صنایع دستی ایران و چالش های رو به افزایش

صنایع دستی ایران، این میراث گرانبهای فرهنگی و هنری که ریشه در تاریخ و تمدن کهن این سرزمین دارد، امروز با چالشهایی نفسگیر دست و پنجه نرم میکند.
صنایع دستی ایران، این میراث گرانبهای فرهنگی و هنری که ریشه در تاریخ و تمدن کهن این سرزمین دارد، امروز با چالشهایی نفسگیر دست و پنجه نرم میکند.
کمآبی شدید و گرانی سرسامآور مواد اولیه، دو تیغ دولبهای هستند که حیات بسیاری از این هنرها را تهدید کرده و کارگاههای کوچک و بزرگ را به لبه تعطیلی کشاندهاند.
این بحران، علاوهبر این که معیشت هزاران هنرمند و صنعتگر را به خطر انداخته، زنگ خطری جدی برای از دست رفتن بخشی از هویت ملی و فرهنگی ماست.
زخم کاری کمآبی بر پیکر نحیف صنایع دستی
در این میان، برخی تولیدکنندگان ابزارهای صنایعدستی نیز تلاش کردهاند با بهرهگیری از مواد اولیه باکیفیتتر و کنترل فرآیند تولید، بخشی از فشار وارد بر کارگاههای کوچک را کاهش دهند. برندهایی همچون tizaco.com که در زمینه تأمین ابزارهای سنتی مانند چکش، ساطور، و تجهیزات کارگاهی فعالاند، نمونهای از این تلاشها هستند که میکوشند با حفظ کیفیت در عین کنترل قیمت، نقش خود را در تداوم این مسیر ایفا کنند.
سفالگری و سرامیکسازی:
این هنرها که خاک رس و آب، عناصر حیاتی آنها هستند، با کمبود شدید آب باکیفیت و افزایش شوری خاک مواجهاند.
بسیاری از کارگاههای سفالگری در مناطقی چون لالجین همدان، میبد یزد و شهرضای اصفهان با چالش تأمین آب و افزایش هزینههای آن دست به گریبانند.
حصیربافی و سبدبافی:
این صنایع که به الیاف گیاهی مانند برگ درخت خرما، گالی، سوف و ساقه گندم وابستهاند، با خشک شدن تالابها، کاهش سطح آب رودخانهها و از بین رفتن پوشش گیاهی مناسب، در تأمین مواد اولیه دچار مشکل جدی شدهاند.
هنرمندان این رشته در استانهای جنوبی مانند خوزستان، بوشهر و سیستان و بلوچستان و همچنین استانهای شمالی مانند گیلان و مازندران، شاهد کاهش شدید مواد اولیه خود هستند.
نمدمالی:
پشم، ماده اصلی نمدمالی، نیازمند شستشو با آب فراوان است. کمبود آب، کیفیت شستشوی پشم را پایین آورده و هزینهها را افزایش داده است.
رنگرزی سنتی:
بسیاری از رنگهای طبیعی مورد استفاده در قالیبافی، گلیمبافی و پارچهبافی سنتی از گیاهانی به دست میآیند که رشد آنها به شدت به منابع آبی وابسته است. کم آبی، دسترسی به این گیاهان رنگزا را محدود کرده و هنرمندان را به سمت استفاده از رنگهای شیمیایی سوق داده که اصالت کار را خدشهدار میکند.
قالیبافی و گلیمبافی:
هرچند آب مستقیماً در بافت فرش و گلیم نقش ندارد، اما تأثیر خشکسالی بر صنایع دستی در این حوزه از طریق کاهش تولید پشم مرغوب (به دلیل فقر مراتع و مشکلات دامداری) و گرانی آن خود را نشان میدهد.
گرانی مواد اولیه؛ تیر خلاص بر صنایع دستی؟
در کنار بحران آب، گرانی افسارگسیخته مواد اولیه صنایع دستی، فشار مضاعفی بر تولیدکنندگان وارد کرده است. تورم داخلی، نوسانات نرخ ارز، تحریمها و افزایش هزینههای حملونقل، همگی دست به دست هم دادهاند تا قیمت مواد اولیهای چون پشم، ابریشم، نخ پنبه، چوب، فلزاتی مانند مس و نقره، سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی مانند فیروزه، و حتی چسب و رنگ به شدت افزایش یابد.
- افزایش قیمت پشم و ابریشم: این دو ماده حیاتی در قالیبافی، گلیمبافی و نساجی سنتی، با افزایش قیمت چشمگیری روبرو بودهاند که قیمت تمام شده صنایع دستی را به شدت بالا برده و توان رقابت را از تولیدکنندگان داخلی، به ویژه در بازارهای صادراتی، سلب کرده است.
- گرانی فلزات: هنرمندان رشتههای قلمزنی، ملیلهکاری، و زیورآلات سنتی با افزایش شدید قیمت مس، برنج، نقره و طلا مواجهاند که ادامه فعالیت را برای بسیاری از آنان غیرممکن ساخته است.
- چوب و سایر مواد: نجاری سنتی، خاتمکاری، منبتکاری و معرقکاری نیز از گزند گرانی چوبهای مرغوب در امان نماندهاند.
این افزایش هزینهها، در حالی رخ میدهد که قدرت خرید عمومی کاهش یافته و بازار صنایع دستی با رکود مواجه است. هنرمندان اغلب مجبورند محصولات خود را با سود اندک یا حتی با ضرر به فروش برسانند تا تنها بتوانند چرخه تولید خود را به سختی حفظ کنند.
پیامدهای وخیم بحران: از بیکاری هنرمندان تا فراموشی هنرها
استمرار وضعیت فعلی و عدم چارهاندیشی اساسی، میتواند منجر به تعطیلی صنایع دستی در بسیاری از رشتهها و مناطق شود. این امر پیامدهای جبرانناپذیری به دنبال خواهد داشت:
- بیکاری گسترده هنرمندان
- از دست رفتن میراث فرهنگی
- کاهش صادرات غیرنفتی
- آسیب به صنعت گردشگری
- مهاجرت و حاشیهنشینی
کورسوی امید: راهکارهای پیشنهادی برای نجات صنایع دستی
صنایع دستی ایران با بحرانی جدی روبرو است، اما با اتخاذ تدابیر صحیح و حمایت همهجانبه میتوان از نابودی این میراث گرانبها جلوگیری کرد.
کلید اصلی، مدیریت پایدار منابع، بهویژه آب، و اولویتدهی به نیاز کارگاههای صنایع دستی است. در کنار این، حمایت هدفمند دولتی شامل ارائه تسهیلات، تأمین مواد اولیه با نرخ مناسب و معافیتهای مالیاتی ضروری به نظر میرسد.
وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی نیز باید نقش فعالتری در این زمینه ایفا کند.
توسعه بازارها از طریق ایجاد فضاهای فروش دائمی و فصلی، حمایت از حضور در نمایشگاههای بینالمللی و بهرهگیری از بازاریابی دیجیتال برای برندسازی، حیاتی است. همچنین، مقابله با واسطهگری، آموزش نسل جدید هنرمندان، ترویج فرهنگ استفاده از صنایع دستی، بهکارگیری فناوریهای نوین بدون آسیب به اصالت هنر و تقویت تشکلها و تعاونیهای این حوزه، از دیگر راهکارهای اساسی برای حفظ و احیای صنایع دستی کشور به شمار میروند.
آینده صنایع دستی ایران در گرو تصمیم امروز ماست
بحران صنایع دستی ایران ناشی از کم آبی و گرانی مواد اولیه، یک واقعیت تلخ و انکارناپذیر است که نیازمند توجه فوری و اقدام عملی از سوی تمامی نهادهای مسئول و آحاد جامعه است.
آینده صنایع دستی ایران و حفظ این گنجینه فرهنگی، به تصمیماتی بستگی دارد که امروز اتخاذ میکنیم.
اگر حمایت از صنایع دستی ایران به یک اولویت ملی تبدیل نشود، دیری نخواهد پایید که صدای چکش قلمزنان، نوای دفتین قالیبافان و چرخش چرخ سفالگران برای همیشه خاموش شده و حسرت این هنرهای سنتی در معرض خطر بر دل تاریخ این سرزمین باقی بماند. نجات این میراث، وظیفهای همگانی است.