در گفتوگو با ایلنا بررسی شد:
چرا تحمل محیط مدرسه برای دانشآموزان دشوار است؟

وزیر پیشین آموزش و پرورش گفت: که ما در آن قرار داریم، باعث شده است که بچهها به شدت نازپرورده شوند و بدون زحمت برای خود بزرگ شوند. رفتن به مدرسه و تحمل ساعاتی که باید روی نیمکت بنشینند و به معلم گوش دهند، برای شان مشکل شده است.
علیرضا علی احمدی، وزیر آموزش و پرورش دولت نهم در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در تحلیل خود از انتشار یک ویدئو در فضای مجازی که در آن دانش آموزان پس از پایان امتحان، کتابهای خود را پاره می کنند، گفت: دورانی که ما در آن قرار داریم، باعث شده است که بچهها به شدت نازپرورده شوند و بدون زحمت برای خود بزرگ شوند. رفتن به مدرسه و تحمل ساعاتی که باید روی نیمکت بنشینند و به معلم گوش دهند، برایشان مشکل شده است. بهخصوص که رفتار برخی از معلمها به گونهای است که میخواهند بچهها حساب ببرند. در حالی که دوران ابتدایی و سنین نوجوانی، دورانی است که بچهها نیاز دارند همبازی داشته باشند و کسی باشد که آنها را مورد مؤاخذه قرار ندهد.
وی افزود: متأسفانه، برخی از معلمان یا مدیران مدارس ممکن است نتوانند شرایط بچهها را درک کنند. همچنین، کتابهای درسی جذابیتی که باید داشته باشند، در مقایسه با فضای مجازی و زیباییشناسی آن، قابل مقایسه نیستند. هرچقدر هم که خانوادهها یا مدرسه بخواهند نظارت بر حضور دانش آموزان در فضای مجازی داشته باشند، در هر صورت از فضای مجازی کم و بیش استفاده میکنند و در نتیجه، مدرسه را با فضای مجازی مقایسه میکنند.
علی احمدی در ادامه خاطر نشان کرد: مجموعه این عوامل و بهویژه اینکه یک سال تحصیلی را در محیط مدرسه تحت نظام مدرسه و با آقابالاسری به نام معلم پشت سر میگذارند، باعث میشود که وقتی به فصل تابستان میرسند، یک دفعه بخواهند بگویند که از این شرایط آزاد هستند. این خوشحالی خود را به نمایش میگذارند، اما ممکن است در این بین مرتکب اشتباهاتی شوند، مانند اینکه کتابهایشان را دور بیندازند یا پاره کنند، که قاعدتاً نباید اتفاق بیفتد.
این وزیر اسبق آموزش و پرورش با بیان اینکه رابطه بین دانشآموزان و معلم بسیار تأثیرگذار است، گفت: این رابطه باید بهگونهای باشد که دانشآموز حداقل یک گرایش و کششی به درسها داشته باشد. هرچند ممکن است درسها تأمینکننده نیازهای آنها نباشد، اما این رابطه میتواند این کمبود را پوشش دهد که این بستگی به سنین کودک و نوجوان دارد و اینکه ما بتوانیم این شرایط سنی را درک کرده و با توجه به روحیات و نیازهای روحی و روانی دانشآموزان، پاسخ و تعامل مناسبی داشته باشیم.
وی تصریح کرد: متأسفانه، در جامعه ما، معلمان و مدیران کمتر به رفاقت و تعامل نزدیک با دانشآموزان و یکدیگر میپردازند. در ادارات نیز همینطور است. مدیران به جای اینکه با همکارانشان رفیق باشند و در مباحثات و تصمیمگیریها مشارکت کنند، بیشتر سلسلهمراتبی از بالا به پایین را دنبال میکنند. این در حالی است که دوران ابتدایی، خصوصاً دورانی است که باید با ملاطفت بیشتری با بچهها برخورد شود.
احمدی گفت: رفتار معلمان باید به گونهای باشد که هم جدی و هم مهربان باشند. در تربیت معلمان، این مسائل باید مد نظر قرار گیرد و در تربیت خانوادگی نیز باید این موارد وجود داشته باشد. به هر حال، آنچه که در فرایند تعلیم و تربیت اتفاق میافتد، باید متناسب با روحیات و نیازهای دانشآموزان باشد. ما در حال مدیریت یک فرایند تولید انبوه هستیم که به اشتباه انجام میشود. باید توجه کرد که با دانشآموزان خود، بهخصوص در مقاطع ابتدایی، باید به گونهای رفتار کرد که هم جدیت لازم حفظ شود و هم با محبت و مهرورزی همراه باشد.
وی با اشاره به اینکه در خصوص محتوای کتابها و فضای آموزشی، این موضوع فقط مختص دانشآموزان ابتدایی نیست، اظهار داشت: اگر دانشآموزی در محیط مدرسه نباشد، او احساس آزادی بیشتری دارد. در خانوادهها، والدین کمتر توانایی سلطهگری بر فرزندان خود دارند. در محیط خانواده و جامعه، بچهها آزادی بیشتری احساس میکنند و این موضوع بر رفتار و نگرش آنها تأثیر میگذارد.
وزیر آموزش و پرورش دولت نهم در ادامه اظهار داشت: نتیجه این است که محیط مدرسه برای بچهها مقداری سختتر و تحمل آن بسیار دشوارتر است. بهویژه اینکه چند ساعت باید منتظر بمانند تا زنگ بخورد و بروند سر کلاس و تا زنگ بعدی بیرون نیایند. زمان استراحت آنها نیز محدود است و در همه پایههای تحصیلی، وقتی که زنگ آخر میخورد، به تعبیر عامیانه خوشحال میشوند که سریعاً محیط مدرسه را ترک میکنند.
وی افزود: اگر محیط مدرسه ما از نظر فضای سبز و فیزیکی با طراوتتر و بزرگتر بود و کلاسها بخشی از آموزش را در طبیعت یا حیات مدرسه و سالنهای ورزشی برگزار میکردند، میتوانستیم تنوع بیشتری به محیطهای آموزشی بدهیم. بهعنوان مثال، در مورد مدارس ژاپن میشنویم که با اینکه زمین در آنجا بسیار کمیاب است، مدارس با فضای بزرگ طراحی و ساخته شدهاند. در حالی که بسیاری از مدارس ما اینگونه نیستند. طراوت محیطی و مهرورزی که باید در محیط مدرسه اتفاق بیفتد و نظمی که باید بر اساس آن به سر کلاس بروند و در صورت دیر رفتن، عواقب آن از سوی معاون مدرسه، باعث میشود که محیط مدرسه در مقایسه با محیط خانواده و فضای مجازی برای بچهها سختتر تلقی شود.
علی احمدی در پایان تاکید کرد: آموزش و پرورش ما مستلزم چارهاندیشیهای بیشتری است. اگر نتوانیم از فناوریهای مناسب یاددهی و یادگیری و شیوههای رفتاری بهتر و تنوع بیشتر در فعالیتهایمان استفاده کنیم، آموزش و پرورش با رقبایی مواجه خواهد بود که کنترل آنها در دست ما نیست. فضای مجازی و بچهها ممکن است بهگونهای تربیت نشوند که ما انتظار داریم و رفتارهایی از خود بروز دهند که جامعه و خانواده آنها را نپسندد. در این صورت، ممکن است نام این رفتارها را تفاوت نسلی و نسل آلفا و نسل زد بگذاریم و به این فکر کنیم که چگونه باید با آنها برخورد کنیم. وقتی که نتوانیم روند را از ابتدا مدیریت کنیم، به مرحلهای میرسیم که دیگر هیچ کنترلی بر آن نخواهیم داشت.