رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی:
تابآوری اجتماعی صرفاً بقا نیست؛ باید به سوی بازسازی، نوآوری و کارآمدی نهادی حرکت کرد

رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی گفت: تابآوری اجتماعی صرفاً به معنای بقا نیست؛ بلکه جامعه باید بتواند پس از یک بحران، با حفظ انسجام و کارکردهای خود، مسیر رشد و شکوفایی را طی کند
به گزارش خبرنگار ایلنا، علیاکبر تاجمزینانی، در نشست «همبستگی اجتماعی و دفاع ملی با محوریت تابآوری اجتماعی و اقتصادی» که به همت انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات و مؤسسه کار و تأمین اجتماعی برگزار شد، با اشاره به اهمیت ظرفیتها و کارآمدی نهادها در شرایط بحرانی، گفت:تابآوری اجتماعی صرفاً به معنای بقا نیست؛ بلکه جامعه باید بتواند پس از یک بحران، با حفظ انسجام و کارکردهای خود، مسیر رشد و شکوفایی را طی کند.
وی ضمن ادای احترام به شهدای تجاوز اخیر و ملت ایران که در این آزمون دشوار سربلند بیرون آمدند، تأکید کرد: موضوع تابآوری اجتماعی و اقتصادی در شرایط جنگ، نیازمند بازاندیشی جدی در ساختارها، نهادها و سیاستهای رفاهی است. تابآوری در اینجا به معنای توانایی مواجهه، جذب و بازیابی جامعه در برابر شوکهاست، چه طبیعی و چه انسانی، مانند جنگ.
تاجمزینانی محور اصلی سخنان خود را بر "تابآوری نهادی" متمرکز کرد و با تأکید بر اهمیت نهادهای اجتماعی، دولتی، مدنی، بازار و محلی در مدیریت بحران افزود: یکی از مهمترین ابعاد تابآوری اجتماعی، ظرفیت تطبیقپذیری نهادهاست. اینکه چقدر نهادهای ما میتوانند در مواجهه با بحران بازسازماندهی شوند، پاسخ مؤثر بدهند و نوآوری داشته باشند، سنجهای کلیدی در سنجش کارآمدی آنهاست.
وی در ادامه به عناصر دیگر تابآوری اجتماعی اشاره کرد و گفت: اعتماد اجتماعی، انسجام افقی و عمودی، هویت و معنای جمعی، دسترسی به منابع اولیه، و امید اجتماعی، اجزای مکملی هستند که یک جامعه را در برابر بحران مقاوم میسازند. در رویداد اخیر، روح ملی و ایرانیت در همبستگی اجتماعی برجسته شد؛ فراتر از مرزهای مذهبی یا سیاسی.
رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه در بخش دیگری از سخنانش، به سیاستگذاری اجتماعی و کارکرد نظام رفاهی پرداخت و تصریح کرد:نظام رفاهی باید به شکلی طراحی شود که قابلیت پیشبینی، سازگاری و بازیابی در شرایط بحرانی را داشته باشد. اینکه چقدر نهادهای بیمهای، بهداشتی، آموزشی و حمایتی ما آمادگی لازم برای پاسخ به بحرانها را دارند، مسألهای کلیدی است.
وی با اشاره به تجربه پاندمی کرونا، گفت:برای مثال، آموزش مجازی در نظام آموزشی ما قبل از کرونا چندان مطرح نبود. این بحران ما را مجبور کرد به سرعت به سمت آن حرکت کنیم. حالا باید دید آیا سایر نهادهای ما، مثل تأمین اجتماعی، نظام سلامت یا بازار کار، توان چنین انطباقی را دارند یا خیر.
دکتر تاجمزینانی در ادامه به مفهوم «چابکی نهادی» پرداخت و گفت:حتی اگر برنامه و منابع وجود داشته باشد، چقدر توانایی پاسخ سریع و مؤثر هست؟ نمونه بارز آن، عملکرد برخی دستگاههای اداری در قالب دورکاری است؛ که در غیاب پروتکلهای مبتنی بر نتایج و ارزیابی مشخص، عملاً موجب اختلال در ارائه خدمات شد.
وی خواستار «آسیبشناسی نهادی» از منظر تابآوری شد و افزود: لازم است نهادهای فعال در حوزه اجتماعی بازنگری کنند که در برابر شوکهای آینده چقدر آمادهاند. آیا تهدیدها و آسیبپذیریهای بالقوه شناسایی شدهاند؟ آیا آمادگی، منابع، سناریوهای جایگزین، و ظرفیت بازیابی پیشبینی شدهاند؟ اگر پاسخ منفی است، از هماکنون باید برای آن چارهاندیشی شود.
رئیس دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، در ادامه سخنان خود در نشست «همبستگی اجتماعی و دفاع ملی» با محوریت تابآوری اجتماعی و اقتصادی، با تمرکز بر تابآوری نهادی، به ارزیابی وضعیت نظام سلامت در شرایط بحرانی پرداخت.
او با اشاره به اینکه نظام سلامت بخشی از نظام رفاهی و یکی از ارکان کلیدی تابآوری نهادی است، گفت: «در جریان بحران اخیر، شاهد نوعی تابآوری عملیاتی در نظام سلامت بودیم که مرهون فداکاریهای کادر درمان و سطحی از هماهنگی میان نهادها بود، اما این تابآوری عمدتاً موقتی و وابسته به کنشهای فردی بود، نه یک آمادگی نهادی ساختیافته.»
تاجمزینانی در ادامه با استناد به تحلیل مضمونی از اظهارات فعالان حوزه سلامت طی هفتههای اخیر، چالشهایی را برشمرد که ظرفیت نظام سلامت برای مواجهه با بحرانهای بلندمدت را تضعیف میکنند. از جمله این چالشها، فرسودگی زیرساختهای بیمارستانی، فقدان انبارهای ایمن برای دارو، کمبود ژنراتورهای اضطراری و تجهیزات حیاتی مانند کپسولهای اکسیژن عنوان شد.
او تأکید کرد: «۶۰ تا ۷۰ درصد بیمارستانها فرسودهاند و خود به منبع آسیبپذیری بدل شدهاند. در صورت تداوم بحران یا گسترش ابعاد آن، این زیرساختها نمیتوانند پاسخگو باشند.»
کمبود نیروی انسانی بهویژه در میان پرستاران و متخصصان بیهوشی، فرسودگی ناوگان اورژانس، و موج مهاجرت کادر درمان از دیگر مسائلی بود که وی بر آنها انگشت گذاشت. او گفت: «اگرچه در این بحران پرستاران با چند شیفت کاری و فداکاری فراوان به میدان آمدند، اما برای استمرار تابآوری، نیاز به چارهاندیشی اساسی داریم. پرداخت معوقات در شب حمله شاید برای آن لحظه مؤثر بوده، اما راهحل بلندمدت نیست.»
تاجمزینانی همچنین به نبود آمادگی برای پاسخگویی به مهاجرتهای ناگهانی گسترده به شهرهای شمالی و حاشیهای اشاره کرد و افزود: «نظام سلامت ما در برابر نیازهای ویژه گروههایی مثل زنان باردار، بیماران دیالیزی، دیابتیها و کودکان، زیرساخت لازم را ندارد.»
او فقدان دستورالعملهای ملی برای پناهگیری غیرنظامیان، نبود پناهگاههای استاندارد، عدم آمادگی متروها برای پناه دادن به مردم، و نبود سیستم هشدار مؤثر را از دیگر ضعفهای ساختاری دانست که بار مضاعفی بر دوش نظام سلامت تحمیل کرده است.
تاجمزینانی با اشاره به تجربه کرونا در جهان و تأکید بر نظریات پل اسپیکر درباره بازسازی دولت رفاه، تصریح کرد: «باید بودجه سلامت را از ۴ درصد به ۸ درصد تولید ناخالص داخلی برسانیم. همچنین لازم است پروتکلهای ملی برای مواجهه با مهاجرتهای داخلی، بحرانهای روانی و بازسازی زیرساختهای بهداشتی و درمانی تدوین شود.»
وی همچنین خواستار توجه بیشتر به حوزه سلامت روان شد و گفت: «متأسفانه سهم سلامت روان در نظام بهداشت و درمان ما بسیار اندک است، در حالی که آثار روانی بحرانها میتوانند بسیار پایدار و عمیق باشند.»
در پایان سخنانش، تاجمزینانی به اهمیت نظامهای بیمهای نیز اشاره کرد و افزود: «بیمههای تجاری و اجتماعی باید بازطراحی شوند. تنها ۵ درصد از ساختمانهای کشور بیمه آتشسوزی دارند و بیمه جنگ عملاً وجود ندارد. فرهنگ بیمهای نیازمند بازنگری جدی است.»
تاجمزینانی در پایان هشدار داد: «نمیتوان از تابآوری و همبستگی سخن گفت اما نظام سلامت، بیمه، رسانه و دیگر ارکان رفاهی را نادیده گرفت. »