خبرگزاری کار ایران

فرجی راد در گفت‌وگو با ایلنا:

هدف اصلی نشست شانگهای تقویت چندجانبه‌گرایی بود/ دلایل انسجام شانگهای

هدف اصلی نشست شانگهای تقویت چندجانبه‌گرایی بود/ دلایل انسجام شانگهای

استاد ژئوپلیتیک گفت: پیام اجلاس چین روشن است و گویای آن است که محوریتی در حال تقویت بوده و غرب باید این واقعیت را بپذیرد.

عبدالرضا فرجی راد، استاد ژئوپلیتیک در تشریح ابعاد و پیام‌های نشست  سازمان همکاری شانگهای در گفت‌وگو با ایلنا عنوان کرد: اجلاس تیانجین در چین با نشست‌های قبلی سازمان همکاری شانگهای تفاوت اساسی داشت. پیش‌تر، این اجلاس‌ها در کشورهای عضو برگزار می‌شدند، اما ویژگی متمایز این دور آن بود که کشورهای جنوب و اعضای پیمان شانگهای احساس کردند باید بیش از گذشته به یکدیگر نزدیک شوند. تا پیش از این تصور می‌شد با توجه به تضادهای درونی سازمان، شانگهای نتواند رشد قابل توجهی داشته باشد. برای نمونه، رقابت ژئوپلیتیکی میان هند و چین و نیز اختلافات دیرینه میان هند و پاکستان همواره مانع انسجام کامل بود. افزون بر این، هند یکی از متحدان مهم آمریکا به شمار می‌رفت و از صادرات قابل توجهی به این کشور بهره‌مند بود. حتی کمک‌های ایالات متحده به رشد سریع اقتصاد هند، این کشور را به‌نوعی در مدار غرب قرار داده بود. از سوی دیگر، جنگ اوکراین نیز روسیه را به شدت به سمت شرق و جنوب سوق داد. این سه عامل موجب شدند اجلاس امسال ماهیتی کاملاً ژئوپلیتیکی پیدا کند.

وی ادامه داد: در همین دوره، فشارهای ایالات متحده نیز شدت گرفت. دونالد تامپ در ماه‌های اخیر حتی بر کشورهای متحد خود مانند هند تعرفه‌های ۵۰ درصدی اعمال کرد. افزون بر آن، او به‌صورت دستوری مشخص می‌کرد که این کشورها از کجا خرید کنند یا نکنند؛ به‌ویژه در موضوع نفت روسیه. این اقدامات باعث شد بسیاری از کشورها به این نتیجه برسند که در آینده با مشکلات جدی روبه‌رو خواهند شد و باید با توجه به ظرفیت‌های اقتصادی، منابع طبیعی، جمعیت و وسعت سرزمینی خود به یکدیگر نزدیک‌تر شوند. آمریکایی‌ها گمان نمی‌کردند که چنین فشارهایی سبب همگرایی بیشتر این کشورها شود، اما عملاً چنین شد. حتی واکنش ترامپ به این موضوع نیز همراه با شگفتی بود. اکنون به نظر می‌رسد کشورهای عضو شانگهای نسبت به گذشته قدرت و انسجام بیشتری یافته‌اند و با سرعت بیشتری در حال رشد هستند. آن‌ها به غرب، چه آمریکا و چه اروپا، پیام روشنی داده‌اند و اعلام کردند که تسلیم هر شرایطی نخواهند شد، حتی اگر مبادلات تجاری با غرب بسیار گسترده باشد.

این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: در فضای کنونی، نوعی احساس مشترک میان قدرت‌های عضو شانگهای ایجاد شده که باید در برابر فشارهای غرب، همزیستی مسالمت‌آمیز و همکاری بیشتری با یکدیگر داشته باشند. برگزاری هم‌زمان رژه نظامی چین با نمایش تکنولوژی‌های پیشرفته نظامی نیز پیامی آشکار مبنی بر اینکه پکن در حال تثبیت محوریت خود در شانگهای است، داشت. جالب آن‌که قدرت‌های دیگر همچون هند و روسیه نیز به نوعی این محوریت را پذیرفته‌اند، هرچند در درون سازمان همچنان رقابت‌هایی وجود دارد. واقعیت این است که فاصله چین با روسیه، هم در عرصه توسعه اقتصادی و هم در برتری تکنولوژیک، محسوس است و این فاصله با هند حتی بیشتر است. بنابراین پذیرش محوریت چین، امری تحمیلی نیست، بلکه برآمده از واقعیت‌های موجود است. کشورهای کوچک‌تر و ضعیف‌تر نیز از این روند منتفع می‌شوند؛ کشورهایی مانند ایران، کره شمالی، پاکستان و دولت‌های آسیای مرکزی. این وضعیت موجب شده آمریکا در نفوذ به آسیای مرکزی ناکام بماند؛ چرا که اکنون از شمال توسط روسیه و از شرق و جنوب‌شرق توسط چین محاصره شده و کشورهای این منطقه همکاری گسترده‌ای با این دو قدرت دارند. به همین دلیل، ایالات متحده که یک دهه پیش اهداف مشخصی برای این منطقه تعریف کرده بود، امروز با درهای بسته مواجه است.

وی افزود: در چنین شرایطی، پرسش مهم این است که راهبرد ایالات متحده چه خواهد بود؟ اصطلاح «مدار شرقی» که این روزها به کار می‌رود، به مجموعه‌ای از کشورها شامل هند، چین، روسیه و حتی کره شمالی اشاره دارد. هرچند کره شمالی در رده قدرت‌های پایین‌تر قرار دارد، اما همچنان تهدیدی برای متحدان آمریکا در شبه‌جزیره کره محسوب می‌شود. برخی تحلیل‌گران بر این باورند که تضاد منافع میان این کشورها مانع از انسجام کامل خواهد شد. برای نمونه، وابستگی اقتصادی هند به غرب و روابط تجاری چین و اروپا واقعیتی انکارناپذیر است. با این حال، هدف اصلی نشست شانگهای تقویی چندجانبه‌گرایی و ارسال پیامی روشن به آمریکا بود. با این وجود، این روند به معنای آغاز یک جنگ سرد جدید میان شانگهای و غرب هم نیست. چین و روسیه هر دو به دنبال نشان دادن جایگاه مستقل خود در جهان‌اند، اما قصد ندارند تقابل مستقیم با غرب را آغاز کنند. برای نمونه، سخنان ولادیمیر پوتین در این اجلاس و همچنین اظهارات سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه، لحنی نرم داشت. آن‌ها حتی آمریکا را به عنوان کشوری که به دنبال صلح در اوکراین است معرفی کردند، بدون آن‌که از ادبیات تند استفاده کنند. شی جین‌پینگ، رئیس‌جمهور چین نیز در سخنرانی خود هیچ نشانه‌ای از تقابل مستقیم با غرب بروز نداد. پیام او دوگانه بود و از یک سو بر چندجانبه‌گرایی تأکید داشت و از سوی دیگر بر همکاری.

او در پایان خاطرنشان کرد: هند نیز در این میان سیاستی متوازن در پیش گرفته است. این کشور هرچند نمی‌خواهد به طور کامل به سمت شرق بچرخد، اما به‌روشنی نشان می‌دهد که حاضر نیست تحت فشارهای آمریکا روابط اقتصادی خود با روسیه یا چین را قطع کند. در عین حال، هند همچنان به دنبال همکاری با اروپا و آمریکا برای کسب تکنولوژی و منافع اقتصادی بیشتر است. بنابراین نباید تصور کرد که یک بلوک سخت و منسجم در حال شکل‌گیری است یا جنگ سردی جدید آغاز شده است. روسیه بیشتر به دنبال فشار بر اروپا و کاستن از حمایت تسلیحاتی آمریکا از اوکراین است. چین نیز بیش از آن‌که به دنبال تقابل باشد، می‌خواهد نشان دهد که جهان تنها در آمریکا و غرب خلاصه نمی‌شود. در نهایت، پیام اجلاس چین روشن است و گویای آن است که محوریتی در حال تقویت است و غرب باید این واقعیت را بپذیرد. هرچه فشارهای آمریکا بیشتر شود، انسجام کشورهای عضو شانگهای و تقویت این محوریت بیشتر خواهد شد. برعکس، اگر فشارها کاهش یابد، سرعت تقویت این محوریت نیز کمتر خواهد شد و تهدید کمتری برای غرب به همراه خواهد داشت.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز