صدقیان در گفتوگو با ایلنا:
دوگانگی غرب در پرونده غزه، مصداق رفتار سیاسی متناقض است

نقشه راه چهارمرحلهای اسرائیل برای غزه
رئیس مرکز عربی مطالعات ایران گفت: نخست وزیر رژیم صهیونیستی بهجز غزه، اکنون طرحهایی برای کرانه باختری، سوریه، لبنان و حتی عراق در چارچوب طرح «خاورمیانه جدید» بر پایه تعریف اسرائیل در سر دارد.
محمدصالح صدقیان، رئیس مرکز عربی مطالعات ایران با اشاره به وضعیت بحران انسانی در غزه در گفتوگو با ایلنا عنوان کرد: از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ تا به امروز، طی نزدیک به دو سال، برای مردم جهان بهوضوح آشکار شده که یک هولوکاست اسرائیلی علیه مردم غزه در حال وقوع است. اکنون دیگر جنایات و کشتار جمعی در غزه امری پنهان شدنی نیست؛ چراکه بیانیهای که توسط ۲۵ کشور اروپایی و بینالمللی صادر شد و طی آن رژیم صهیونیستی مورد انتقاد و حتی تحریم قرار گرفت، خود گویای همین واقعیت است. اما در کنار این محکومیتها، ما شاهد یک نوع نفاق سیاسی از سوی قدرتهای غربی هستیم. کشورهایی مانند بریتانیا، فرانسه، آلمان، کانادا و استرالیا از یک سو با صدور بیانیههایی رژیم صهیونیستی را بنا بر منافع و موضع خود محکوم میکنند، اما از سوی دیگر همچنان کمکهای مالی، فنی و نظامی به اسرائیل ارائه میدهند که این دوگانگی آشکار، مصداق بارز یک رفتار سیاسی متناقض است. حتی بیانیههای اروپا هم بیشتر نوعی پوشش تبلیغاتی هستند؛ به عبارت دیگر این اقدام تلاش برای نشان دادن اینکه آنها با مردم جهان همدردند و جنایات اسرائیل را محکوم میکنند رخ میدهد، در حالی که در عمل به اسرائیل کمکهای مستمر ارائه میکنند. آمریکا نیز همچنان از دولت نتانیاهو پشتیبانی میکند، و نقش حمایتیاش در این کشتار جمعی غیرقابل انکار است.
وی ادامه داد: از سوی دیگر، رأی دیوان کیفری بینالمللی هم که علیه اسرائیل صادر شده بود، توسط رسانهها و نهادهای غربی عملاً نادیده گرفته شد یا به آن بیاعتنایی کردند. همه اینها نشاندهنده نشانههای آشکار نفاق سیاسی بینالمللی است که اکنون شاهد آن هستیم. در خصوص روند مذاکرات، چه در مصر، چه در قطر و چه با میانجیگری آمریکا، به نظر میرسد نتانیاهو از ابتدا یک بازی سیاسی را طراحی کرده است. در هر مرحلهای که حماس اعلام آمادگی برای توافق و آتشبس کرده، اسرائیل با افزودن شروط جدید عملاً مانع تحقق توافق شده است. نمونه بارز این رفتار زمانی بود که وزیر خارجه آمریکا، پیشنهادی برای آتشبس مطرح کرد و اسرائیل ابتدا آن را پذیرفت اما پس از اعلام موافقت حماس، ناگهان اسرائیل شروط جدیدی اضافه کرد و از پذیرش آن شانه خالی کرد. بر این اساس معتقدم که اسرائیل اکنون یک نقشه راه چهارمرحلهای و راهبردی برای غزه ترسیم کرده است. مرحله اول، خلع سلاح کامل حماس بوده و اسرائیل خواهان این است که حماس تمامی سلاحهای خود را زمین بگذارد و بهطور کامل غیرمسلح شود.
این کارشناس مسائل منطقه تصریح کرد: در مرحله دوم اسرائیل خواهان خروج اعضای حماس و سایر گروههای فلسطینی از نوار غزه است. این خروج ممکن است از طریق دریا، مرزهای مصر یا حتی به سمت کشورهایی مانند تونس، لیبی، ترکیه و عربستان انجام شود؛ مشابه اتفاقی که در سال ۱۹۸۲ در لبنان برای سازمان آزادیبخش فلسطین و یاسر عرفات رخ داد. مرحله سوم هم کنترل امنیتی غزه توسط اسرائیل است. از نظر تلآویو، هیچ کشور عربی یا طرف بینالمللی حاضر به پذیرش مسئولیت امنیتی غزه پس از جنگ نیست و بنابراین، اسرائیل مدعی است که خود باید امنیت غزه را در دست بگیرد. در نهایت مرحله چهارم هم به خروج مردم غزه به کشورهای ثالث مربوط میشود؛ به گونهای که اسرائیل با هماهنگی آمریکا و برخی کشورهای دیگر مانند اندونزی، اتیوپی و لیبی، برنامهای برای مهاجرت بخشی از مردم غزه به این کشورها در دستور کار دارد و ظاهراً حتی دونالد ترامپ نیز با این طرح موافقت کرده است. واقعیت این است که اگر گذرگاههای مرزی، بهویژه از سوی مصر، باز شوند، با توجه به شرایط بحرانی مانند قحطی، بیماری، ویرانی کامل زیرساختها، و نبود آب و غذا، احتمالاً بخش عمدهای از مردم غزه ناچار به ترک سرزمین خود خواهند شد و ترک احتمالی این سرزمین، نه از سر بیعلاقگی به وطن، بلکه از سر ناچاری خواهد بود.
وی افزود: ما در قرن بیستویکم زندگی میکنیم اما آنچه در غزه در جریان است، یک فاجعه انسانی تمامعیار است. تصاویری که از آنجا میرسد گویای عمق این بحران است و نشان از منطقهای دارد که دیگر نه آب دارد، نه غذا، نه خانه، نه امنیت، و نه هیچ امکان حیاتی. کشورهای غربی و حتی اپوزیسیون داخلی اسرائیل نیز در این جنایات ساکت ماندهاند. نه کشورهای منطقه، نه کشورهای اروپایی، و نه حتی نهادهای بینالمللی، هیچیک صدایی برای مردم غزه بلند نکردهاند. در همین حال، نتانیاهو بهجز غزه، اکنون طرحهایی برای کرانه باختری، سوریه، لبنان و حتی عراق نیز در سر دارد. برنامهای که او دنبال میکند، همان طرح «خاورمیانه جدید» بر پایه تعریف اسرائیل است. آمریکا نیز نهتنها مخالف این طرح نیست، بلکه خود از آن حمایت میکند؛ زیرا اسرائیل را حافظ منافع خود در منطقه میداند. در این میان، کشورهای منطقه مانند ترکیه، عربستان و مصر، هیچ نقشی در تصمیمگیریها ندارند. باید توجه داشت که نفاق سیاسی غرب، با صدور بیانیههایی بیاثر و در عین حال ادامه حمایت عملی از اسرائیل، باعث تداوم این وضعیت شده است و بعید به نظر میرسد که اتحادیه اروپا یا آمریکا تصمیم جدی برای توقف این بحران اتخاذ کنند؛ نهایتاً بیانیهای صادر میشود و همهچیز در حد حرف باقی میماند.
صدقیان در پایان خاطرنشان کرد: اکنون هدف اصلی اسرائیل، حذف کامل حماس از غزه است. هر مرحله از مذاکرات نیز بهانهای برای به تعویق انداختن آتشبس است تا این هدف نهایی محقق شود. حتی در طرحهای پساجنگ، تمام صحبتها بر سر این است که روز بعد از جنگ، چه کسی غزه را اداره خواهد کرد؟ پاسخ اسرائیل روشن است و اعلام میکند که نه حماس و نه هیچ جریان دیگری نباید باقی بمانند و در مقابل اسرائیل خود را برای حضور دائمی آماده میکند. برنامههای نتانیاهو و ترامپ حتی تا آنجا پیش رفتهاند که از غزه بهعنوان یک منطقه گردشگری بزرگ یاد کردهاند و این سخنانی است که خودشان بهصراحت مطرح کردهاند. در نهایت باید توجه کرد که وضعیت انسانی در غزه روزبهروز بدتر میشود و در حالیکه مردم جهان نظارهگر این فاجعهاند، حمایت کشورهای غربی از اسرائیل همچنان ادامه دارد. بدون این حمایتها، اسرائیل به تنهایی نمیتوانست چنین جنگ گستردهای را در منطقه به راه اندازد.