ایلنا گزارش میدهد؛
مردم گیلان؛ قربانیان معامله پایاپای سیاسیون/ وقتی جان مردم فدای زد و بندهای سیاسی میشود/علوم پزشکی گیلان پاسخگوی مرگ جوان رودباری نیست

نماینده رودبار، برای حل مسائل درمانی حوزه انتخابیه خود چه کرده است؟
مردم رودبار در اظهاراتشان معتقدند که جانشان قربانی معامله پایاپای سیاسیون در زد و بندهای سیاسی شده است، موضوعی که به دلیل مرگ یک جوان بر اثر نبود امکانات درمانی و بیمسئولیتی نسبت به جان مردم در هفته اخیر خبرساز شده است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، پرونده خبری مرگ جوانی که سحرگاه نهم اردیبهشت سالجاری در بیمارستان «سلامت» رستم آباد گیلان بر اثر اهمال کاری کادر درمان و کمبود تجهیزات درمانی جان باخت، وارد ابعاد تازهتری شده است.
پروندهای که بر اثر تعلل و بیتفاوتی کادر درمان این بیمارستان نسبت به حال وخیم یک بیمار، باعث شد تا تنپوش مشکی بر تن یک طایفه بنشیند.
در بخشهایی از این گزارش آخرین اظهارات مرحوم «کوروش رمضانی» قبل از مرگ، توسط پدرش روایت شده است، اظهاراتی که وضعیت نابسامان جسمی و اهمال کادر درمانی بیمارستان رستم آباد و بیمارستان ولیعصر رودبار را به خوبی آشکار میکند.
مرگ این جوان که دانشجوی رشته حقوق بود، احساسات مردم رستم آباد را جریحه دار و افکار عمومی را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.
این در حالیست که در حرفه پزشکی با توجه به ماهیت کاری و سر و کار داشتن با جان بیمار، باید خطاها به حداقل ممکن تقلیل پیدا کند و حتی گفته میشود که یک خطا نیز خسارتی جبران ناپذیر است.
روایت اول:
«کوروش» قربانی بیتفاوتی و بیامکاناتی شد
پدر این جوان تازه درگذشته به «ایلنا» میگوید: پسر جوانش قربانی نبود امکانات درمانی و بیتفاوتی کادر درمان بیمارستان سلامت شده است.
حجت رمضانی به شرح واقعه میپردازد و میافزاید: وقتی به بیمارستان سلامت رسیدم، پسرم یکه و تنها روی تخت بیمارستان با صدای بلند داد میزد و دائم تکرار میکرد که «دارم خفه میشم».
آقای رمضانی ادامه میدهد: آن روز بیش از ۱۰ بار به پزشک گفتم اینجا امکانات نیست، حداقل پسرم را به مرکز استان اعزام کنید تا بتوانم بچهام را به بیمارستان خصوصی انتقال بدهم. اما این پزشک با خونسردی تمام به من گفت: «شما میتوانید رضایت بدهید و بعد پسرتان را با وسیله شخصی به مرکز دیگر انتقال دهید.»
چگونه میتوانستیم یک بیمار تصادفی با دنده شکسته را با ماشین شخصی حدود پنجاه کیلومتر انتقال بدهیم تا به یک مرکز درمانی برسانیم؟ آنها پسرم را اعزام نکردند، «فقط تعلل میکردند تا شیفت تمام شود.»
آقای رمضانی اضافه میکند: ما نه سوپروایزر دیدیم، نه رئیس بیمارستان و نه حتی یک خدمهای که کمک حالمان شود تا بتوانم پسرم را روی تخت نگه دارم، چون مدام از درد زیاد از تخت به زمین میافتاد.
پزشک آنکال نبود
او تاکید میکند: «خیلی اصرار کردیم که پسرم را به رشت اعزام کنند اما نکردند.» متاسفانه به حرف ما توجهی نکردند و جان این بیمار تصادفی اهمیتی برایشان نداشت، حتی پزشک آنکالی که باید در مرکز شهرستان باشد، نبود.
مثل اینکه آنها (پرسنل) با هم در تماس بودند، چون تعلل میکردند تا این پزشک برسد، آنگونه که میگویند آن زمان پزشک آنکال در رشت بوده است.
این پدر داغدیده میگوید: در بیمارستان ولیعصر رودبار هم وضعیت تقریباً به همین منوال بود، پزشک آنکال نبود، تا توانستند دست دست کردند و بعد از آن پسرم را به اتاق سی تی اسکن بردند، آنقدر «کوروش» بیتاب بود که توان ایستادن نداشت، از من خواستند لباس ضد اشعه بپوشم و پسرم را روی تخت سی تی اسکن نگه دارم تا بتوانند عکس برداری کنند، بعد از عکس برداری هم پزشکی پیدا نشد تا تشخیص بدهد، پسرم را به اتاق cpr بردند. گفتم چرا پسرم را به اتاقcpr میبرید، در حالیکه کوروش هوشیار بود و با من حرف میزد.
زمان میگذشت، حال پسرم وخیمتر میشد و دایم میگفت: «بابا دارم میمیرم، بابا دارم خفه میشم» هیچکس هیچ کاری نمیکرد حتی در اتاق spr پسرم را مدام از این تخت به آن تخت میگذاشتند، بخاطر درد و تکانهای شدید پسرم از روی برانکارد به زمین افتاد و با کمک یکی از نیروهای خدماتی بلندش کردیم و روی تخت گذاشتیم، با این حال هنوز هم پزشک آنکال نیامده بود، تا اینکه پس از نیم ساعت پزشک آنکال از راه رسید (ساعت۹) و بیتفاوت به وضعیت بیمار به سمت بخش روانه شد و پس از آن به اتاق عمل رفت. تا درب اتاق عمل پسرم هوشیاری داشت با من صحبت میکرد، دایم میگفت: «به من آب بدید من دارم خفه میشم».
آقای رمضانی از آخرین گفت و گوی خود با پسرش تا درب اتاق عمل میگوید، از اجحافی که در حق پسرش در کروکی صحنه تصادف شده بود، او ادامه میدهد و من بیشتر از پیش به وضعیت وخیم حوزه درمان این استان و ناکارآمدی سیستم معیوب وسوء مدیریت این استان در حوزه درمان میرسم.
روایت دوم
کوروش با پای خودش رفت و دیگر برنگشت
جواد رمضانی عموی کوروش رمضانی هم در تشریح روز واقعه این حادثه تلخ به «ایلنا» میگوید: حوالی ساعت شش صبح مطلع شدم که برادرزادهام تصادف کرده است، بدون فوت وقت خودم را به سر صحنه رساندم، برادر زادهام نبود، شاهدان عینی میگفتند: «کوروش با پای خودش سوار آمبولانس شده و به بیمارستان رستم آباد اعزام شده» دلم کمی آرام گرفت، ماندم تا کروکی کشیده شود.
حوالی ساعت هفت ربع صبح به بیمارستان سلامت رسیدم، برادر زادهام روی تخت از درد زیاد به خود میپیچید، اما هوشیار بود. تنها یک سرم به دستش وصل بود که احتمالاً عوامل اورژانس به او وصل کرده بودند.
او ادامه میدهد: برادر زادهام با همان درد شدید با من صحبت کرد، از من خواست تا ماسکش را بردارم، ضریب هوشیاش بالا بود اما بخاطر درد زیاد مدام در حال پیچ و تاب بود.
«کوروش رمضانی» قربانی تعویض شیفت شد
آقای رمضانی میگوید: من یک آدم معمولی ام، سر رشته پزشکی ندارم ولی با این درد نشسته به جان برادر زاده ام، شک نداشتم دندهاش شکسته و خونریزی داخلی کرده است چون مدام داد میزد که «دارم خفه میشم». من همه اینها را به پزشک گفتم اما او گفت: «ما داریم کارهای انتقالش را انجام میدهیم» در صورتیکه بعداً فهمیدیم اینها بخاطر تعویض شیفت تعلل میکردند که پرستار شیفت بعد بیاید تا کوروش اعزام شود. «برادر زادهام قربانی تعویض شیفت شد، به همین سادگی.»
عموی مرحوم «کوروش رمضانی» ادامه میدهد: دقیقاً زمانی که کوروش را برای انتقال به بیمارستان رودبار به آمبولانس گذاشتند، همان موقع به تغییر شیفت پرستاران خورد و بماند که دو ساعت قبل از آن ساعت حوالی پنج و چهل و پنج دقیقه تا ساعت هشت و ربع بیمار ما را معطل کردند، ما دیدیم راننده آمبولانس تعلل میکند، گفتم چرا حرکت نمیکنی «گفت منتظر تعویض شیفتم تا شیفت بعدی تحویل بگیرد»
۲۵ دقیقه ما دور آمبولانس میگشتیم تا پرستار شیفت برسد.
«خودم شاهد بودم که سورپروایز بیمارستان در محوطه بیمارستان سلامت با بیمارستان رودبار تماس گرفت، او به هیچ وجه بالای سر بیمار ما نیامد و از شرایط بیمار ما هیچ اطلاعی نداشت.»
آقای رمضانی ادامه میدهد: سوپروایزر بیمارستان سلامت شفاف و واضح به عوامل بیمارستان ولیعصر رودبار که قرار بود بیمار ما را انتقال بدهند توضیح نداده بود که وضعیت این بیمار در حال انتقال چگونه است، بیمارستان رودبار آمادگی پذیرش بیمار اینچنینی نداشت و فکر میکردند که در حد یک تصادفی معمول است. بلاخره بعد از تعلل کادر بیمارستان، پرستاری که میبایست با بیمار منتقل میشد از راه رسید و بدون تعویض لباس، شیفت را تحویل و در آمبولانس نشست و بعد حرکت کردند سمت رودبار.
او اظهار میکند: من خودم چند ماه پیش بیمار بودم، وقتی به این بیمارستان «سلامت» مراجعه کردم پزشک جلوی خودم با سرچ در گوگل در نسخه داروها را نوشت، وضعیت این بیمارستان با این حجم از جمعیت تحت پوشش تا به این حد «اسفبار» است.
جان آدمها برای کادر این بیمارستان به حدی بیارزش شده که در زمان انتقال برادر زادهام با آن همه درد و رنج، دو پرستار در حال خنده و شوخی کردن بودند.
حادثه دردناک این جوان در اتاق عمل با مرگ وی به پایان رسید، حادثهای که اگر ذرهای تعهد شغلی، ذرهای وجدان کاری و کمی مسئولیتپذیری در بدنه کادر درمان بیمارستان رستم آباد بود، شاید اصلاً چنین اتفاقی رخ نمیداد.
اما مرگ این جوان گیلانی که حتی یک داروخانه در بیمارستان سلامت نبود تا سه عدد آمپول در آن تهیه شود، ثابت کرد که جان انسانها برای مراکز درمانی این استان ارزشی ندارد،
نماینده رودبار برای حل مسائل درمانی مردم چه کرده است؟
در همین پیوند، یک فعال اجتماعی در منطقه رستم آباد گیلان هم در گفت و گو با «ایلنا» میگوید: نماینده مردم شهرستان رودبار در مجلس شورای اسلامی نسبت به وضعیت نامطلوب درمانی در حوزه انتخابیه خود اشراف کامل دارد و خوب میداند که بیمارستان «سلامت» رستم آباد تقریباً ۵۰ درصد از کل جمعیت شهرستان رودبار را زیر پوشش درمانی قرار داده است که با توجه به پراکندگی جمعیت و دسترسی آسان به این بیمارستان، میبایست این مرکز درمانی تجهیز شود.
وی میافزاید: آقای چگینی از دور یازدهم نماینده مردم رودبار در مجلس است، آیا تاکنون به این مشکلات پی نبرده است؟ آیا همه توان رسانهای کردن مرگ عزیزانشان را دارند تاصدایشان شنیده شود؟
این فعال اجتماعی تاکید میکند: حالا دکتر چگینی چه پاسخی به این مردم دارد؟ برای رفع مشکلات درمانی حوزه انتخابیه خود چه کرده است؟
او اضافه میکند: گزارشها حاکی از این است که بیمارستان «سلامت» نه کادر مناسب و نه امکانات درستی دارد، موضوعی که پیرو آن دانشگاه علوم پزشکی مکرراً اعلام میکند؛ این بیمارستان «زیان ده» است و شاید دلیلعدم تامین تجهیزات و نیروی انسانی همین باشد. در حالیکه دکتر آشوبی رییس دانشگاه علوم پزشکی گیلان باید نسبت مسائل پیش آمده پاسخگو باشد.
او ادامه میدهد؛ خواسته مردم رودبار از نماینده مجلس، ورود به میدان چالشهای حوزه درمانی منطقه است نه اینکه در مجالس ترحیم شرکت و به بازماندگان تسلیت بگوید، اینها که دردی از مردم دوا نمیکند.
این کنشگر و فعال اجتماعی استان گیلان تاکید میکند: اینجا شرایط به گونهای است که مردم مُصرانه پیگیر این مسأله شده اند، اگر اینبار هم نماینده مجلس کوتاهی کند مسلما در افکار عمومی بیش از پیش محکوم خواهد شد.
زد و بندهای سیاسیون عامل اصلی عقب ماندگی حوزه درمان گیلان
استان گیلان از حیث زیرساختهای بیمارستانی وضعیت مطلوبی ندارد، کنشگران سیاسی و اجتماعی این استان معتقدند که یکی از عمدهترین عوامل وضعیت فعلی بیمارستانهای این استان زد و بندهای سیاسی میان برخی از سیاستمداران است.
با کمی جستجو در سر لیست خبرهای گیلان، وضعیت نابسامانیهای حوزه درمان این استان بسیار مشهود است.
بی توجهی به مطالبات مردم نسبت به امکانات درمانی، وعدم رعایت استانداردهای بهداشت و حضور نداشتن برخی از پزشکان در ساعات موظفی در بیمارستان ها، به خوبی گویای سردرگمی مردم، بیماران و کوتاهی در انجام وظیفه کادر درمانی این استان است.
مردم گیلان چه در فضای مجازی و چه در فضای حقیقی با انتقاد ازعدم رسیدگی به برخی بیماران در اکثر بیمارستانهای این استان تصریح میکنند که مدیریت درمان استانشان بسیار ضعیف است و این موضوع با بازرسی هایی که از بیمارستان های شرق و غرب این استان انجام شده، بسیار مشهود است.
مردم خسته از مدیریتهای رانتی/علوم پزشکی گیلان پاسخگو باشد
آنها با صراحت اعلام میکنند؛ هرگز در مقابل برخی از مدیریت های رانتی، خسته و فشل که در قبال حقوق مشروع بیماران تعهدی ندارد، کوتاه نمیآیند و هراسی از تهدید صاحبان قدرت و زر و زور ندارند.
پیگیریهای «ایلنا» برای شفافسازی علت اصلی مرگ جوان رستم آبادی با مسئولان این استان به نتیجهای نرسید.
رئیس دانشگاه علوم پزشکی این استان پاسخی به مطالبهگری «ایلنا« نداد و با انداختن توپ به زمین روابط عمومیاش از این مهلکه رسانهای گریخت.
مسئول روابط عمومی این دانشگاه نیز با گستاخی تمام از زیر بار پاسخگویی شانه خالی کرد و حتی دقیق نمیدانست که باید در چه مواردی اظهار نظر و مطالب را جمعبندی کند.
این واکنش روابط عمومی درست زمانی رخ داد که دقایقی پیش از تماس این خبرنگار با آشوبی رئیس دانشگاه علوم پزشکی گیلان از وی خواسته بود تا موارد مطرح شده در گزارش ایلنا (موضوع مرگ جوان رستم آباد رودبار در اثر کمیود تجهیزات درمانی) را شفافسازی کند.
این تماس تلفنی اگرچه با چالش همراه بود اما پاسخها به این مطالبه «ایلنا» برای شفافسازی موضوع، کماکان بیپاسخ مانده و این روابط عمومی حاضر به پاسخگویی به مشکلات یاد شده در بیمارستان رستم آباد رودبار نشد.
فرماندار رودبار هم پاسخ نداد
البته فرماندار شهرستان رودبار هم پس از سه روز، در ارتباط با مسائل پیش آمده در حوزه بیمارستان سلامت، شفافسازی نکرد و تنها با ارسال یک پیامک با مضمون اینکه «سرشان شلوغ است و باید به وی فرصت بدهیم» از زیر بار پاسخگویی شانه خالی کرد.
گزارش: آمنه سپهر