یک نقاش در گفتگو با ایلنا مطرح کرد؛
رهایی بی قید و بند در طبیعت یعنی رستن از جوامع صنعتی/ انسان بخشی از طبیعت است

اهریپور از نقاشان معاصر میگوید: در نقاشی همه چیز از پیش، در واقعیت وجود ندارد و تخیل و تعبیر، نقش اصلی را دارند. وقتی انسان در حالت خواب و بیداری نقاشی میشود خود هنر هم در آستانه واقعیت و خیال قرار میگیرد و این با ذات هنر همخوان است.
به گزارش خبرنگار ایلنا، زایش و مرگ همواره برای بشر مقولاتی سوالبرانگیز بودهاند و حیات و خواب چیزی میان این دو. فلاسفه و اهالی عرفان همواره روی این دو موضوع مهم و فاصله میان این دو که همان زندگی است تامل و تفحص کردهاند.
نویسندگان اعم از ادیبان و شاعران نیز همواره روی این مباحث مهم حیات بشری با نوشتارشان کار کردهاند. اما در دنیای مدرن نیز این تفحص، تحقیق، تاکید و تحلیل توسط سینماگران، موزیسینها، تئاتریها و فعالان هنرهای نمایشی نیز مورد توجه و اهمیت بوده؛ هنوز هم همینطور است. هنرمندان عرصه تجسمی نیز گاها به سراغ حیات و مرگ میروند؛ گاه مجسمهسازان، گاه نقاشان و تصویرگران و فعالان زیر شاخههای دیگر.
اصغر اهریپور نقاش و فعال عرصه تجسمی یکی از هنرمندانی است که در نمایشگاه انفرادی «بیزمان» به موضوعات مذکور پرداخته است. آثار مجموعهی «بیزمان» جایی میان مرگ و زندگی قرار دارند.
اهریپور متولد سال ۱۳۳۲ در تبریز است. او سال ۱۳۵۰ از هنرستان هنرهای زیبا فارغالتحصیل و وارد دانشکدهی هنرهای زیبای دانشگاه تهران میشود. ساختار آثار او را فضای سورئال با تکیه بر خلق فیگورها شکل میدهد. اصغر اهریپور به سنتی قدیمی در هنر مدرنیستی ایران تعلق دارد؛ سنتی که در منطقه آذربایجان پا گرفت و طیفی از هنرمندان را به هنر ایران معرفی کرد.
نمایشگاه آثار اصغر اهریپور با عنوان «بیزمان» روز جمعه، ۱۳ تیرماه در باگالری افتتاح شده است.
در بخشی از بیانیهی این نمایشگاه به قلم سروژ بارسقیان درباره هنرمند، آمده است: «او در زمرهی هنرمندان فیگوراتیو روایی و معاصر ایران قرار میگیرد. در دنیای هنر نقاشی دو امضاء وجود دارد: یکی که معروف است پس از پایان کار، پای کار و با اعلام زمان اتمام، زده میشود اما دومی بسیار مهمتر است. فضای کلی کار، نگاه هنرمند، حالوهوای او و… که متعلق به شخصیت فردی اوست. آثار اهریپور شامل هر دو گونه از امضا میشود و شاید بشود گفت که نوع دوم امضا از نوع اول امضا در آثارش مشخصتر است.»
اصغر اهریپور درباره آثارش در نمایشگاه «بیزمان» با ایلنا گفتگو کرد.
یک اثر از مجموعه «بیزمان» اثر اصغر اهریپور/تکنیک رنگ روغن روی بوم/ابعاد ۹۰ در ۱۳۵ سانتی متر
اهریپور که حال هنرمندی پیشکسوت به حساب میآید، درباره نحوه ورودش به عرصه هنر و نقاشی گفت: حال که این سوال را پرسیدید، جا دارد از مرحوم داود امددیان یادم کنم. من و خیلی از بچههای محلمان به واسطه همسایه بودن با این خانواده جذب هنر شدیم. در ادامه بود که به هنرستان هنرهای زیبای میرک تبریز رفتم.پس از اتمام تحصیلات هنرستان نیز به دانشگاه هنرهای زیبای تهران رفتم. از آن مقطع تاکنون این هنر را پیگیری کردهام.
پیوند طبیعت و بدن انسان موضوع مهم برای هنرمندان از گذشته تاکنون
او در پاسخ به این سوال که از چه جنبهای به سراغ پیوند میان طبیعت و بدن انسان رفته است، گفت: پیوند میان طبیعت و بدن انسان از قدیم مورد توجه هنرمندان بوده و من نیز از منظر خودم به آن پرداختهام.
او اضافه کرد: در بنیادیترین سطح بدن، انسان خود بخشی از طبیعت است که از پوست و استخوان ساخته شده است. در همین راستا، زایدن و مردن نیز رخدادهایی طبیعی هستند. بر خلاف زبان نوشتاری بدن و طبیعت که زبان مشترک همه انسانهاست، این پیوند راستی و واقعی است.
اهریپور در ادامه توضیحاتش به مقایسه انسان و طبیعت پرداخت.
اثری دیگر از مجموعه «بیزمان»/ تکنیک مرکب و اکولین روی کاغذ/ابعاد ۳۵ در ۵۰
انسان و طبیعت هر دو میتوانند بیکلام حس خود را بیان کنند
او گفت: بدن میتواند درد، رنج و شادی را بدون بیان کلمهای منتقل کند، طبیعت هم همین ویژگی را دارد. یک درخت زرد یا یک رودخانه طغیانگر، یا فصلهایی چون بهار و تابستان به راحتی احساسشان را بدون نیاز به زبان نوشتاری به انسان منتقل میکنند و من ازهمین جنبه نگاه میکنم.
این نقاش در ادامه گفتگو، درباره اهمیت پرداختن به اساطیر که در برخی از آثارش دیده میشود نیز گفت: اگر چنین مواردی در آثارم دیده میشود یا شما و مخاطب چنین استنباطی دارید، شاید برای رساندن مطلب بوده است.
در بسیاری از فرهنگها «زن» و «طبیعت» پیوند نمادین دارند
او در بخش دیگری از صحبتهایش درباره پیوند مفاهیمی چون «زن»، «کودک» و «جامعه» با عنصر طبیعت نیز اینگونه توضیح داد: باید گفت در بسیاری از فرهنگها زن و طبیعت پیوندی نمادین دارند. طبیعت و زن هر دو در آیینهای باستانی نمادی از زایش تغذیه و پرورش هستند. در واقع زن و طبیعت هر دو منشآ حیات هستند. هردو پر از رمز و راز و پر از شگفتی و آزادیاند.
«کودکان»؛ آینههای حسی و ارتباط طبیعی
وی ادامه داد: اما در رابطه با کودکی و طبیعت نیز باید به رابطه بنیادین آنها نظر کرد. کودکان بهترین آینههای حسی و ارتباط طبیعی هستند. آنها نیز هردو لطیف و سرشار از زیباییاند؛ پس بنابر این طبیعت و زن و کودک و جامعه بخشی از این رابطه هستند.
اهریپور، ادامه داد: درکی نوین از این روابط میتواند در بازاندیشی ما میان انسان و طبیعت و کودکی کمک کند؛ تا به این واسطه گامهای مطرقی برداریم.
این نقاش پیشکسوت در پاسخ به این سوال که چرا انسان را در مرز میان خواب و بیداری نشان داده، توضیح داد: در رابطه با مرز واقعیت و خیال باید بگویم؛ در نقاشی همه چیز از پیش، در واقعیت وجود ندارد و تخیل و تعبیر، نقش اصلی را دارند. وقتی انسان در حالت خواب و بیداری نقاشی میشود خود هنر هم در آستانه واقعیت و خیال قرار میگیرد و این با ذات هنر همخوان است.
یکی از آثار مجموعه «بیزمان»/رنگ روغن روی بوم/ابعاد ۹۰ در ۱۴۱ سانتی متر
رنگ بدون ترکیب شادتر و زندهتر است
اهریپور در ادامه درباره استفاده از رنگهای خالص در آثار مجموعه «بیزمان» گفت: به نظرم رنگِ بدون ترکیب، شادتر و زندهتر است و از طرفی احساس شادی را بهتر به مخاطب القاء میکند.
اصغر اهریپور در بخش دیگر گفتگو درباره علاقه و تاثیرش از سنت نئوکلاسیک و نشانههایی از آن در آثارش توضیح داد.
خودم را به جریانهای هنری وابسته نمیدانم
وی بیان کرد: باید بگویم خودم را وابسته به هیچ جریان هنری نمیدانم؛ شاید بیان هنریام بدین گونه بوده باشد.
اصغر اهریپور در پایان صحبتهایش گفت: رهایی در طبیعت بدون هیچ قید و بند آزاد شدن از همه آن چیزی است که به جوامع صنعتی مرتبط است. این رهایی نیاز است که انسان قرن حاضر به آن محتاج است تا به خویشتن خویش بازگردد.