گزارش ایلنا از یاسوج؛
بررسی مصائب اقتصاد دانشبنیان در کهگیلویه و بویراحمد/ نگاه کهنه به اقتصاد نو!

دلیلی برای عقبماندگی استان در اقتصاد دانشبنیان وجود ندارد» این جملهای بود که استاندار کهگیلویه و بویراحمد در همایش تجلیل از فناوران و پژوهشگران برتر استان به زبان آورد.
به گزارش ایلنا از یاسوج، اقتصاد دانشبنیان حوزهای نو در اقتصاد است که پایه آن تولید ثروت از دانش است. برای تبدیل شدن دانش به ثروت، داخلی وجود دارد که به آن چرخه ایده تا ثروت میگویند، چرخهای که اگر یکجای کار ایراد داشته باشد، نهاییترین مرحله یعنی تولید محصول از ایده صورت نمیگیرد و در نتیجه فرآیند تولید ثروت دانش پایه ناکام میماند.
در اقتصاد دانشبنیان ورودی یا محصولات اولیه و میانجی محدود است و خروجی نامحدود، به این معنا که به علت دانش پایه بودن محصول که برای رفع یکی از نیازهای ضروری بشری ایجاد شده، معضلات بازار و تقاضا که بر حوزه تولید و اقتصاد سنتی اثر میگذارد، در اقتصاد دانشبنیان کمتر دیده میشود در نتیجه امکان تولید نامحدود، صادرات(در صورت جهان شمولبودن محصول) و امکان تولید انحصاری (برای اختراعات و ابداعات) برای محصولی که در چرخه ایده تا ثروت تولید شده، وجود دارد.
گسترش اقتصاد دانش بنیان تابع گسترش فناوری و علم است. در واقع با روند تولید علم و افزایش سطح دانش های فناوری، امکان گسترش و ایجاد صنایع دانش بنیان بیشتر فراهم می شود، پس زیرساخت اصلی مورد نیاز برای ایجاد و توسعه این اقتصاد مراکز علمی و پژوهشی هستند اما نکته ای که در این میان حائز اهمیت می باشد، این است که وجود فیزیکی مراکز علمی و دانشگاهی لزوما نمی تواند منجر به اقتصاد دانش بنیان شود و این مراکز خود باید اول رشد پیدا کنند تا به مرحله دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی نسل چهارم، مراکزی که علاوه بر تولید علم، برای کاربردی کردن علم و در نهایت کارآفرینی با علم تولید شده تلاش می کنند، برسند، اینجاست که می توان گفت، بستر برای ایجاد اقتصاد دانش بنیان فراهم است. اولین مشخصه دانشگاه های نسل چهارم، گسترش واحدها و شرکت های دانش بنیان در دور و اطراف آنهاست که از علوم به روز دانشگاهی تغذیه کرده و با ایده های نمونه سازی شده خود، چرخ فعالیت های صنعتی را می چرخانند پس با این اوصاف تا زمانی که در اطراف دانشگاه های ما مراکز ترجمه، فروش مقاله و پایان نامه، اجاره خوابگاه و… به جای شرکت های بزرگ علم و فناوری تجمع دارند، نمی توانیم ادعا کنیم که دانشگاه ها در ساختار اقتصاد دانش بنیان نقش آفرینی کرده اند.
ارتباط صنعت و دانشگاه، شعاری غیر قابل تحقق
ارتباط صنعت و دانشگاه، شعاری زیبا اما با وجود نگاه سنتی هم صنایع و هم دانشگاه ها غیر قابل تحقق است. صنعت راه خود را می رود و دانشگاه هم در گیر و دار سختگیری اساتید برای یک نقطه، کاما و گیومه گیر کرده است و هر دوی آنها براساس نگاه هایی که دارند، نمی توانند در اقتصاد دانش بنیان نقش آفرین باشند.
در استان کهگیلویه و بویراحمد صنایع محدود و البته بسیاری از آنها به شیوه های سنتی اداره می شوند، این صنایع به علت های فراوانی دوست ندارند که درگیر ریسک ناشی از نوآوری در سیستم تولید خود باشند. ناگفته نماند که ایجاد یک شرایط جدید برای تولید یک محصول سنتی و یا به کارگیری یک اختراع برای تسهیل در تولیدات یک کارخانه قدیمی هم در حوزه اقتصاد دانش بنیان قابل تعریف است.
زمستان سال گذشته بود که مدیرعامل شرکت شهرکهای صنعتی استان مقابل خبرنگاران ظاهر شد و از تحقق ارتباط بین صنعت و دانشگاه خبر داد! منظور سهراب بنام از این تحقق ارتباط ایجاد یک دفتر خشک و خالی به نام «مرکز کسب و کار و فن آوری شهرک صنعتی یاسوج سه» بود که امروز در تولد یکسالگی این دفتر باید آن را در رده شعارهای توخالی برای ایجاد ارتباط نام نهاد، هرچند که بنام آن موقع آن را پلی برای ارتباط بین فناوری و صنعت دانست.
زمستان امسال هم رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت کهگیلویه و بویراحمد اعتراف کرد که اگر پویایی اقتصاد استان را می خواهیم باید به سمت اقتصاد دانش بنیان حرکت کنیم و لازمه آن را هم افزایش پیوند بین صنعت و دانشگاه دانست اما متولی صنعتی استان نمی گوید که در حوزه صنعت و برای گسترش این ارتباط چه اقدامی انجام داده است.
طرح دیگر مسئولان استانی برای گسترش ارتباط دانشگاه و صنعت همایش بررسی مشکلات واحدهای صنعتی استان بود که حجت الاسلام علی آل بویه، رییس دانشگاه آزاد واحد یاسوج به عنوان یکی از مراکز دانشگاهی استان فقط اظهار امیدواری کرد که با گسترش ارتباط بین صنعت و دانشگاه تولید علم و سرمایه افزایش یابد و در واقع دانشگاه آزاد طرحی برای این گسترش ارتباط نداشت که رونمایی کند.
اما جالبترین اظهار نظر در این زمینه هم مربوط به معاون امور اقتصادی استاندار کهگیلویه و بویراحمد است که در دانشگاه پیام نور عنوان شد؛ مجید محنایی بازهم در زمستان اما در سال ۱۳۹۳، می گوید که در گذشته عملا پیوند دانشگاه و صنعت فقط شعار داده می شد! که حالا بعد از گذشت دو سال از این اظهار نظر می بینم که در حال حاضر هم فقط شعار داده می شود.
اما ارتباط بین دانشگاه و صنعت در استان کهگیلویه و بویراحمد چرا محقق نمی شود و علی رغم اینکه همه دوست دارند، چنین ارتباطی وجود داشته باشد، چرا این پیوند ایجاد نمی شود. اولین دلیل را باید در دانشگاه ها دید، تا زمانی که دانشگاه های استان سر در لاک تولید علم کتابخانه ای فرو برده اند و شکل و ظاهر، تعداد کلمات و تعداد صفحات پایان نامه ها و مقاله ها برای آنها بیشتر از نیازهای صنعتی و اقتصادی استان اهمیت دارد، باید هم بخش صنعت رغبتی به استفاده از علوم دانشگاه نداشته باشد.
رییس سابق بنیاد نخبگان کهگیلویه و بویراحمد از روال تولید علم در دانشگاه های استان انتقاد کرد و گفت: دانشگاه های استان، دانشگاه هایی کارآفرین نیستند و تولید علم و مقاله در دانشگاه های کهگیلویه و بویراحمد به لحاظ کمی خوب است اما از منظر تولید ثروت و تجاری سازی بسیار ضعیف هستند.
علی مرادی که خود عضو هیات علمی دانشگاه یاسوج است، ملاک عملکرد مقالات در زمینه تولید ثروت را تجاری سازی ایده و نفوذ آن در جامعه می خواند و می افزاید: یکی از ملاک های ارزیابی عملکرد دانشگاه ها توسعه شرکت های دانش بنیان است که متاسفانه کهگیلویه و بویراحمد در این زمینه وضعیت خوبی ندارد.
وضعیت دانشگاه های استان از همین چند جمله رییس سابق بنیاد نخبگان استان کهگیلویه و بویراحمد مشخص می شود، در واقع دانشگاه های استان رغبتی به تولید علم کاربردی برای صنعت ندارند، تولید علمی که در دل خود ثبت اختراع، تولید محصول بر پایه علم و تجاری سازی را داشته باشد و تا زمانی که نگاه دانشگاه های ما به مقوله اقتصاد دانش بنیان یک چیز باشد و تولید علم آنها چیز دیگر نه صنعت رغبتی برای استفاده از دستاوردهای دانشگاه ها دارد- در واقع دستاوردی نیست که صنعت از آن استفاده کند- و نه پژوهشگران دانشگاهی می توانند به سمت اقتصاد مبتنی بر دانش هدایت شوند.
از سوی دیگر موج انتقادات از دانشگاه ها و نادیده گرفتن حوزه جذاب و پر بازده اقتصاد دانش بنیان از سوی اساتید آنها در میان مخترعان و نخبگان که یکی از پایه های اساسی این اقتصاد جدید هستند نیز وجود دارد. بارها و در جلسات مخترعان با مسئولان ارشد استانی انتقاد از نگاه دانشگاهی به مخترعان دیده شده و نمونه آن را می توان از مصاحبه یکی از مخترعان هم استانی استخراج کرد.
مهدی قهرمانی فر، صاحب ۱۱ اختراع ثبت شده در حوزه پزشکی و غیر پزشکی در این زمینه می گوید: من در زمینه یکی از اختراعاتم در حوزه پزشکی به یکی از مسئولان گروه مکانیک دانشگاه یاسوج مراجعه کردم، من دستگاهی را نزد این فرد بردم که جان بیمار را نجات میداد و تستهای خود را با موفقیت پشت سر نهاده بود و تاییدیه از انگلستان داشت. اما آن شخص در نهایت غرور به من میگفت که این چه سیستم سادهای است؟ این واکنش یک دانشگاهی پس از مشاهده اختراعی بود که در هیچ کتاب پزشکی نمونهای از آن نیامده است. وی برخورد دیگری از اساتید دانشگاهی استان با مخترعان را نقل می کند و می افزاید: من برای استاد دانشگاه خودم پیامی ارسال میکنم و به زور جواب من را میدهد اما استاد فوق تخصص کالیفرنیا که نمیدانم من از کجا پیدا کرده است، برایم پیام میفرستد و سوالاتی که من از استاد خودم میپرسم و جواب نمیدهد؛ او با حوصله تمام پاسخ داده و تشکر میکند.
این شیوه نگاه دانشگاه ها به حوزه اقتصاد دانش بنیان بود که شرح و نمونه هایی از آن نقل شد، با این اوصاف در اینکه باید دانشگاه ها به خود تکانی بدهند و نگاه سنتی اساتیدشان را اصلاح کنند یا برای اساتید فعال در این حوزه مشوق هایی در نظر بگیرند، شکی نیست اما تا هنگامی که دانشگاه های استان این حرکت را آغاز نکنند، امیدی هم به جان گرفتن تولید ثروت از دانش وجود ندارد.
استان بی پارک، بی شرکت، بی مرکز رشد
استاندار کهگیلویه و بویراحمد که اخیرا و به منظور تجلیل از پژوهشگران برتر استانی در دانشگاه یاسوج حضور یافت سخنانش را به اقتصاد دانش بنیان معطوف کرد و گفت که «این حوزه نیازی به زیرساخت ندارد، اینجا دیگر نیازی به راه و جاده و برق و سایر تأسیسات ندارد بلکه با مغز انسانها سر و کار دارد تا بتواند با تفکر و تحقیق و پژوهش زمینه فعالیت را ایجاد کند و استان ما هم به مانند سایر استانهای دیگر میتواند در حوزه دانشبنیان کردن فناوری اقدام کند».
نمی دانیم چرا نگاه موسی خادمی بر اقتصاد دانش بنیان در سخنرانی اخیرش بیشتر منعطف به حوزه فناوری بود و جایی هم از افزایش پهنای باند اینترنت استان و لزوم تولید محتوای فناورانه در آن خبر داد اما درست که اقتصاد دانش بنیان جاده، و راه نمی خواهد ولی زیرساختهایی مانند مراکز رشد فعال و نه فقط در حد یک تابلو و پارک علم و فناوری می خواهد.
مراکز رشد که از دامن دانشگاه ها شکل می گیرند اولین مرحله برای هدایت فناوران و مختران هستند تا آنها را رشد داده و اختراع آنها را به حد نمونه سازی برسانند و سپس زمینه ارتقای این مخترعان در سطح یک شرکت را فراهم و آنها را به پارک های علم و فناوری بفرستند که کهگیلویه و بویراحمد از همه این مراحل محروم است. مراکز رشد دانشگاهی استان در حد یک تابلو باقی مانده اند و اگر هم فعال شوند و فعالیت کنند باز یک جای کار می لنگد و نبود پارک علم و فناوری در نهایت مخترع را سردرگم می گذارد.
کهگیلویه و بویراحمد استان بی پارک علم و فناوری، بدون مرکز رشد با تعریف استاندارد که بتواند نقش آفرینی کند و از همه مهمتر ضعیف در عرصه شرکت های دانش بنیان است. و این ضعف چرخه اقتصاد دانش بنیان در این استان را ناقص گذاشته و اجازه نمی دهد حرکتی برای توسعه اقتصاد دانش بنیان حداقل از سوی مخترعان شکل بگیرد.
از ملزومات اقتصاد دانش بنیان تنها اینترنت فراهم شده!
خادمی همچنین می گوید: در این حوزه دلیلی برای عقبماندگی استان ما وجود ندارد و دولت همه ملزومات از جمله اینترنت پرسرعت و پهنای باند را در استان فراهم کرده اما متأسفانه هنوز جوانان ما نمیتوانند با تولید محتوا با استفاده از این ظرفیتها پول در آورند و درآمدزایی برای خود داشته باشند.
اما چنان که گذشت، ملزومات اقتصاد دانش بنیان تنها اینترنت نیست و حتی شاید اختراعاتی وجود داشته باشند که تکمیل آنها نیازی به اینترنت هم نداشته باشد. ملزومات اقتصاد دانش بنیان در استان در ابتدای کار تغییر نگاه است، تغییر نگاهی که در آن هیچ استاد دانشگاهی به شاگرد مخترعش نگوید «بشین درستو بخون»، تغییر نگاهی که نهایتا خرید کامپیوتر به عنوان محل هزینه کرد اعتبارات پژوهشی استان معرفی نشود، تغییر نگاهی که اختراع، مخترع و فناور از درجه اعتبار بالایی نزد مسئولان برخوردار باشند و در نهایت ایجاد زیرساخت هایی چون مراکز رشد و پارک علم و فناوری است که مسئولان استان از سال ۱۳۸۵ تاکنون در این زمینه نمره صفر گرفته اند.
اقتصاد دانش بنیان در استان بی متولی!
حوزه اقتصاد دانش بنیان در کشور هم متولی ندارد، بخشی از وظیفه آن بر عهده دانشگاه ها و پارک های علم و فناوری، بخشی بر عهده معاونت علمی رییس جمهور و قسمتی هم بر دوش بنیاد نخبگان قرار دارد. پر واضح است در چنین آشفته بازاری اگر استان ها بخواهند، توسعه این نوع اقتصاد را رقم بزنند، نقش مسئولان ارشد از جمله استاندار و معاونین وی پررنگ خواهد بود.
در استان اما بنیاد نخبگان در گذشته در زمینه گفتمان سازی اقتصاد دانش بنیان (به قول رییس سابق) فعالیت هایی داشت و حتی برای تشکیل کارگروه هایی هم اقدام و سعی کرد با انتقاد از سایر بخش ها آنها را نسبت به موضوع فعال کند که هر چند در بعد گفتمان سازی موفق بود اما بی متولی بودن حوزه اقتصاد دانش بنیان و عدم تمایل مدیران ارشد استانی از گذشته تاکنون برای درگیر کردن خود با این حوزه چندان توفیقی حاصل نشده است اما بنیاد هم در سالجاری و به تبع مسئولان استانی پایش از اقتصاد دانش بنیان و حداقل همان نقد و انتقادها بیرون کشید و چراغ خاموش به برگزاری کارگروه های مصوب معاونت علمی ریاست جمهوری ادامه داد.
دانشگاه های استان هم که با تکیه بر بعد آموزشی قصد ندارند حداقل خود را به دانشگاه های نسل چهارم نزدیک کنند و در نسل های ابتدایی مراکز آموزشی مانده اند، چندان تمایلی به بیدار شدن از این خواب خوش آموزش و در نهایت صدور مدرک ندارند.
و حالا تنها می ماند استانداری کهگیلویه و بویراحمد که در چندسال گذشته در حوزه پرریسک اقتصاد دانش پایه ورود جدی نکرده و نقش هماهنگ کننده خود را ایفا نموده است، باید منتظر بمانیم و ببینیم آیا استاندار ریسک می کند و پشت مخترعان اقتصاد پرریسک اما پربازده را می گیرد یا نه؟!
گزارش: پیمان فرامرزی