خبرگزاری کار ایران

رایزن اسبق ایران در افغانستان در گفت‌وگو با ایلنا:

عملیات بهاری طالبان نشان از بن‌بست‌ در صلح دارد/ نبض وقایع افغانستان از دست آمریکا خارج شده است

asdasd
کد خبر : ۷۵۰۹۴۶

طالبان یک جریان سنت‌گرا و ایالات متحده یک جریان تکنوکرات به حساب می‌آید، از این منظر توافق میان دو طرف بسیار دور از ذهن است.

«عبدالمحمد طاهری» رایزن اسبق ایران در افغانستان در تشریح دلایل و ابعاد شروع عملیات‌ بهاری طالبان در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا اظهار کرد: شروع عملیات‌های بهاری طالبان در سراسر خاک افغانستان موضوع جدید و تازه‌ای به حساب نمی‌آید، بلکه این روند از گذشته تا به امروز وجود داشته و عناصر طالبان با شروع فصل بهار و گرم شدن نسبی آب و هوا از کوهستان و مراتع افغانستان خارج می‌شوند و دست به عملیات‌های گوناگون می‌زنند. امسال هم آنها با نامگذاری این عملیات‌ها به نام «عملیات فتح» بسیاری از استحکامات و افراد منتسب به ارتش و پلیس افغانستان را مورد هدف قرار داده‌اند که البته نظامیان آمریکا هم بخشی از اهداف آنها به شمار می‌روند. در خلال این عملیات‌ها پرسشی که از سوی جامعه نخبگان مطرح می‌شود این است که چرا با وجود برگزاری چندین دور از مذاکره‌ها میان طالبان و مقام‌های ایالات متحده، همچنان شاهد عملیات‌ها طالبان در سراسر خاک افغانستان هستیم؟

وی ادامه داد: برای پاسخ به این پرسش باید به این نکته توجه شود که اقدام‌های سیاسی و میدانی طالبان تا حد زیادی از انسجام لازم برخوردار نیست و این وضعیت به دلیل اختلاف و عدم وجود آرمان مشترک است که نهایتاً لایه به لایه بودن طالبان را به تصویر می‌کشد. بر این باورم که سیاستگذاری طالبان تا حد زیادی با مشکل روبه‌رو شده و از سوی دیگر پاکستان هم در این مورد تا حدودی ضعیف عمل کرده است. در این میان ایالات متحده با انواع و اقسام روش‌ها در حال اعمال فشار بر زلمی خلیلزاد (نماینده ویژه ترامپ در پرونده صلح افغانستان) است تا بتواند مذاکرات صلح را به نتیجه نسبی برساند اما تا به امروز این امر محقق نشده است. باید متوجه بود که ایالات متحده و تیمی که از واشنگتن برای مذاکره صلح با طالبان دیدار و گفت‌وگو می‌کند ماهیت «تکنوکرات» دارد اما در مقابل با طالبانی روبه‌رو هستیم که اصالتاً «سنت‌گرا» به حساب می‌آید؛ این به معنای جمع بین نقیض است و نباید انتظار داشت که هر دو طرف بتوانند با یکدیگر بر سر صلح سراسری آن هم در افغانستان به توافق برسند.

این استاد دانشگاه با اشاره به اختلاف‌نظرهای ملی و فراملی در افغانستان بر سر مذاکره با طالبان، گفت: بازیگرانی مانند حامد کرزی و اشرف غنی به عنوان رئیس‌جمهوری سابق و فعلی افغانستان هم دارای نظرهای خاص خود هستند و نظر آنها با طالبان هم در تضاد است. چندی پیش اعلام شد که قرار است دولت وحدت ملی افغانستان وارد مذاکرات صلح افغانستان شود اما طالبان با این موضوع مخالفت کرد و پس از آن هم عملیات‌ بهاری این جریان افغانستان شروع شد. تمامی این مولفه‌ها نشان می‌دهد که صلح در افغانستان بسیار دور از دسترس و انتظار است و از این منظر است که حتی انتخابات ریاست جمهوری افغانستان هم به تعویق افتاد. طالبان بیش از ۸۰ درصد بر مناطق جنوبی و مرکزی افغانستان سیطره میدانی دارد و در شمال این کشور حدود ۴۰ تا ۶۰ درصد اشراف دارد؛ این بدان معناست که نیروهای نظامی و پلیس افغانستان از اوضاع فعلی بسیار خسته شده و توان مقابله آنها کاهش پیدا کرده است.

طاهری افزود: به تاخیر افتادن انتخابات ریاست جمهوری افغانستان یکی از مسائل و موضوعاتی است که به رفتار طالبان بر می‌گردد. زمانی که در یک کشور امنیت شکننده باشد، دولت به هیچ وجه نمی‌تواند تضمین دهد که آیا برگه‌های آراء به خون مردم آغشته خواهد شد یا خیر. زمانی یه یک سوم خاک افغانستان ولو بیشتر از آن در دست طالبان است، دولت چگونه می‌تواند رای‌گیری صورت دهد؟ دولت در این شرایط چگونه می‌تواند بگوید که نماینده کدام جریان یا تفکر است؟ در وضعیت فعلی که دولت وجود دارد، مناطق یک به یک در دست طالبان قرار می‌گیرد و این موضوع اساساً مانع برگزاری انتخابات است. این مولفه‌ها باعث شده تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در افغانستان با مشکل و بن‌بست جدی روبه‌رو شود و هیچ تردیدی باقی نمی‌گذارد که مقوله آشتی و صلح در افغانستان بسیار پیچیده‌تر از گذشته شده است. معتقدم که برای حل و فصل این موضوع و دست یافتن به صلح یکپارچه، باید دولت وحدت ملی افغانستان و پاکستان به علاوه لایه‌های زیرین طالبان که توسط اسلام‌آباد هدایت می‌شوند، مجدداً فعال و وارد عرصه شوند.

وی در پایان تصریح کرد: داده‌های سیاسی و میدانی در افغانستان نشان می‌دهد که زلمی خلیلزاد و تیم مذاکره کننده آمریکا با طالبان نمی‌توانند آنگونه که انتظار دارند اوضاع را مدیریت کنند؛ از این منظر دورنمای مذاکرات صلح بسیار مه‌آلود است. ایالات متحده در زمانی که شوروی وارد خاک افغانستان شد، برای آنکه بتواند رقیب شرقی خود در جنگ سرد را تحت فشار قرار دهد القاعده را مهندسی و خلق کرد که نهایتاً در ۱۱ سپتامبر از آن زخم خورد. پس از آن برای کنترل سازمان تروریستی القاعده مجبور شد طالبان را مهندسی و راهبری کند که امروزه باز هم شاهد آن هستیم که این جریان ایالات متحده را زیر فشار قرار داده است؛ تا جایی که با گذشت چند روز از شروع عملیات بهاری بخش‌های زیادی از ولایات کابل، هلمند، نورستان، غزنی، تخار و غیره توسط طالبان سقوط کرده است. این در حالی است که فقر فرهنگی و اقتصادی به عنوان یک کمک ارزشمند به طالبان برای پیشبرد اهدافش باید مد نظر قرار بگیرد. کشته شدن سربازهای آمریکایی به خوبی نشان می‌دهد که نبض جریان در افغانستان با گذشت ۱۸ سال از حضور آنها در این کشور همچنان از دست ایالات متحده خارج است.        

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز