رضا درستکار مطرح کرد؛
دولت با ابزار مالیات دنبال شفافسازی مالی پلتفرمها باشد

رضا درستکار، در واکنش به مصوبه اخیر شورای عالی فضای مجازی با عنوان «سند تسهیم درآمد محتوی»، درباره تشکیل صندوقهایی برای مدیریت منابع مالی میان اپراتورها و پلتفرمهای اینترنتی، گفت: ایجاد یک مسیر پیچیده و غیرشفاف جدید است که نه تنها باری از دوش صنعت برنمیدارد، بلکه با سنگینتر کردن فرآیندها، مانع جدی در مسیر توسعه کسبوکارهای دیجیتال خواهد شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، برخی فعالان پلتفرمهای دیجیتال سینمای خانگی کشور و شرکتهای ارائه دهنده خدمات اینترنت و زیرساخت، به سند تسهیم درآمد محتوا، که در شورای عالی فضای مجازی تصویب شده، انتقاد دارند. رضا درستکار (منتقد سینما) با اشاره به بحث مداخلهناپذیری دولت در نظامهای اقتصادی باز گفت: «از نظر من، این مصوبه دچار اشکال ماهوی است. وقتی شما به عنوان دولت یا نهاد حاکمیتی در نحوه درآمدزایی یک بنگاه خصوصی یا حتی عمومی، مداخله میکنید یا میخواهید آن را رصد و کنترل کنید، در تضاد با فلسفه اقتصاد آزاد است. اینکه دولت نقش واسطه یا تصمیمگیرنده میان دو نهاد خصوصی را ایفا کند، با ساختار اقتصادی سالم همخوانی ندارد.»
این منتقد ادامه داد: «در کشور ما نهادهایی مثل کمیته مقرراتزدایی ایجاد شدهاند تا موانع غیرضروری کسبوکارها را حذف کنند، نه اینکه مقررات جدید و دستوپاگیر وضع شود. هدف این کمیتهها، تسهیل در گردش سرمایه، شفافسازی و افزایش بهرهوری است. اما آنچه امروز در قالب این مصوبه شاهدش هستیم، ایجاد یک مسیر پیچیده و غیرشفاف جدید است که نه تنها باری از دوش صنعت برنمیدارد، بلکه با سنگینتر کردن فرآیندها، مانع جدی در مسیر توسعه کسبوکارهای دیجیتال خواهد شد.»
وی با انتقاد از تلاش برخی نهادهای دولتی برای پررنگ کردن نقش خود در بازار رسانه افزود: «وقتی ساختارهایی مثل وزارت اقتصاد، سازمان امور مالیاتی یا حتی سازمان تنظیم مقررات ارتباطات وجود دارد، چه ضرورتی دارد که دولت دوباره وارد شود و فرایند تازهای برای نظارت و دخالت طراحی کند؟ این اقدامات عملاً فضای رقابت را از بین میبرد و سرمایهگذاران را از این حوزه فراری میدهد.»
او با اشاره به نقش ساترا و سایر نهادهای تنظیمگر تصریح کرد : «اساساً تنظیمگری نباید به معنی دخالتگری تعبیر شود. چه صداوسیما باشد، چه ساترا یا نهادی که به واسطه اینها شکل بگیرد. این مسیر باید برعکس باشد؛ روندها باید به سمت جذب حداکثری فعالان فرهنگی و رسانهای پیش بروند.»
درستکار افزود: «واقعاً چه کسی حاضر است بخشی از درآمد خودش را بدون شفافیت، بدون اختیار، و صرفاً به دستور یک نهاد دیگر به صندوقی بریزد که مشخص نیست سرنوشت آن چیست؟ این چه منطقی دارد که دولت بخواهد بخواهد در محصولات بخش خصوصی شریک شود؟»
وی گفت: «فیلم و سریالی که امروز از رسانه ملی پخش میشود، عملاً تبدیل به سخنرانیهای تکراری و گفتوگوهای کممحتوا شده است. رسانه ملی توان رقابت با پلتفرمها را از دست داده و حالا به جای بازسازی خود، میخواهد با ابزار تنظیمگری، دیگران را محدود کند.»
او ادامه داد: «بهجای اینکه به تولیدکننده بگویند تخلف کردی و از او شکایت کنند، میخواهند با یک ساختار مبهم، مسیر فعالیت فرهنگی را سد کنند. این روشها نه تنها غلط، بلکه آسیبزا هستند.»
درستکار با هشدار نسبت به تبعات حذف یا تضعیف پلتفرمهای رسانهای داخلی یادآور شد: «پلتفرمهای داخلی باعث شدهاند نظام رسانهای کشور هنوز زنده بماند. اگر آنها را هم با تصمیمات اشتباه، دخالتهای غیرقانونی و روندهای فسادزا از میدان خارج کنیم، دیگر چیزی از رسانه مستقل و مؤثر باقی نمیماند.»
وی با اشاره به تناقضها میان صداوسیما و شورای عالی فضای مجازی در سیاستگذاریهای فرهنگی و رسانهای افزود: «در کشور کمتر نهادی با نهاد دیگر هماهنگ است بلکه بسیاری از نهادها در عمل با یکدیگر دچار تعارض و چالشاند. بسیاری از افرادی که در جایگاه تصمیمگیری مینشینند، فاقد تخصص واقعیاند. این عدم تخصص، عامل بسیاری از ناترازیهایی است که امروز در حوزههایی مثل اقتصاد، انرژی و رسانه شاهد آن هستیم.»
درستکار در پاسخ به پرسشی درباره پیامدهای اقتصادی این مصوبه بر سرنوشت بسترهای اینترنتی گفت: «هر زمان که شما در یک اکوسیستم اقتصادی، بهویژه در حوزه فرهنگ و رسانه، دخالت میکنید، ساختار آن را فسادزا میکنید. البته شفافسازی در گردش مالی پلتفرمها امری ضروری است، اما اینکه بخواهید با بهانه نظارت، سهمخواهی کنید یا سهم پلتفرمها را بهنفع خود تغییر دهید، قابل توجیه نیست. دولت ابزار مالیات را در اختیار دارد. باید مالیاتگیری منظم و شفاف انجام دهد، نه اینکه با دخالت مستقیم در قراردادها و گردش مالی، کسبوکار را مختل کند.»
وی با بیان اینکه اقتصاد فرهنگ با بحرانهای جدی مواجه است، افزود: «نظام فرهنگی ما بیش از هر زمان دیگر، با مشکلات اقتصادی روبهرو است. در چنین شرایطی، بهجای آنکه فضا را برای تولید تسهیل کنیم، بهدنبال محدودسازی آن هستیم. این روش نهتنها کمکی به فرهنگ نمیکند، بلکه پایههای آن را نیز سستتر خواهد کرد.»
پیامدهای این نگاه و راه حلی که در حوزه تنظیمگری میتواند موثر باشد هم موضوع دیگری بود که این منتقد در خصوص آن خاطرنشان کرد: «دستکاری در اکوسیستم رسانهای کشور بدون پشتوانه کارشناسی، پیامدی جز عقبگرد فرهنگی، فرار نخبگان و تضعیف نظام رسانهای ندارد. راهحل این نیست که بهنام تنظیمگری، دست در جیب کسبوکارهای فرهنگی ببریم. راهحل واقعی، تسهیلگری، حمایت و سیاستگذاریهای مبتنی بر تخصص است.»