در این میان، نقش رسانهها تعیینکننده است؛ رسانههای مستقل و حرفهای باید با روایت واقعیات اقتصادی، از تصمیماتی مانند اصلاح قیمت خودرو دفاع و افکار عمومی را با منافع پنهان آن آشنا کنند.
سقوط ۴۵ درصدی ارزش دلاری خودرو طی دو دهه
بر اساس محاسبات تحلیلی، در خرداد ۱۴۰۴، میانگین قیمت خودروهای ایرانخودرو حدود ۸۸۰۰ دلار است (با دلار ۸۳ هزار تومانی). این در حالی است که در دهه هشتاد (۱۳۸۴ به بعد)، قیمت میانگین خودروهای داخلی معادل ۱۱ هزار دلار بود. اگر افت سالانه ۳ درصدی ارزش دلار را نیز لحاظ کنیم، امروز این عدد باید به حدود ۱۶ هزار دلار میرسید.
یعنی در واقع، خودروی ایرانی حدود ۴۵ درصد ارزش دلاری خود را از دست داده و این سقوط ارزش دلاری باعث کاهش انگیزه سرمایهگذاری در این صنعت شده است.
چرا اصلاح قیمت ضرورت دارد؟
قیمتگذاری دستوری با هدف حمایت از مصرفکننده شکل گرفت، اما در عمل به ضرر همه ذینفعان تمام شده است:
تولیدکننده زیان میبیند، چون مجبور است با ضرر تولید کند. کیفیت افت میکند، چون امکان سرمایهگذاری در فناوری و ارتقاء نیست. مردم متضرر میشوند، چون برای کالایی بیکیفیت، در صف یا بازار سیاه هزینه میکنند. اقتصاد ملی لطمه میخورد، چون منابع به جای خلق ارزش، صرف پوشاندن زیان میشود.
بنابراین، اصلاح قیمت نهتنها به نفع تولیدکننده، بلکه به نفع مصرفکننده و اقتصاد کشور است.
نقش رسانهها چیست؟
رسانهها باید با صداقت و دانش، افکار عمومی را از تأثیرات بلندمدت قیمتگذاری دستوری آگاه کنند.
وظیفه رسانه، تنها بازتاب اعتراض لحظهای نیست؛ وظیفه رسانه، ایجاد درک جمعی از منافع ملی و نگاه بلندمدت است. اگر رسانهها سقوط ارزش دلاری خودرو را افشا و تحلیل نکنند، عملاً در جهت تخریب تولید ملی سکوت کردهاند. اصلاح قیمت خودرو، نه امتیاز به خودروساز، بلکه نجات تولید و تضمین حق مردم برای داشتن کالای باکیفیت است. حمایت رسانهها از این تصمیم، حمایت از اقتصاد ایران، تولید ملی و مردم آیندهنگر است.
اگر امروز این واقعیت تبیین نشود، فردا دیگر چیزی برای دفاع باقی نخواهد ماند.