میرکوشش در گفتوگو با ایلنا تشریح کرد:
ابعاد طرح گنبد طلایی آمریکا/ پیامد رقابت ایالات متحده، چین و روسیه در فضا

کارشناس مسائل آمریکا گفت: پروژه گنبد طلایی، شاید آخرین حلقه از زنجیره تحولات راهبردی آمریکا نباشد، اما قطعاً یکی از پرچالشترین آنها در مسیر بازتعریف نظم جهانی است.
امیرهوشنگ میرکوشش، کارشناس مسائل آمریکا در تشریح ابعاد طرح گنبد طلایی ایالات متحده و رونمایی دونالد ترامپ از این پروژه در گفتوگو با ایلنا اظهار کرد: واقعیت این است که طرح گنبد طلایی در حقیقت همان پروژه موردنظر رونالد ریگان در دهه ۸۰ میلادی بود که نتوانست به ورطه اجرایی درآید و حالا دونالد ترامپ اعلام کرده که این پروژه قرار است با ساختار کنونی پدافند ایالات متحده ادغام شود و با موشکهای شلیک شده از فضا مقابله کند. آمریکا با اجرای این طرح چندلایه در حوزه پدافند، گامی بلند در جهت مقابله با تهدیدات پیشرفته موشکی و پهپادی برداشته است. این پروژه موسوم به «گنبد طلایی» قرار است ایالات متحده را در برابر تهدیداتی مانند موشکهای هایپرسونیک، موشکهای با قابلیت مانور در درون و بیرون جو و تسلیحات پدافندگریز محافظت کند. از آنجا که این نوع موشکها از فناوریهای پیچیدهای بهره میبرند و امکان رهگیری آنها با سامانههای متعارف بسیار دشوار است، آمریکا به این نتیجه رسیده که تنها یک سامانه چندلایه میتواند پاسخگوی چنین تهدیداتی باشد. در این مسیر، دو گزینه پیش روی ایالات متحده وجود داشت؛ نخست، ارتقای سامانههای موجود زمینپایه مانند حدود ۴۰ آتشبار فعلی مستقر در آلاسکا یا حرکت به سوی فناوریهای نوین با تکیه بر هوش مصنوعی و سامانههای فضاپایه و مسیر دوم یعنی بهرهگیری از رهگیرهای مستقر در فضا و فناوریهای هوشمند، بهرغم هزینههای گزاف، به عنوان انتخاب راهبردی در حال پیگیری است.
وی ادامه داد: برآوردها نشان میدهد اجرای کامل این پروژه ممکن است بین ۵۰۰ میلیارد تا حتی یک تریلیون دلار هزینه داشته باشد و در یک بازه زمانی ۱۰ تا ۲۰ ساله به نتیجه برسد. البته طرحهایی با بودجههای محدودتر نیز در دستور کار قرار دارد که هزینه آنها از ۲۵ میلیارد تا ۱۷۵ میلیارد دلار تخمین زده شده است و به صورت زمانبندیشده به اجرا درمیآید. تفاوت بنیادین گنبد طلایی با نمونههایی مانند گنبد آهنین اسرائیل نیز قابل توجه است. در حالی که گنبد آهنین برای رهگیری موشکهای کوتاهبرد و در مناطقی با وسعت محدود طراحی شده، گنبد طلایی آمریکا قرار است تمام خاک این کشور را تحت پوشش دفاعی قرار دهد. همچنین برخلاف سامانههای زمینپایه، ماهیت فضاپایه بودن این پروژه به آن اجازه میدهد تهدیدات را از نقطهای بسیار فراتر از سطح زمین رهگیری و خنثی کند. در اجرای این پروژه شرکتهای مهم و پیشرو در حوزه فناوریهای فضایی و تسلیحاتی، از جمله شرکتهایی با سابقه در ساخت ماهواره و موشک و همچنین شرکتهای فعال در حوزه پهپاد مشارکت دارند. ورود این بازیگران قدرتمند به پروژه، وزن آن را افزایش داده و ابعاد جدیدی از رقابت بینالمللی را به آن افزوده است.
این تحلیلگر مسائل سیاسی تصریح کرد: همزمان، واکنش قدرتهای جهانی نسبت به این طرح، نشان از افزایش نگرانی در سطح بینالمللی دارد. روسیه و چین بهعنوان دو رقیب استراتژیک آمریکا این پروژه را گامی نگرانکننده در مسیر نظامیسازی فضا دانسته و هشدار دادهاند که چنین اقداماتی میتواند ثبات جهانی را به خطر اندازد. چین این طرح را تهدیدی برای ثبات استراتژیک جهان خوانده و نسبت به آغاز رقابت تسلیحاتی جدید در فضا هشدار داده است. روسیه نیز بهصراحت اعلام کرده که چنین سامانههایی میتوانند ثبات جهانی را تضعیف کنند. پیامدهای اجرای گنبد طلایی تنها به جنبه دفاعی محدود نمیشود. نخستین پیامد آشکار آن، آغاز رقابت تسلیحاتی فضایی است. با استقرار سلاحها در مدار زمین، سایر کشورها نیز برای جلوگیری از عقبماندن، ناگزیر به توسعه سامانههای مشابه خواهند شد. بر اساس نظریههای روابط بینالملل، این فرایند معمولاً از یک تهدید امنیتی آغاز شده و با مسلح شدن بازیگران به رقابت تسلیحاتی میانجامد. این رقابت نیز ممکن است در مرحلهای از کنترل خارج شده و منجر به درگیری مستقیم شود.
وی افزود: از دیگر پیامدهای نگرانکننده این پروژه، تضعیف توافقنامههای بینالمللی مرتبط با استفاده صلحآمیز از فضاست. تاکنون بسیاری از این توافقنامهها بر غیرنظامی ماندن فضا تأکید داشتهاند، اما ورود تسلیحات فضاپایه میتواند این اصل را به چالش بکشد و باعث بیثباتی بیشتر در عرصه بینالمللی شود.
افزایش تنشهای ژئوپلیتیکی نیز پیامد دیگری است که نباید از آن غافل شد. اگر کشورها بدون مشورت و تعامل با یکدیگر اقدام به راهاندازی پروژههایی از این دست کنند، بیاعتمادی و تنش بین آنها افزایش خواهد یافت. بهویژه در شرایط کنونی که چین و روسیه بارها نسبت به چنین تحرکاتی هشدار دادهاند، بیتوجهی به واکنش آنها میتواند عواقب ژرفی در پی داشته باشد.
طرح گنبد طلایی همچنین یادآور سیاستهای دوره نخست ریاستجمهوری ترامپ است. در آن دوره، نیروی فضایی آمریکا رسماً توسط ترامپ معرفی شد و از همان زمان تمرکز خاصی بر نظامیسازی فضا دیده شد. در سالهای بعد نیز دولت آمریکا بهویژه در دوره بایدن، هرچند با ادبیاتی متفاوت، همان مسیر را دنبال کرده و عملاً تلاش کرده چین را از طریق ابزارهای اقتصادی، فناورانه و نظامی تحت فشار قرار دهد.
این استاد دانشگاه در پایان خاطرنشان کرد: در واقع گنبد طلایی نهتنها یک سامانه دفاعی، بلکه بخشی از استراتژی کلان ایالات متحده برای حفظ برتری جهانی است؛ استراتژیای که بهطور مستقیم چین را هدف قرار داده است. از نظر برخی تحلیلگران، آمریکا میکوشد از طریق احیای صنایع داخلی، کاهش وابستگی به زنجیرههای تأمین جهانی، و توسعه فناوریهای نظامی نوین، چین را بهعنوان دومین قدرت اقتصادی جهان در موقعیت دفاعی قرار دهد. در این میان، چین با اقتصادی قدرتمندتر نسبت به روسیه، توانایی و آمادگی بیشتری برای ورود به این رقابت دارد؛ بر خلاف روسیه که به دلیل شرایط اقتصادی نمیتواند بهراحتی وارد پروژههایی با هزینههای سرسامآور شود، چین از ظرفیت مالی و فناوری لازم برای توسعه سامانههای مشابه برخوردار است. به همین دلیل، بهنظر میرسد گنبد طلایی، بیش از هر چیز، زمینهساز تشدید رقابت میان آمریکا و چین باشد؛ رقابتی که اکنون نهتنها در حوزه تجارت و فناوری، بلکه در عرصه فضا نیز وارد مرحلهای جدید شده است. اگرچه آینده دقیق این رقابت هنوز روشن نیست، اما آنچه مسلم است این است که فضای بینالمللی در حال ورود به دورانی جدید از تقابلهاست؛ دورانی که در آن مرز بین زمین و فضا، بین صلح و جنگ، و بین علم و قدرت نظامی، بیش از هر زمان دیگری درهم تنیده شده است. پروژه گنبد طلایی، شاید آخرین حلقه از زنجیره تحولات راهبردی آمریکا نباشد، اما قطعاً یکی از پرچالشترین آنها در مسیر بازتعریف نظم جهانی است.