خبرگزاری کار ایران

رضا درستکار در گفت‌وگو با ایلنا مطرح کرد؛

نقد، فقط کارکرد آگاهی‌بخشی دارد و نباید توجیه‌کننده یا توقیف‌کننده باشد/ سینما با تجربه‌گرایی و نو شدن‌های مکرر به رشد و بالندگی خود ادامه می‌دهد

نقد، فقط کارکرد آگاهی‌بخشی دارد و نباید توجیه‌کننده یا توقیف‌کننده باشد/ سینما با تجربه‌گرایی و نو شدن‌های مکرر به رشد و بالندگی خود ادامه می‌دهد

رضا درستکار با انتقاد از شرایط نقدنویسی سینما در رسانه‌های کشور تأکید کرد که نقد فقط کارکرد آگاهی‌بخشی دارد و نباید توجیه‌کننده یا توقیف‌کننده یک فیلم یا سریال باشد.

به گزارش خبرنگار ایلنا، تاریخ سینما مملوء از فیلم‌هایی است که ماندگار بودنشان را مدیون منتقدان هستند، منتقدانی که به کشف آثار درخشانی پرداختند که به تبع معرفی آن‌ها جریان‌هایی در سینمای جهان شکل گرفت و در ادامه مسیری به وجود آمد که امروز بخش عظیمی از سینمای متفکر، هنری و متفاوت را تشکیل داده است.

نقش منتقد قطعاً در مسیری که سینما طی کرده غیر قابل انکار است و حتی می‌توان نقد را در پرورش و معرفی فیلمسازان و فیلم‌های مهم تاریخ سینما در بسیاری موارد از جشنواره‌های معتبر هم تأثیرگذارتر دانست. در تاریخ سینمای کشور ما هم منتقدان نقش ویژه‌ای در معرفی و شناسایی فیلم‌ها و فیلمسازان مهم ایفا کرده‌اند اما به مرور زمان می‌توان گفت که نقش منتقد در سینمای ایران با تغییراتی مواجه شده و امروز وضعیت به شکلی است که بسیاری از منتقدان قدیمی سینما نیز به وضعیت نقد در سینمای ایران انتقاد دارند.

در ماه‌های اخیر اظهاراتی درباره نقش برخی نقدها و نظرات در توقیف، سانسور یا حاشیه‌سازی برای برخی فیلم‌ها و سریال‌ها مطرح شده و اگر بتوان این اظهارات را صحیح دانست، باید گفت که نقد در سینمای ایران وضعیت نامساعدی دارد. به همین بهانه با رضا درستکار منتقد سینما گفت‌وگویی داشتیم، او معتقد است که به طور کل در کلیت کشور وضعیت نقد در هر زمینه‌ای نامساعد است و سینما نیز از این قاعده مستثنی نیست.

رضا درستکار در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا، اظهار کرد: در سال‌های اخیر و به خصوص در چهار سال گذشته وضعیت به شکلی است که در ساختار کلی و در واقع در نهادهای مختلف دولتی تلاش‌هایی صورت گرفته که خودشان منتقدانی مطلوب برای خود تربیت کنند و این وضعیت ما را به سمتی برده که باید بگویم به طور کل نقد در کشور ما وضعیتی بحرانی پیدا کرده است و این بحران فقط مربوط به سینما نمی‌شود. به طور کل رسانه‌های رسمی در هیچ زمینه‌ای منتقدان واقعی را به جمع خود راه نمی‌دهند و فقط منتقدانی امکان ابراز نظر دارند که آن‌ها خودشان این منتقدان را انتخاب می‌کنند.

درستکار تصریح کرد: منتقد سینما کسی است که قرار است در تحلیلش بر فیلم نگاهی علمی، زیبایی‌شناسانه، جامعه‌شناسانه و روانشناسانه داشته باشد. وقتی منتقد امکان کار حرفه‌ای و بر اساس نگاه نقادانه خود را داشته باشد گفت‌وگویی ایجاد می‌کند که می‌تواند سازنده باشد اما متأسفانه کسانی که در چهار سال اخیر مدیریت کشور را بر عهده داشتند تاب گفت‌وگوی نقادانه را نداشتند؛ حتی مدیران تلویزیون هم همینطور هستند و در نمونه آخر یکی از مسئولان ارشد این رسانه طی سخنانی کشور را به آغل تشبیه کرد که واقعاً نگاه ایشان به مردم و جامعه خجالت‌آور است. جریان فرهنگی در کشور ما منتقدانی تربیت کرده که گویی این افراد وظیفه تعریف‌شده‌شان حذف کردن است در حالیکه اصلاً قرار نیست منتقد، نقدی مطرح کند که در پی آن حذفی صورت بگیرد، وظیفه منتقد حذف کردن نیست.

وی افزود: در سطح مدیران و در سطوح پایین‌تر همه افراد سعی می‌کنند افرادی را در کنار خود داشته باشند که کوچک‌ترین نقدی از آن‌ها نمی‌کنند و همین وضعیت در رسانه‌ها هم وجود دارد، آنچه که در رسانه‌ها به عنوان نقد نوشته می‌شود اصلاً هیچ ارتباطی با ادبیات واقعی نقد ندارد و معمولاً یک سری توهین و تهدید هستند که در شأن نقد نیست. به عقیده من همین وضعیت باعث شده که در سینما ما با پدیده تازه‌ای روبرو باشیم که اسمش را نقد گذاشته‌اند اما اصلاً نقد نیست و آنچه که شاهد هستیم واقعاً یک پدیده تازه‌ای است که حتی در ادبیات ژورنالیستی هم قرار نمی‌گیرد.

این منتقد درباره مخاطب نقد در سینما، گفت: نقد واقعی مثل فیلم برخاسته از نیاز و تقاضای واقعی مردم است. مثلاً اگر فیلمی مثل «پیر پسر» اکران شده و نقدهایی درباره آن نوشته می‌شود به این دلیل است که مردم از فیلم استقبال کرده‌اند، فیلم آن‌ها را به تفکر وادار کرده و حالا به سراغ نقدها و یادداشت‌ها می‌روند تا در جریان نکات بیشتری از فیلم قرار بگیرند اما کاش در این شرایط مردم در رسانه‌ها واقعاً با نقد مواجه شوند که متأسفانه در اغلب مواقع اینگونه نیست. مردم در مواجهه با نقد نه به دنبال فحش و ناسزا هستند و نه دلشان می‌خواهد توجیهاتی در جهت تأیید فیلمساز بخوانند، منتقد باید بدون در نظر گرفتن ارتباطش با فیلمساز یا بدون اینکه نکته‌ای به او دیکته شود نظر زیبایی‌شناسانه خود را مطرح کند.

وی افزود: بنابراین نقد پاسخ به یک تقاضا از سوی مخاطب یا همان مردم است، باید این تقاضا وجود داشته باشد و بعد منتقد در جهت آگاهی رساندن به مخاطب قلم بزند. من بعید می‌دانم نوشته‌هایی که این روزها در بسیاری از رسانه‌ها یا از سوی بسیاری از افراد به نام نقد منتشر می‌شود پاسخ به یک درخواست از سوی جامعه باشد، بعید می‌دانم جامعه از این افراد درخواست داشته باشد که بیایند و نظرشان را درباره فیلم‌ها بگویند و در بسیاری مواقع برای فیلم و فیلمساز دردسر بسازند. به نظر من مردم از کسی که ادبیات وزینی ندارد و نگاهش علمی و کارشناسانه نیست تقاضایی برای نقدنویسی ندارند اما متأسفانه این افراد رسانه دارند و بی‌توجه به خواست جامعه قلم می‌زنند و حرفهایشان بارها و بارها تکرار می‌شود تا ذائقه‌ای شکل دهند اما این افراد حتی ذائقه‌آفرین هم نیستند و خیلی زود فراموش می‌شوند.

درستکار تصریح کرد: نقد در سینما به این دلیل چنین وضعیتی پیدا کرده که برخی رسانه‌ها با در اختیار داشتن سرمایه، قلم‌هایی را می‌خرند تا آن‌ها مأموریت خودشان را برای ایستادن در برابر برخی اشخاص یا برخی فیلم‌ها را به انجام برسانند و حتی خلاف این رویه هم وجود دارد و می‌بینیم که ناگهان به شکلی عجیب و بیهوده از برخی فیلم‌ها تعریف می‌کنند و این فیلم‌ها که اغلب آثاری ضعیف هستند بارها از سوی رسانه‌ها به شکل عجیبی مورد تحسین قرار می‌گیرند که به نظر من فیلم‌های جنگی سال‌های اخیر سینمای ایران نمونه بسیار خوبی برای این مثال هستند؛ فیلم‌هایی که علی‌رغم کیفیت نازلشان بسیار مورد تحسین قرار گرفتند. دلیل این تعریف و تمجیدها این است که فیلم ساخته شده تقاضای جامعه نبوده و مدیران علاقه‌مند به ساخت این فیلم‌ها بودند و تصورشان بر این بوده که ما این فیلم‌ها را می‌سازیم و خودمان منتقدانی داریم که از فیلم تعریف و تمجید می‌کنند، خودمان هم به این فیلم‌ها جایزه می‌دهیم و بیهوده بودن فیلم به چشم نمی‌آید.

وی تأکید کرد: با دستکاری‌هایی که در سیستم عرضه و تقاضا صورت گرفته و برخی افراد با نام منتقد هم در این دستکاری‌ها نقش داشتند، اکوسیستم هنر، صنعت و سینما بهم ریخته و رسالت تازه‌ای برای نقد تعریف شده است درحالیکه نقد واقعی فقط کارکرد آگاهی‌بخشی و توانمند کردن مخاطب را دارد و نباید توجیه‌کننده یا توقیف‌کننده باشد. وقتی یک منتقد مستقیم یا غیرمستقیم از یک مرجع قانونی می‌خواهد که اجازه ندهند فیلم یا سریالی نمایش داده شود به این معناست که آن منتقد خودش رشد و بلوغ پیدا نکرده که از آن فیلم می‌ترسد و حالا می‌خواهد مردم هم آن فیلم را نبینند درحالیکه مردم حتی از منتقدان واقعی هم جلوتر هستند و نمونه‌هایی از این پیش‌رو بودن را در بزنگاه‌های مختلف دیده‌ایم و می‌دانیم که مردم نیازی به چنین تشخیص‌هایی ندارند که مراجعی برایشان تصمیم بگیرند که فلان فیلم و سریال را ببینند یا خیر.

این منتقد در ادامه اظهار کرد: اگر بگیر و بنند و حذف کردن فیلم‌ها و سریال‌ها درباره فیلم «آدم برفی» جواب داده بود از این به بعد هم می‌توان از این نگرش انتظار نتیجه‌بخش بودن داشت. تاریخ ثابت کرده که این رویه نتیجه‌ای ندارد، همانطور که چند وقت پیش آقای ضرغامی درباره برخوردی که با «آدم برفی» صورت گرفت، عذرخواهی کرد. من همواره گفته‌ام که نقد سلبی بنیادش بر باد است و هیچ جایگاهی ندارد، کسی که در نقدش سلب یا تأیید بی‌اساس می‌کند شاید در کوتاه مدت سر و صدایی ایجاد کند اما در گذر زمان آنچه که باقی می‌ماند هنر اصیل است. ما در سینمایمان نمونه‌هایی از آن را دیده‌ایم، دوره‌ای در همین سینما رویکرد نقدها علیه علی حاتمی بود اما دیدیم که او در تاریخ باقی ماند و آن نقدها دیگر هیچ جایگاهی ندارند؛ هر چند که شوربختانه تأثیر کوتاه‌مدت دارند و جریان سینما را بهم می‌ریزند.

وی افزود: من سال‌هاست که نقد می‌نویسم اما هیچ‌گاه هیچ مسئولی را خطاب قرار نداده‌ام که بخواهم به او دیکته کنم که با فلان فیلم برخورد کند اما در نقدهایی که این روزها می‌خوانیم افراد بارها مسئولان را خطاب قرار می‌دهند که فلان فیلم یا سریال باید توقیف شود یا با فلان فیلمساز برخورد کنید. قطعاً این برخوردها اثر خواهد داشت و اثراتش هم مخرب است اما فکر نمی‌کنم ماندگار باشد و مطمئن باشید که هیچ جریانی نمی‌تواند در برابر هنر اصیل و باکیفیت بایستد.

درستکار در پایان گفت: سینمایی که برایش مدام قالب مشخص می‌کنند نمی‌تواند رشد کند، سینما با جنبه‌های تجربه‌گرایانه و نو شدن‌های مکرر است که به رشد و بالندگی خود ادامه می‌دهد. سینما همیشه باید برای خودش طرح رشد داشته باشد و اگر سینما از زمانه خودش جا بماند و بر اساس نگره‌های اغلب دوستانی که این روزها در رسانه‌ها قلم می‌زنند پیش برود ما باید سال‌ها فقط از یک الگو، فیلم تکراری بسازیم و طبیعتاً هر عقل سالمی می‌فهمد این رویه نمی‌تواند به سمت رشد و بالندگی باشد.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز