خبرگزاری کار ایران

ایلنا از بحران روانی جنگ بر زنان گزارش می دهد؛

جهانِ بی قانون، جهانِ بی پاسخ/ جامعه جهانی صدای زنان ایران را نشنید

جهانِ بی قانون، جهانِ بی پاسخ/ جامعه جهانی صدای زنان ایران را نشنید

حقوق زنان ایران، قربانی بی عدالتی رسانه های جهان

دامنه تجاوز گری رژیم غاصب اسراییل به ایران تا ویرانی بیمارستان ها، آتش زدن آمبولانس ها و حتی تخریب ساختمان صلح جمعیت هلال احمر ایران پیش می رود. در این میان، سکوت جامعه جهانی خود گویای بی عدالتی محض در این جنگ نابرابر است. سکوتی دردناک تر از صدای مهیب موشک ها.

به گزارش خبرنگار ایلنا، ۱۰ روز از جنگ می گذرد. صدای وهمناک موشک ها، روی سر شهر خراب می شود، ۱۵ استان کشور با اسراییل درگیر است. در کسری از ثانیه بخش درمانی زنان‌ و کودکان بیمارستان «فارابی» در کرمانشاه زیر گرد و غبار خاکستری جنگ گم می شود. اسراییل حتی به زایشگاه ها هم رحم نمی کند. 

اسناد جنایت اسراییل به ایران را این روزها به خوبی می توان در بیمارستان ها خصوصاً تهران دید. جنایاتی که خواب را از چشمان کودکان و زنان این شهر گرفته و آوار موشک ها و پهبادهای به کابوس شبانه آنان بدل شده است. 

 دامنه جنگ افروزی های رژیم غاصب اسراییل تا ویرانی بیمارستان ها و آتش زدن آمبولانس ها و حتی تخریب ساختمان صلح جمعیت هلال احمر ایران پیش می رود. در این میان، سکوت جامعه جهانی خود گویای بی عدالتی محض در این جنگ نابرابر است. سکوتی دردناک تر از صدای مهیب موشک ها.

  حالا همه نگاه‌ها به سمت حقوق بشر رنگ و رو رفته در تجاوز اسرائیل به ایران است، جنگی که تمام خط قرمزهای جهان را رد کرد تا آشکارا نقض حقوق بشر آنهم در جامعه ای که داعیه دار آن بود را فریاد بزند.

زیر رگبار موشک ها، آنسوی شهر، کُنج دیوارهای خانه ای ویران، زنی مضطرب نه تنها قربانی جنگ است، بلکه باید پناه سرپناه تخریب شده اش باشد، پرستار خانه اش باشد، در یک کلام آرام جان باشد و خود ناآرام اما زیر نقاب مقاومت، شش دانگ حواسش؛ به بچه اش، همسرش، مادر سالمندش و سایرین باشد.

 جامعه جهانی، صدای زن ایرانی را نشنید!

زیر بمباران این روزهای کشور، زن ایرانی دیده نشد، جامعه جهانی صدایش را نشنید، بخش زنان و زایمان یک بیمارستان در غرب کشور(کرمانشاه) زیر آماج حملات دشمن رفت، ۴۵ نفر در حمله هوایی جنگ جان دادند. اما در  هیچیک از رسانه های جهان تیتر نشدند. بیمارستانی که مردم عادی در آن تردد داشت، مرکز نظامی نبود.

این در حالیست که بر اساس کنوانسیون چهارم ژنو (۱۹۴۹ میلادی)، حمله به مراکز درمانی، جنایت جنگی محسوب می‌شود. ماده ۱۸ این کنوانسیون، بیمارستان‌های غیرنظامی را از هرگونه حمله مصون می‌داند و ماده ۲۷ بر حمایت ویژه از زنان باردار و مادران تأکید دارد.

آغاز فصل تجاوزگری

 اسراییل در کنار همه جنایات جنگی خود در این چند روز گذشته از جنگ، با حمله به بیمارستان فارابی کرمانشاه اثبات کرد که فصل تجاوز گری این رژیم صفاک آغاز شده و دیگر هیچکس در هیچ کجای جهان حتی در قلب زایشگاهی که باید نوید بخش زندگی و تولد باشد، نیز در امان نیست.

 نقض آشکار حقوق بشر، سکوت جامعه جهانی نسبت به تجاوزگری ها و عدم حسابرسی به رژیمی که مرزهای انسانیت را رد کرده است، بار دیگر مرگ انسانیت و خوی وحشی گری های اسراییل به سرکردگی آمریکای جنایتکار را بیش از پیش به تصویر کشید.‌

حالا در گستره جغرافیای ۱۹ استان این سرزمین، جنگ سایه افکنده است، زندگی های زیادی ویران شده،  پهبادهای جاسوسی و ریز پرنده ها از تهران تا اهواز به خط شدند  تا این جنایات را رقم بزنند. برای این رژیم نه هلال احمر، نه اورژانس نه بیمارستان معنایی نداشته و مانع بازدارنده ای نیست. 

  انگار قوانین جهانی قاعده مشخصی برای این رژیم کودک کش ندارد. اگرچه بر اساس قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل باید در زمان جنگ از زنان حمایت ویژه و از مشارکت آنان برای صلح استفاده شود، اما در جنایتی سیاه، بخش زنان و زایمان بیمارستان «فارابی» در تیررس حملات هوایی اسراییل قرار می گیرد و نشان می دهد که امنیت زنان؛ در معادلات جنگی اسراییل نه در خانه هایشان حتی در بیمارستان‌ها هم معنایی ندارد. این واقعه یادآور جنایات این رژیم در غزه مظلوم است، سرزمینی که در آن نه خبری از صلح و نه حمایت بین المللی است.

اگرچه جنگ های مشابه ایران به سرکردگی اسراییل در جهان کم نبوده و نیست، جنگ‌هایی که جامعه جهانی را به واکنش وا می داشت اما وقوع جنگ در ایران، زیر سکوت سنگین جهان، یقیناً بر پایه سیاست است نه بی خبری. 

حقوق زنان ایران، قربانی بی عدالتی رسانه های جهان

 در این میان حقوق زنان کشورمان قربانی بی عدالتی رسانه ای شد و صدای زنان این کشور به جامعه جهانی نرسید، اما مشابه این بحران ها در غزه و سایر نقاط جهان خشم جامعه جهانی را برانگیخت.

زنان و مادران چشم انتظار بیمارستان «فارابی» که جانشان در این حمله از دست رفت، با بی عدالتی محض، تیتر رسانه های جهان نشدند و خبر پرکشیدنشان قربانی سکوت رسانه ای جامعه جهانی شد و به نظر می رسد همین مسأله ساختار جهانی عدالت را به چالش می کشد. 

در مقابلِ زنان مسلمان ایران؛ جامعه جهانی، حتی سازمان های مدافع حقوق زنان، همه و همه سکوت پیشه کردند، آنها هیچگاه از رنج زنی که سقف خانه اش آوار شده بود نگفتند، از زنی به ظاهر مقاوم که باید راوی رنج جنگ باشد، آنها به عمد از زن ایرانی نگفتند تا با سکوت شان همدست اسراییل شده و شاهد ویرانی یک سرزمین باشند. اگرچه ایران همچنان با صلابت و مقتدر ایستاده تا این رژیم زالو صفت را سر جایش بنشاند، اما هیچگاه خاطرات جنگ فراموش نمی شود. 

لزوم رویکرد جنسیتی برای مدیریت برنامه های مداخله ای در جنگ

در همین رابطه رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران با تاکید به اینکه در زمان وقوع جنگ لازم است تا زنان و مردان متفاوت از همدیگر مورد توجه قرار بگیرند. اظهار می کند: داشتن رویکرد جنسیتی به همه ما کمک می کند تا پیامدهای بحران جنگ بر زنان را متمایز از مردان ببینیم. اگرچه ممکن است بعضی از پیامدها شبیه هم و  پیدا کردن راه حل ها متناسب با جنسیت  متفاوت باشد، اما نیازها، مشکلات و توانایی ها طبیعتاً در زنان با مردان تفاوت های دارد، لذا «ما نمی توانیم برای هم زن و هم مرد الزاماً یک برنامه مداخله های یکسانی را در بحران ها پیش بینی کنیم.»

سید حسن موسوی چلک در گفت و گو با «ایلنا»  معتقد است؛ همه کسانی که مسئولیت مدیریت بحران های مختلف از جمله این جنگ را به عهده دارند، باید این تفاوت در پیامدها، نیازها، خواسته ها، راه حلها,  ظرفیت ها و قابلیت ها را مد نظر داشته باشند.

او می گوید: معمولاً در بحران های مختلف، زنان میزان آسیب پذیری شان بیشتر است، به ویژه اینکه افراد غیر بومی یا افراد غریبه در بحران ها حضور پیدا می کنند که طبیعتاً می‌تواند امنیت زنان را دچار مشکل کند، یا بیماری های خاصی که زنان دارند,  خصوصاً زنان باردار و بیماری های خاص حوزه زنان را دارند در شرایط بحرانی نیازهایشان متفاوت است به همین دلیل یکی از وظایف مددکاران و مداخله گران اجتماعی در زمان بحران، شناسایی و متناسب سازی نیازهای زنان در حین و پس از بحران و فراهم آوردن دسترسی آنان برای منابع و دریافت حمایت‌ها است تا بتوانند در این شرایط به آنان کمک بیشتری کنند.

عضو هیات رئیسه منطقه آسیا-اقیانوسیه فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی، ابراز می کند: یک جاهایی برخی مواقع قدرت بدنی  برخی زنان معمولاً بیشتر از مردان است و در چنین شرایطی میزان آسیب آنان کمتر است، اما در بیشتر مواقع ما با زنان تنهایی مواجهیم که سرپرست خانواده اند در این صورت اگر مشکلات مالی داشته و یا استقلال مالی نداشته باشند، طبیعتاً در بحران ها شرایط سخت تری را تحمل می کنند.

موسوی چلک می گوید: به عنوان یک مددکار اجتماعی انتظار دارم تا در این وضعیت جنگی، از زنان؛ بویژه زنان تنها، سالمند و زنانی که درگیر بیماری هستند، حمایت ویژه شود.

صدای زنان در بحران ها شنیده نمی شود!

او تاکید می کند: وقتی بحرانی اتفاق می افتد، زنان بیش از مردان درگیر مدیریت داخلی امور خانواده هستند، نگهداری از فرزندان، مراقبت از سالمندان و حمایت روانی از فرزندان باعث شده تا مسئولیت پذیری آنان از مردان بیشتر باشد، ممکن است مردان حتی حسب نوع شغل شان در  بسیاری از مشاغل بیرون از محیط خانه باشند، در گروه های اجتماعی مشارکت داشته باشند و به نوعی خود مراقبتی اجتماعی برای خودشان داشته باشند اما زنان معمولاً یکسان با مردان چنین فرصت های ندارند و واقعیت این است که در خیلی از مواقع صدای زنان در بحران حتی ممکن است به گوش سیاست گذاران و  برنامه ریزان هم به نوعی نرسد.

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران تاکید می کند: نقش مادری، مسئولیت مادران را در ایجاد آرامش در خانواده در شرایط بحرانی بسیار  پررنگ می کند، آنان هم باید مراقب باشند که آن اضطراب و نگرانی بچه ها را مدیریت و نگرانی خودشان را به بچه ها منتقل نکنند.

او ادامه می دهد: در شرایط جنگی، زنان مجبورند تا شرایط روانی خانواده را به حالت اولیه برگردانده، از آنسو نیز باید از خودشان نیز مراقبت کنند، تعادل لازم را داشته باشند و آرامش لازم را به دست آورده و به آینده امیدوار باشند و حتی در زمان بحران نقش زنان در تامین مواد غذایی برای فرزندان و سایر اعضای خانواده پررنگ تر است.

موسوی چلک ابراز می کند: به همین دلیل مسئولیت زنان در بحران ها عملاً بسیار مهم است، اگرچه ممکن است به ظاهر دیده نشوند، اما واقعیت این است که زنان نقش بسیار پررنگی در  بحران ها دارند.

لزوم عدالت دسترسی به امکانات در زمان جنگ

 عضو هیات رئیسه منطقه آسیا-اقیانوسیه فدراسیون جهانی مددکاران اجتماعی تاکید می کند: عدالت دسترسی به امکانات از نکات مهمی است که در زمان بحران مردم به آن نیاز دارند. 

او اضافه می کند: از آنجایی که زنان و مردان نیازها و مطالبات متفاوتی دارند طبیعتاً جامعه نمی تواند نسبت به عدالت در دسترسی به خدمات بی تفاوت باشد و انتظار داشته باشد که با یکسری خدمات یکسان بتواند پاسخ همه گروه ها را بدهد. حتی در مورد زنان، معتقدم که  نوع خدمات به دختران جوان، زنان میانسال و زنان سالمند طبیعتاً شبیه به همدیگر نیست لذا این موضوع  باید حتماً برای کسانی که در جرخه مدیریت بحران، مسئول و نقش آفرین هستند، مد نظر قرار بگیرد.

 صدای زنان شنیده نمی شود

موسوی چلک عنوان می کند:  در زمان وقوع بحران ها معمولا مردان بیشتر صحبت می کنند، وقتی مسئولی می آید زنان کمتر حضور دارد، این در حالیست که می بایست حتماً فرصت ارتباط با زنان و فرصت شنیدن صدای زنان را در بحران فراهم کنیم.

رییس انجمن مددکاران اجتماعی ایران می افزاید: نکته دیگری که باید در زمان بحران ها مد نظر مددکاران اجتماعی قرار بگیرد، موضوع زیست بوم فرهنگی است، ارزش ها و هنجارهای اجتماعی محیط هایی که بحران ها در آن اتفاق می افتد، طبیعتاً در برخی مناطق فشارهای  فرهنگی می تواند مانعی برای دریافت خدمات و حضور زنان در گروه های اجتماعی و شرایط دیگر شود اما آنچه مهم است اینکه ما در ارائه خدمات این ملاحظات فرهنگی و زیست بوم را باید  مدنظر داشته باشیم تا برای ارائه خدمات به زنان بهتر و حرفه ای تر عمل کنیم به گونه ای که مشکلی برای زنان ایجاد نکند.

به گزارش خبرنگار ایلنا، در شرایط بحرانی جنگ، زنان به‌عنوان یکی از اصلی‌ترین گروه‌های در معرض خطر، با چالش‌های متعددی در زمینه امنیت، سلامت و دسترسی به منابع اولیه مواجه می‌شوند. لزوم توجه به نیازهای خاص زنان و تقویت ظرفیت‌های آنان برای مراقبت از خود، از جمله اولویت‌هایی است که می‌تواند نقش مهمی در کاهش آسیب‌ها و ارتقای تاب‌آوری در جوامع جنگ‌زده ایفا کند.

گزارش: آمنه سپهر

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز