعف واقعی‌شان را آشکار ساخت.

پرسش: واکنش شخصی شما نسبت به حملات اخیر این رژیم علیه ایران و شهادت غیرنظامیان چیست؟ چه پیامی برای مردم دارید؟

من به‌تازگی در تهران بودم و این افتخار را داشتم که در تلویزیون ملی مصاحبه کنم. همان تلویزیونی که رژیم صهیونیستی تصمیم گرفت آن را بمباران کند و تعدادی از خبرنگاران را به قتل رساند. در برابر این اقدام وحشیانه احساس خشم و ناتوانی کردم (ناتو هم در سال ۱۹۹۹ همین کار را در بلگراد انجام داد و این تا حدی نشان‌دهنده هویت مشترک دو موجودیتی است که به روش‌های متفاوت به دنبال توسعه‌طلبی هستند). مردم ایران قوی‌اند.

مردم ایران می‌دانند مقاومت یعنی چه. این تنها یک مرحله از این جنگ است. اسرائیل کشوری ضعیف است که به کمک‌های خارجی وابسته است. ایران کاملاً برعکس است و این بحران را پشت سر خواهد گذاشت، درست همان‌طور که پس از جنگ علیه رژیم صدام حسین گذراند.

پرسش: ایالات متحده بارها قطعنامه‌های سازمان ملل علیه جنایات رژیم صهیونیستی را وتو کرده است. آیا به نظر شما، سیاست‌های آمریکا عامل تداوم این تجاوزات است؟

ایالات متحده با یک مشکل جدی داخلی مواجه است که ناشی از نقش بسیار بزرگ لابی صهیونیستی در نهادهایش است. این لابی بسیار قدرتمند است. دانشمندان علوم سیاسی، جان میرزهایمر و استیفن والت، حتی نشان داده‌اند که این لابی به طور کلی برخلاف منافع ملی آمریکا عمل می‌کند و عملاً آن را مجبور می‌کند همیشه از اسرائیل حمایت کند و حالا شاهد بودیم که چگونه دونالد ترامپ نتانیاهو را نجات داد و به او راهی برای خروج از وضعیتی که برای اسرائیل بسیار خطرناک می‌شد، داد. علاوه بر این، این دو کشور نسبت به قوانین بین‌المللی نیز بی‌احترامی مشترکی دارند.

متأسفانه هنوز در جهانی زندگی می‌کنیم که ایالات متحده (با وجود ضعف فزاینده‌اش) تعیین می‌کند چه چیزی درست است و چه چیزی نادرست. ما در حال تجربه آخرین لحظات جهان تک‌قطبی هستیم. فقط زمانی که این مرحله را پشت سر بگذاریم و نظم جهانی کاملاً چندقطبی شود، می‌توانیم به فکر پاسخگو کردن آن‌ها در قبال جنایاتشان باشیم (که در واقع بسیار زیاد است).

پرسش: رژیم صهیونیستی مدعی است که تنها مراکز نظامی را هدف قرار می‌دهد، اما واقعیت میدانی چیز دیگری می‌گوید: آنچه در عمل مورد اصابت قرار می‌گیرد، مناطق غیرنظامی است. این مسئله به‌روشنی در غزه دیده می‌شود؛ جایی که شمار بالای کودکان قربانی و بازماندگان معلول، خود گواهی دردناک است. در حملات اخیر این رژیم به ایران نیز، بسیاری از جان‌باختگان را زنان، کودکان و شهروندان عادی تشکیل می‌دهند. به نظر شما، انگیزه واقعی رژیم اسرائیل از هدف قرار دادن غیرنظامیان چیست؟

پیش‌تر از «جان مرشایمر» و «استیفن والت» یاد کردم. خب، همین دو دانشمند علوم سیاسی آمریکایی نشان داده‌اند که ادعای اسرائیل مبنی بر اینکه حماس یا حزب‌الله با ساختن تأسیسات نظامی در نزدیکی مناطق مسکونی از غیرنظامیان به‌عنوان سپر انسانی استفاده می‌کنند، اساساً نادرست است. در واقع عکس این قضیه درست است، اگر در نظر بگیریم که شهرک‌های اسرائیلی در کرانه باختری، برای مثال، هم ساختار نظامی و هم غیرنظامی دارند، در مورد نوار غزه هم کاملاً واضح است که هدف نیروهای صهیونیستی از کشتار و ترساندن غیرنظامیان، مجبور کردن آن‌ها به ترک این منطقه است.

به عبارت دیگر، هدف پاکسازی قومی این منطقه برای ایجاد فضایی جدید برای شهرک‌سازی است. به این ترتیب، اسرائیل می‌تواند از میدان‌های گازی در دریای مقابل غزه هم بهره‌برداری کند. می‌دانیم که یکی دیگر از اهداف اسرائیل، تبدیل شدن به یک قدرت و مرکز انرژی منطقه‌ای است. این موضوع درباره جنوب لبنان هم صدق می‌کند. اما وضعیت ایران متفاوت است. اسرائیل نمی‌تواند ایران را اشغال کند، اما معتقدند هدف قرار دادن غیرنظامیان (خصوصاً اگر با نهادهای سیاسی، نظامی یا فناوری جمهوری اسلامی مرتبط باشند) می‌تواند به «تغییر رژیم» کمک کند. در حال حاضر، همان‌طور که قبلاً گفتم، نتیجه عکس گرفته‌اند.

رژیم صهیونیستی دارای تسلیحات هسته‌ای غیرقانونی و بدون هیچ نظارتی از سوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است، اما با بهانه‌گیری درباره‌ی برنامه هسته‌ای ایران به آن حمله می‌کند. آیا این نمونه‌ آشکاری از استانداردهای دوگانه در قوانین جهانی نیست؟ جامعه‌ بین‌المللی چگونه باید با این ریاکاری برخورد کند؟

جامعه بین‌المللی باید بسیار نگران سلاح‌های هسته‌ای اسرائیل باشد. بارها اسرائیل را تهدیدی نه فقط برای همسایگانش، بلکه برای تمام کشورهایی از رود سند تا جبل‌الطارق دانسته‌ام. این نگرانی به دلیل آنچه به آن گزینه سامسون گفته می‌شود است: این ایده که اگر اسرائیل در معرض تهدیدی وجودی قرار بگیرد، می‌تواند کل منطقه را منفجر کند و دشمنانش را با خود نابود سازد.

در سال ۱۹۹۴، شهرک‌نشین« باروخ گلدشتاین »کاری مشابه در مسجد ابراهیم در الخلیل انجام داد؛ او سی نفر بی‌گناه را در حال نماز کشت و سپس توسط جمعیت خشمگین کشته شد. این یک افسانه قوی برای تبلیغات صهیونیستی است. حتی موشه دایان (رئیس سابق ستاد ارتش و سیاستمدار اسرائیل) می‌گفت اسرائیل باید مثل سگی دیوانه باشد که همه از آن می‌ترسند. من این را می‌گویم چون جامعه بین‌المللی از کشوری مسلمان که بمب اتمی دارد وحشت دارد. برنامه هسته‌ای پاکستان، برای مثال، با وجود اینکه به‌عنوان بازدارنده در برابر سلاح‌های هسته‌ای هند مفید بوده، بسیار مورد انتقاد قرار گرفته است. اما به نظر من، زرادخانه هسته‌ای اسرائیل حتی از زرادخانه کره شمالی یا پاکستان بسیار خطرناک‌تر است.

ما درباره کشوری صحبت می‌کنیم که هرگز معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را امضا نکرده و همیشه به حیات انسانی بی‌احترامی کرده و علناً علیه قوانین بین‌المللی عمل می‌کند. با این حال، در غرب، همچنان آن را دوست و متحد خود می‌دانیم. اجازه دهید بگویم که این مسخره است. به همین دلیل باید سریع عمل کنیم تا تحولات نظم جهانی به سمت چندقطبی شدن پیش برود. متأسفانه اروپا به دلیل شرایط ژئوپلیتیکی و بحران عمیقش (به‌ویژه در زمینه اعتبار) نمی‌تواند نقشی در این رقابت ایفا کند. اما ایران پتانسیل زیادی دارد.

منبع ايسنا
انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز