معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران:
سالیانه به ۴۰ میلیون متر مربع ساختوساز برای جلوگیری از فرسودگی تهران نیاز داریم
ما از اینکه دولت محترم مرکزیت سیاسی را به مکران منتقل کند، بسیار خوشحال میشویم. اما فعلاً همین که یک ساختمان یا دفتری در آنجا بسازد تا مسئولان بتوانند به مکران رفت و آمد کنند، کافی است. حتی لازم نیست آنجا دولت، درست کنند. اگر فقط یک هتل در چابهار بسازد، آن وقت میتوان باور کرد که آنها توانایی ایجاد مرکزیت را دارند.
پس از آن که معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران با اشاره به کمبود یک میلیون واحد مسکونی در پایتخت، از سازندگان درخواست کرد با تمرکز بر ساخت واحدهای زیر ۱۰۰ متر، در رفع این کمبود مشارکت کنند، رئیس شورای شهر تهران از ارائه طرحی جدید از سوی وزارت نیرو خبر داد که به واسطه بحران کمبود منابع آبی، موجب توقف ساختوساز در تهران به مدت دو سال خواهد شد.
این سیاست از سوی سخنگوی دولت و همچنین غلامرضا کاظمیان، دبیر شورای عالی معماری و شهرسازی و معاون وزیر راه و شهرسازی، تأیید و هدف از آن، جلوگیری از افزایش بارگذاری جمعیتی در پایتخت عنوان شد.
این دو دیدگاه متضاد، چالشی اساسی را در حوزه مسکن تهران پیش روی سیاستگذاران قرار داده است؛ از یک سو، نیاز مبرم به عرضه مسکن برای پاسخگویی به تقاضای فزاینده و تأمین نیازهای جمعیتی و از سوی دیگر، محدودیتهای زیستمحیطی و نگرانی از تشدید بحران آب، که اجرای طرحهای توسعه شهری را با موانع جدی روبرو میسازد. برای بررسی این موضوع با حمیدرضا صارمی معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران گفتوگویی داشتیم که متن آن به این شرح است.
تناقض در سیاستگذاری؛ از جذب سالیانه ۴۰ هزار دانشجو تا تشویق مردم به مهاجرت از تهران
شما از کمبود یک میلیون واحد مسکونی در تهران سخن میگویید اما دولت براساس سیاستهای کلان آمایش سرزمین معتقد است که باید رشد جمعیت و بارگذاری جمعیتی در تهران به نفع سایر مناطق کشور محدود شود، این اختلاف دیدگاه و سیاستگذاری چگونه باید حل شود؟
همه ما باید به این موضوع توجه کنیم که تمامی نظرات کارشناسی، اعم از اظهارات آقای کاظمیان، خانم صادق به عنوان وزیر راه، آقای رئیس جمهور، اینجانب و سایرین، امروز ثبت و ضبط میشود و بعدها مورد عمل واقع خواهد شد.
ما در تهران 9 میلیون نفر جمعیت و یک قانون جوانی جمعیت داریم. سوال اساسی این است که آیا رویکرد کلان کشور در زمینه قانون جوانی جمعیت، همچنان در اولویت قرار داردیا نه؟ دوستان میگویند نباید به تهران مهاجرت شود. خب، ما بیشتر از آنها به این مساله اعتقاد داریم. ما هم عمیقا باور داریم که ظرفیت مهاجرپذیری تهران باید کاهش یابد، اما سؤال اینجاست که چرا دولت، علیرغم این رویکرد، سالانه حدود 40 هزار دانشجو را از سراسر کشور اعم از دانشگاه دولتی، آزاد ، علمی کاربردی و... در تهران جذب میکند؟ در حال حاضر، 700 هزار دانشجو در تهران ساکن هستند چرا این تعداد تعیین تکلیف نمیشوند؟ علاوه بر این،حدود ۳ میلیون اتباع خارجی در تهران وجود دارند. چرا دولت این اتباع را ساماندهی نمیکند؟
روزانه ۵ میلیون نفر به دلایل مختلف از جمله برای مقاصدی مانند نمایشگاه بینالمللی سئول به تهران وارد میشوند. مصرف آب آنها چقدر است؟ ما در تهران فشار تقاضای مسکن داریم. وقتی فشار تقاضا داریم، باید فشار عرضه هم باشد، ولی این اتفاق نیفتاده است. در حال حاضر به خاطر این عدم تعادل، نرخ تورم مسکن از نرخ تورم عمومی کشور بیشتر شده است. این که دیگر چیزی نیست که بگوییم وجود ندارد و انکارش کنیم.
در تهران سالانه ۵۱ هزار ازدواج صورت میگیرد و حدود ۳۹ هزار ورودی خالص مهاجر به شهر تهران داریم.با توجه به تغییر در سبک زندگی، خانوارهای یک نفره ۱۳ درصد، خانوارهای دو نفره ۲۸ درصد و مجموع خانوارهای یک، دو و سه نفره حدود ۶۵ درصد از کل خانوارها را تشکیل میدهند.
ما در تهران رشد جمعیتی نداریم، بلکه رشد تعداد خانوار را داریم. به همین دلیل، باید به این نیاز پاسخ دهیم و عرضه مسکن با تقاضا متناسب باشد تا افراد کمدرآمد تهران به شهرهایی مانند اسلامشهر، پردیس، اندیشه و سپس هشتگرد و...رانده نشوند. وگرنه نتیجه همین میشود که روزانه حدود ۱ میلیون و ۷۰۰ هزار خودرو و تقریباً ۴.۵ تا ۵ میلیون نفر به صورت روزانه به تهران وارد و از آن خارج میشوند.
قیمت ساخت مسکن در تهران به 30 میلیون تومان رسیده است
مرکز آمار ایران به تازگی گزارشی منتشر کرده است که نشاندهنده رشد ۲۲ درصدی قیمت نهاده های ساختمانی در فصل بهار ۱۴۰۴ است، یعنی ما از یک سو شاهد افزایش هزینه ساخت و ساز هستیم و از سوی دیگر با کاهش عرضه به دلیل سیاست دولت در زمینه کاهش ساخت و ساز در تهران مواجهیم. در این وسط چه بر سر متقاضیان خواهد آمد؟ آیا سیاست دولت در تشویق سازندگان برای سرمایهگذاری در سواحل جنوبی چون مکران و درخواست از مردم برای مهاجرت به این بخش ها جواب خواهد داد؟ کمااینکه زمانی هم شایعه انتقال پایتخت از تهران به نقاطی مانند مکران را هم مطرح کردند.
قیمت مسکن از سال ۱۳۹۳ که متری ۳ میلیون تومان بود، به حدود ۳۰ میلیون تومان رسیده است. در مراکز استانها، متأسفانه در همین دوره قیمتها تا ۱۰ برابر افزایش یافته است. هر اتفاقی که در تهران رخ میدهد، به سایر شهرهای کشور تسری پیدا میکند. برای مثال، اگر قیمت مسکن در تهران بالا برود، اصفهان، یزد، مشهد و.... نیز تحت تأثیر قرار میگیرند. همچنان که، افزایش قیمت کالاها در تهران به سرعت به دیگر شهرها نیز سرایت میکند.
دولت با لنز خودش و از فاصلهای دور به مسئله تهران نگاه میکند. شناخت کمی از تهران دارد و زبان متفاوتی را به کار میبرد. ما از اینکه دولت محترم مرکزیت سیاسی را به مکران منتقل کند، بسیار خوشحال میشویم. اما فعلاً همین که یک ساختمان یا دفتری در آنجا بسازد تا مسئولان بتوانند به مکران رفت و آمد کنند، کافی است. حتی لازم نیست آنجا دولت، درست کنند. اگر فقط یک هتل در چابهار بسازد، آن وقت میتوان باور کرد که آنها توانایی ایجاد مرکزیت را دارند.
با حرفهای خوب و دلنشین نمیتوان جامعه را معطل نگه داشت. در تهران، ساخت و ساز باید مطابق با طرح جامع و تفصیلی پیش برود. جلوگیری از این امر، باعث ایجاد تنش در جامعه میشود. قیمتهای کنونی که به دلیل رکود ناشی از جنگ و شرایط فعلی حاکم شده است، پایدار نخواهد بود و نهایتاً چهار یا پنج ماه دوام میآورد. پس از آن، ممکن است قیمت مسکن در تهران به شکل افسارگسیختهای افزایش یابد.
ما معتقدیم که باید حداقل در تهران سالانه ۴۰ هزار پروانه ساختمان صادر شود. حداقل باید ۴۰ میلیون متر مربع در سال ساخت و ساز شود تا تهران یک شهر فرسوده نشود و بتواند فشار تقاضا را پاسخ دهد.
حداقل تا چهار - پنج سال آینده باید در تهران خانههای 35-40 متری ساخته شود
با توجه به این حجم از تقاضا و افزایش قیمتها نظر شما درباره ساخت مسکن کم متراژ چیست؟
مادر من در تهران زندگی میکند، رانندگی هم بلد نیست، ولی موقع ساخت خانهاش میگویند الزام دارد، پارکینگ بزند. من شخصا معتقدم که پارکینگ برای کسی الزامی است که سند خودرو دارد. کسی که میخواهد خودرو بخرد، باید پارکینگ تهیه کند. ما باید این سبک را عوض کنیم. معتقدم ما در تهران باید بتوانیم واحدهای ۴۰-۵۰ متری و حتی ۳۵ متری هم درست کنیم.
ما ناراحتیم که خانوارهای یک نفره ۱۳ درصد شدهاند، ناراحتیم که خانوادههای دو نفره 28درصد شده اند، ناراحتیم که بعد خانوار کاهش پیدا کرده است. من معتقدم در کوتاهمدت سیاستهای کلی ما باید به سمت تحکیم بنیاد خانواده، ازدواج، فرزندآوری برود، ولی وضع موجود، با آرمان ما فاصله دارد و این واقعیتی است که به لحاظ ساختار اجتماعی اتفاق افتاده است. وقتی در کشور سالی 440 هزار ازدواج و ۱۹۰ هزار طلاق صورت میگیرد و پس از هر طلاق، یکی از طرفین به خانه اول خود بازنمیگردند، در این شرایط چه باید کرد؟
پس در حال حاضر به لحاظ ساختار اجتماعی، این حرفهای آرمانی که زده میشود و قوانین بالادستی هم رویش وجود دارد، نمیتواند پیادهسازی شود. به همین خاطر معتقدم حداقل تا چهار - پنج سال آینده باید اجازه دهیم خانههای 35-40 متری ساخته شود.
صدور رایگان پروانه ساخت و ارائه مشوقهای تراکمی در بافت فرسوده
وضعیت نوسازی بافت فرسوده در تهران چگونه است؟ با توجه به مخالفت دولت با افزایش تراکم ساختوساز (بارگذاری جدید) در این مناطق، آیا سازندگان همچنان به نوسازی بافتهای فرسوده علاقهمند خواهند بود؟
از مجموع حدود ۸۷۰ هزار پارسل (قطعه زمین) در تهران که دارای ساختمانهای مسکونی و اداری هستند، ۴۴۰ هزار پارسل در مناطق بافت فرسوده و ناپایدار قرار دارند. این وضعیت، ما را ملزم به بازسازی، نوسازی و بهسازی این مناطق میکند.
به عقیده ما، دولت و مجلس شورای اسلامی در زمینه بافت فرسوده اقدامات خوبی انجام دادهاند؛ هم دولت مشوقهایی ارائه کرده و هم مجلس در این زمینه همکاری لازم را داشته است. دولت قبلی نیز مصوبهای در شورای عالی شهرسازی و معماری ایران داشت که به این امر کمککننده بود.
بر اساس مصوبه شورای شهر تهران، ما مکلف هستیم به صورت بلوکی سالانه ۳ درصد از بافت فرسوده را نوسازی کنیم و الان جلوتر از برنامه هستیم.
اما اگر بخواهیم محدودیت طبقه ایجاد کنیم و مثلاً فقط اجازه ساخت دو یا سه طبقه بدهیم، بافت دچار آسیب خواهد شد. در چند سالی که مشوقهای طبقه بافت را برداشته بودند، آمار صدور پروانه تهران در بافت فرسوده 70 درصد کاهش پیدا کرده بود. الان که ما این مشوقها را داریم، آمار صدور پروانه به حدود 3۰۰ درصد رشد در بافت فرسوده رسیده است. لازم به ذکر است که ما برای بازسازی در بافت فرسوده رایگان هم پروانه میدهیم.
برخی معتقدند ما امروز شاهد فروپاشی همزمان عرضه و تقاضا هستیم و «سایه جنگ» تصمیمات سازندگان و سرمایهگذاران را در بازار مسکن فلج کرده است یعنی هم خریداران تمایلی به خرید ندارند و هم سازندگان پروژههای خود را متوقف میکنند، ارزیابی شما از این وضعیت چیست و چگونه میتوان این چرخه را شکست؟
به لطف خدا، آمار صدور پروانه ما در ایام جنگ نه تنها کاهش پیدا نکرد بلکه با ارائه مشوقهایی در ماههای تیر و مرداد، نسبت به سال گذشته رشد داشته و به حدود ۴ هزار پروانه رسید.
افرادی که الان مراجعه کنند، سرعت صدور پروانه ما دو برابر است. یعنی تیمهای صدور پروانه را زیاد کردیم. مشوقهایی را هم میدهیم که میتوانند در این زمینه به شهرداران مناطق یا دفاتر توسعه محلی مراجعه کنند.
ما برای تشویق افرادی که در عرصه ساختوساز پیشگام میشوند، مشوقهای مالی در نظر گرفتهایم، از جمله امکان تقسیط هزینهها فراهم شده است.
منبع: افق صبا