صدقیان در گفتوگو با ایلنا:
اجلاس شرم الشیخ صحنهای برای نمایش قدرت شخصی ترامپ بود/ساکنان کرانه باختری نگران سرنوشت خود هستند

کارشناس مسائل منطقه گفت: رئیسجمهوری آمریکا در شرمالشیخ سعی داشت از صحنه غزه و جنگ اخیر بهرهبرداری سیاسی کند و در کنست نیز به صراحت گفت که ما باید از اسرائیل حمایت کنیم.
محمدصالح صدقیان، کارشناس مسائل منطقه در تشریح ابعاد نشست شرم الشیخ در گفتوگو با ایلنا اظهار کرد: اجلاس شرمالشیخ در شرایطی برگزار شد که پیش از آن، ترامپ به سرزمینهای اشغالی سفر کرده بود. او در پارلمان اسرائیل نیز سخنرانی کرد؛ سخنرانیای که سراسر حاوی پیام حمایت کامل از رژیم صهیونیستی و طرح مجموعهای از اتهامات علیه ایران بود، لذا به نظر میرسد ترامپ چه در اسرائیل و چه در شرمالشیخ، در واقع دو «شوی سیاسی» را اجرا کرد. در شرمالشیخ، رفتار او بیش از هر چیز جنبه نمایشی داشت. استقبال از هیأتهای کشورهای شرکتکننده نیز بیشتر به یک نمایش تبلیغاتی شبیه بود تا یک نشست جدی سیاسی. ترامپ در طول این اجلاس با رفتار خود به نوعی به تمامی سران حاضر بیاحترامی کرد و از نخستوزیر انگلیس و ایتالیا گرفته تا مقامات اسپانیا، همگی از او رفتارهای تمسخرآمیز دیدند. حتی در مواجهه با جورجیا ملونی، نخستوزیر ایتالیا، سخن طعنهآمیزی گفت که در رسانهها بازتاب گستردهای داشت.
وی ادامه داد: اصل موضوع اجلاس شرمالشیخ، مسأله اسرائیل بود و محوریت سندی که در پایان نشست امضا شد، بر «روابط با اسرائیل» متمرکز بود و مهمترین بند آن برقراری و گسترش روابط با اسرائیل بود. این سند میان ترامپ، رؤسای جمهوری مصر، ترکیه و قطر امضا شد و آشکارا نشان میداد که هدف اصلی، عادیسازی بیشتر روابط کشورهای منطقه با رژیم صهیونیستی است. در واقع، برخلاف ادعاهای مطرحشده درباره «صلح و ثبات در منطقه»، هدف اصلی این بود که حلقه جدیدی به پیمان ابراهیم افزوده شود. در این میان، عراق که هنوز روابط رسمی با اسرائیل ندارد، در موقعیتی حساس قرار گرفته است. گرچه نمایندهای از این کشور در نشست حضور داشت، اما مشخص بود که وی با احتیاط و زیر فشار آمریکا در آن شرکت کرد. در داخل ایران نیز همزمان با برگزاری این اجلاس، برخی جریانها از آقای پزشکیان دعوت کردند در نشست شرکت کند. حتی انتقادهایی مطرح شد که چرا رئیسجمهور در شرمالشیخ حضور نیافت و جای ایران در اجلاس خالی بود. با این حال، شخصاً این تصمیم را بسیار درست، محتاطانه و عاقلانه میدانم. حضور ایران در چنین نشستی نهتنها فایدهای نداشت، بلکه احتمالاً موجب طرح توهین از سوی ترامپ میشد.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: در جریان برگزاری اجلاس نیز شاهد رفتارهای خاصی از سوی ترامپ بودیم. او ابتدا در حاشیه نشست، دیداری کوتاه با عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهوری مصر داشت. سپس در جمع خبرنگاران ظاهر شد، پاسخهای کوتاهی ارائه کرد و بعد به سالن اصلی بازگشت تا در میان سران کشورها بنشیند. در آنجا سخنرانی کوتاهی انجام داد و پس از امضای مدارک، از خبرنگاران خواست سالن را ترک کنند تا صحبتهای خصوصی خود را با سران سایر کشورها ادامه دهد، اما برخلاف وعده ترامپ، او خیلی زود سالن را ترک کرد، به فرودگاه رفت و با هواپیمای خود از مصر خارج شد. در واقع هیچ گفتوگوی مؤثری با سران کشورهای عربی انجام نشد و همهچیز بیشتر به یک نمایش تشریفاتی شباهت داشت. ترامپ در این اجلاس بیش از هر چیز تلاش داشت خود را بهعنوان «رهبر بلامنازع جهان» نشان دهد. او حتی با صراحت گفت که سران کشورها پشت سر او نشستهاند و خودش در جلو قرار دارد، تا تصویری از یک پادشاه جهانی ارائه دهد.
وی افزود: تکرار این صحنه و تأکید او بر آن، نشان از ذهنیتی داشت که خود را نه فقط رئیسجمهوری آمریکا، بلکه «پادشاه دنیا» میداند. از نظر محتوایی، خروجی روشنی از این نشست دیده نشد و نه توافق عملی مشخصی حاصل و نه ابتکار صلح جدیدی مطرح شد. تنها نکته برجسته، تلاش برای بازسازی چهره اسرائیل در افکار عمومی جهانی بود. اسرائیل در ماههای اخیر، بهویژه در اروپا، با فشار افکار عمومی به دلیل جنایاتش در غزه مواجه است. بنابراین، حضور نخستوزیر انگلیس، صدراعظم آلمان، نخستوزیر ایتالیا و اسپانیا در کنار سران عرب، بیشتر تلاشی بود برای مشروعیتبخشی دوباره به نتانیاهو و اسرائیل. در واقع، ترامپ در شرمالشیخ سعی داشت از صحنه غزه و جنگ اخیر بهرهبرداری سیاسی کند. او در پارلمان اسرائیل نیز به صراحت گفت که ما باید از اسرائیل حمایت کنیم و حتی از نتانیاهو با عباراتی چون «دوست عزیزم» یاد کرد. در حالی که واقعیت میدانی چیز دیگری است و جنگ غزه برای اسرائیل نهتنها پیروزی نیاورد، بلکه شکست سنگینی بود. اسرائیل نتوانست آنگونه که فکر میکرد، اسرای خود را آزاد کند و بخش عمدهای از عقبنشینیها و توافقهایش، تنها در چارچوب تبادل اسرا و فشارهای بینالمللی شکل گرفت.
صدقیان گفت: در مورد آینده غزه نیز هیچ چشمانداز روشنی ارائه نشده است. سخن از مرحله دوم توافق غزه به میان آمد، اما هیچکس نمیداند این مرحله دقیقاً چیست و چه هدفی را دنبال میکند. شرایط انسانی در غزه فاجعهبار است؛ چراکه بیش از یکونیم میلیون نفر از جمعیت این منطقه اکنون در وضعیت بیخانمانی و گرسنگی به سر میبرند. طبق آمار رسمی، شمار جان باختگان بیش از ۷۰ هزار نفر اعلام شده، اما منابع غیررسمی از حدود ۳۳۰ هزار نفر سخن میگویند که زیر آوار ماندهاند. در چنین شرایطی، صحبت از بازسازی یا صلح، بیشتر شبیه طنز تلخ است. حتی گفته شده که قرار است فردی مانند تونی بلر ریاست اداره جدید غزه را برعهده بگیرد، اما واقعیت این است که او قرار است بر ویرانهای حکومت کند که دیگر قابل سکونت نیست و این یک تراژدی انسانی تمامعیار محسوب میشود.
وی در پایان خاطرنشان کرد: در کرانه باختری نیز نگرانیهای گستردهای وجود دارد. بسیاری از فلسطینیهای این منطقه نگران هستند که سرنوشت آنها مشابه غزه شود و عملاً طرحهایی برای پاکسازی تدریجی آنها در دستور کار باشد. بنابراین، نه تنها توافق اخیر هیچ دستاورد ملموسی برای مردم فلسطین نداشت، بلکه بر ابهامات موجود نیز افزوده است. بر این اساس به نظر میرسد که اجلاس شرمالشیخ نه نشست صلح بود، نه گامی در مسیر آرامش منطقه؛ بلکه صرفاً صحنهای برای نمایش قدرت شخصی ترامپ و احیای وجهه اسرائیل در افکار عمومی جهانی بود.