قتل عجیب بخاطر یک بچه گربه

پسر مقتول: این گربه از بچهگی پیش ما بود و کاملاً تمیز و اهلی بود.
متهم :
چند ماه قبل مقتول بچه گربهای را به مجتمع آورده بود و مدام در باغچه خانه برایش غذا میریخت و به طور کلی حیاط مجتمعمان بسیار کثیف شده بود. به او گفتم گربه را به جای دیگری بردم که او با لحن تندی گفت باید آن را برگردانم. همین موضوع باعث درگیری شد و او با برادر و پدرش با چوب و چاقو به من حمله کردند که به شدت مجروح شدم؛ البته من هم شکایتی از آنها ثبت کردهام.
من هم چوب و چاقو داشتم وقتی آنها به سر و صورتم ضربه زدند، چشمانم سیاهی رفت و چوب از دستم افتاد و ناخودآگاه چاقو را پرتاب کردم که نمیدانم چگونه به او خورد. باور کنید قصدم دفاع از خودم بود.
پسر مقتول به قضات گفت: «گربهای که متهم از آن حرف میزند از بچهگی پیش ما بود و کاملاً تمیز و اهلی بود.»