شهردار شیراز عنوان کرد؛
شیراز؛ نگین فرهنگ و شکوه در آغوش اردیبهشت

شهردار شیراز، در پیامی به مناسبت ۱۵ اردیبهشت، روز نکوداشت شیراز، این شهر را «مروارید وطن در صدف فرهنگ، هنر، ادب، تمدن و تدین» خواند و این روز را فرصت ارزشمندی برای تأمل در شکوه و زیباییهای این دیار عنوان کرد.
به گزارش ایلنا، محمدحسن اسدی در پیامی به مناسبت ۱۵ اردیبهشت، روز نکوداشت شیراز، این شهر را «مروارید وطن در صدف فرهنگ، هنر، ادب، تمدن و تدین» خواند و این روز را فرصت ارزشمندی برای تأمل در شکوه و زیباییهای این دیار عنوان کرد.
متن این پیام بدین شرح است؛
خیال در همه عالَم برفت و بازآمد
که از حضور تو خوشتر ندید جایی را
۱۵ اردیبهشت؛ روز شیراز، روزی برای بزرگداشت شهری به وسعت معنای دنیا
امروز، به تقویمِ میانهی بهار، روز شیراز است؛ روزی در میانهی آغوش اردیبهشت، بهانهای برای ستایش شهری که زیبایی، فرهنگ، تمدن و هنر را به اوج رسانده است. شیراز را به اردیبهشت و اردیبهشت را به شیراز میشناسند. این، تنها درهمتنیدگیِ دو مفهوم نیست، بلکه پیوستگی آبوهوایی دلگشا، سرشار از افسونگری طبیعت، با پیشینهای بلند و غنای فرهنگی است که طبع و اندیشهی مردمانش را متمایز از دیگر دیارها ساخته است.
شیراز، مرواریدِ وطن در صدفِ فرهنگ، هنر، ادب، تمدن و تدین است؛ فرازی محتشم، نشسته بر پرنیانِ هفترنگ، آغشته به عطر بهار. شهری که آن را با گنبدهای فیروزهفام، یاسهای سپید امینالدوله، بهارنارنجهای دلانگیز، سبزِ سدری اردیبهشت و سرخیِ گلهای کاغذی میشناسند. شکوه اما تنها در طبیعت این دیار خلاصه نمیشود؛ شیراز را باید در نقشونگار کاشیهای هفترنگ، ختاییها و اسلیمیها، در خشتنگارههای بیبدیل رواقها و کرشمهی مقرنسهای معماریاش دید و ستود. شیراز مجموعی از همهی خوبیهاست؛ شهری که به کیمیای عشق معروف است.
شیراز، عالَمی مطلوب است که بر خاکی مقدس و متبرک تجسم یافته و خاستگاه همهی خوبیهای عالَم شده است. خاک شیراز نسبت قریبی با عرش الهی دارد. این تافتهی جدا بافتهی شهرهای مشرق زمین، در اوج جذابیتهای آشکار و پنهان خود، جهانی را مجذوب زیباییهایش کرده است و همچنان محبوب و مطلوب جهانیان است.
دو چشم مست تو، شهری به غمزهای بِبَرَد
کرشمهی تو جهانی به یک نظر گیرد
شیراز، کعبةالعُشاقِ عالَم است؛ شهری با خاک دامنگیر و عشقی همواره درگیر. مردمان شیراز، بهرغم مقتضیات دنیای نو، همچنان گرهخورده با تساهل، خوشباشی و سرزندگی، روزگار میگذرانند؛ مردمانی که مرامنامهی «بنیآدم اعضای یک پیکرند» را نه فقط شعار، بلکه میراثی گرانقدر دانستهاند و در مسیر اخلاق و خرد به سطحی ممتاز از معرفت رسیدهاند.
هیچچیز در شیراز معمولی نیست؛ همهچیز در آن نگاهی به بلندای طبع مردمانش میطلبد. شیراز، رویای مجسم است؛ مفهومی متعالی که همواره در ذهن و جان دوستدارانش جاری است. کسانی که روزی شیراز را ترک کردهاند، انگار هرگز نرفتهاند؛ انگار هنوز اینجا هستند. شیراز برای آنان فراتر از یک جغرافیا، مفهومی ذهنی است؛ مصداق آنکه آدمی، وطنش را با خود به همهجا میبرد. شیراز همهجا هست؛ شیراز، همهی دنیاست.
کلاهِ سروریت کج مباد از سرِ حُسن
که زیب بخت و سزاوارِ شأن و تاجِ سری
۱۵ اردیبهشت، روز نکوداشت شیراز مبارک.