موفقیت دختر نابینا در کنکور/ غزل بهرامی رتبه ۱۲ منطقه ۳ را کسب کرد

سازمان بهزیستی کشور اعلام کرد: غزل بهرامی دانشآموز نابینا توانست در کنکور امسال رتبه ۱۲ منطقه ۳ و ۸۶ کشوری را کسب کند.
به گزارش ایلنا از سازمان بهزیستی کشور، در کوچههای شهر پاوه، دختری ۱۸ ساله با چشمانی نابینا، مسیر موفقیتی را پیموده که بسیاری رویای آن را در سر دارند.
غزل بهرامی متولد سال ۱۳۸۶ توانست در کنکور امسال رتبه ۱۲ منطقه سه و رتبه ۸۶ کشوری را کسب کند؛ افتخاری که نهتنها برای خانواده و شهرش بلکه برای همه دانشآموزان با شرایط خاص، الهامبخش است.
بر اساس این گزارش، غزل سالهای ابتدایی را در مدرسه ویژه نابینایان گذراند اما از دوره متوسطه وارد مدارس عادی شد؛ جایی که نبودِ معلم رابط و ناآشنایی معلمان و همکلاسیها با شرایط او، روزهای دشواری را رقم زد. با این حال، او بهجای انزوا، دست دوستی به سوی دیگران دراز کرد، شرایطش را توضیح داد و با پشتکار و تعامل، مسیر یادگیری را ادامه داد.
وی درباره تجربههایش میگوید: خیلی از کتابهایم بریل یا صوتی بود. شبها قبل از کلاس، کتاب صوتی را گوش میدادم تا در کلاس متوجه درس شوم. وقتی نمودار یا مسئلهای بود که نمیتوانستم ببینم، از دوستانم میخواستم برایم توضیح دهند.
انتخاب رشته علوم انسانی در دبیرستان، مرحلهای تازه و دشوارتر برای غزل بود. او هر روز ضبطصوت کوچکش را به مدرسه میبرد، صدای معلمان را ضبط میکرد و ساعتها در خانه گوش میداد و خلاصهنویسی میکرد. کمبود منابع کمکدرسی بریل برای نابینایان، او را بیشتر به حمایت معلمان بهویژه معلم ادبیاتش، متکی کرد.
غزل در این باره میگوید: برای ما نابینایان، کتابهای تخصصی و نسخههای صوتی موجود، قدیمی و ناکافی هستند. بسیاری از اوقات، دیگران باید برایمان بخوانند و همچنین کتاب تستی به صورت بریل یا نسخههای صوتی کافی در دسترس ما نیست.
اما شاید یکی از نقشآفرینان بیصدا در موفقیت غزل، مادرش باشد؛ مادری که برای رفتوآمد دختر نابینایش به مدرسه، رانندگی یاد گرفت و سالها هر روز او را رساند و بازگرداند.غزل درباره پشتکارش میگوید: از کودکی قرآن حفظ میکردم و این باعث تقویت حافظهام شد. در پایه دوازدهم روزی ۱۲ ساعت درس میخواندم. انتظار رتبه بین ۳۰ تا ۷۰ را داشتم، اما رتبه ۱۲ برایم غیرمنتظره بود.
اکنون او آرزوی ادامه تحصیل در رشته روانشناسی در دانشگاه تهران یا شهید بهشتی را دارد، هرچند نگرانیهایش برای زندگی در شهری دور از خانواده، با نابیناییاش دوچندان است. با این حال، به گفته خودش، گفتوگو با دوستان و مشورت با آنها، انگیزه تجربه این مسیر را در دلش زنده نگه میدارد.
غزل تصمیمی متفاوت نیز گرفته است؛ برخلاف بسیاری از نابینایان که به دانشگاه فرهنگیان و شغل معلمی فکر میکنند، او این مسیر را انتخاب نکرد. دلیلش روشن است: سال گذشته چند نفر از دوستان نابینایم در آزمون فرهنگیان پذیرفته شدند، اما در مرحله مصاحبه به دلیل نابینایی رد شدند همین باعث شد دیگر به سراغ این دانشگاه نروم.
موفقیت غزل بهرامی نهفقط داستان تلاش یک دانشآموز نابینا، بلکه روایتی از امید، همراهی خانواده، ایستادگی در برابر کمبودها و ایمان به تواناییهای انسانی است؛ روایتی که میتواند چراغ راهی برای بسیاری از نوجوانان باشد.