خبرگزاری کار ایران

یادداشتی از سیدرضا صدرالحسینی:

چرا اسرائیل مجدداً به جنوب لبنان حمله کرد؟

چرا اسرائیل مجدداً به جنوب لبنان حمله کرد؟

کارشناس مسائل بین‌الملل نوشت: به‌دلیل فشارهای داخلی بر نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی و عدم بازگشت ساکنان شمال سرزمین‌های اشغالی، این رژیم به دنبال ایجاد نوعی توازن‌سازی میان شمالِ تخلیه‌شده خود و جنوب لبنان است.

سیدرضا صدرالحسینی، کارشناس مسائل منطقه طی یادداشتی برای ایلنا به تشریح دلایل حملات جدید اسرائیل به لبنان پرداخت که به شرح زیر از نظر می‌گذرد:

اسرائیل یک‌ بار دیگر، به‌دلیل عدم موفقیت در حوزه خلع سلاح حزب‌الله (اقدامی که با هدایت آمریکایی‌ها انجام شد) حمله‌ای ناجوانمردانه به مناطق مسکونی جنوب لبنان انجام داد. به‌نظر می‌رسد با توجه به پایان یافتن بانک اطلاعاتی رژیم صهیونیستی، تلاش این رژیم معطوف به فشار بر مردم در آستانه زمستان و ایجاد اختلال در زندگی روزمره آن‌ها است تا شاید بتواند با ایجاد فشاری گازانبری از سوی دولت لبنان و افکار عمومی بر حزب‌الله، این جنبش را متقاعد کند که از سلاح خود (به‌عنوان مهم‌ترین عامل امنیت ملی و حفظ منافع ملی لبنان) دست بردارد.

در حقیقت، اقدامات اخیر اسرائیل علیه مردم لبنان را می‌توان در راستای شکست طرح‌های غیرنظامی آن‌ها تحلیل کرد؛ طرح‌هایی که پس از ناکامی در عرصه نظامی دنبال و به‌اصطلاح اجرایی شد. واقعیت امر این است که با عدم موفقیت نظامی رژیم صهیونیستی، ناکامی در خلع سلاح حزب‌الله و ناتوانی در تصرف یا غصب بخش‌های قابل توجهی از سرزمین‌های لبنان (مسائلی که در سخنان نتانیاهو و دیگر مقامات ارشد این رژیم از جمله در موضوع حاشیه رودخانه لیتانی مطرح شده) اکنون اسرائیل تلاش دارد شرایط را به شکل دیگری جبران کند.

نکته قابل توجه آن است که به‌دلیل فشارهای داخلی بر نتانیاهو و عدم بازگشت ساکنان شمال سرزمین‌های اشغالی، رژیم صهیونیستی در حال ایجاد نوعی توازن‌سازی میان شمالِ تخلیه‌شده خود و جنوب لبنان است. به بیان دیگر، رژیم صهیونسیتی تلاش دارد در ازای نبود ساکنان مناطق شمالی خود، مردم جنوب لبنان را نیز وادار به ترک خانه‌هایشان کند و حملات اخیر و بمباران‌های مداوم نیز در همین چارچوب قابل تحلیل است.

نکته حائز اهمیت دیگر، تصور رژیم صهیونیستی درباره تأثیر «به شهادت رساندن افراد مؤثر مدنیِ نزدیک به حزب‌الله» است؛ افرادی مانند مسئولان خدماتی، کارکنان شهرداری‌ها و اعضای شوراهای محلی. اسرائیل می‌پندارد که با حذف این افراد می‌تواند نفوذ اجتماعی حزب‌الله را کاهش دهد و از این طریق زمینه ایجاد تعادل میان نیروی مقاومت و جریان‌های طرفدار خلع سلاح حزب‌الله در لبنان را فراهم کند.

اما مسئله کلی‌تر این است که چرا اسرائیل به‌صورت مداوم حمله می‌کند و اهداف را هدف قرار می‌دهد، بدون اینکه با مانعی جدی مواجه شود؟ بسیاری این اقدامات را نقض قطعنامه شورای امنیت (قطعنامه ۱۷۰۱) می‌دانند. پرسش اینجاست که چرا سازمان ملل ورود نمی‌کند؟ چرا کشورهایی که به‌طور سنتی در لبنان دارای منافع هستند، مانند فرانسه، یا کشورهای اروپایی، آمریکا و حتی بازیگران منطقه‌ای در برابر این حملات سکوت کرده‌اند و مانع اقدامات رژیم صهیونیستی نمی‌شوند؟ 

باید گفت در خصوص عدم انجام وظایف نهادهای بین‌المللی و کشورهای تأثیرگذار در این حوزه، چراهای فراوانی وجود دارد. واقعیت امر این است که به‌نظر می‌رسد یک «چک سفید امضا» از سوی نهادهای بین‌المللی و دولت‌های اروپایی و آمریکایی به رژیم صهیونیستی برای جبران شکست ۷ اکتبر داده شده است. بر همین اساس، حداکثر واکنش برخی مقامات اروپایی تنها به ابراز تأسف محدود می‌شود.

از سوی دیگر، اینکه آمریکایی‌ها بخواهند یا اراده‌ای برای کنترل اقدامات نظامی رژیم صهیونیستی داشته باشند کاملاً منتفی است. شرایط داخلی رژیم، شکست‌ها و ناکامی‌های این رژیم در دو سال گذشته در برابر مقاومت منطقه (از فلسطین و حزب‌الله گرفته تا دولت نجات ملی یمن یا ارتش ملی آن) وضعیت را به‌گونه‌ای رقم زده که تداوم حیات سیاسی رژیم صهیونیستی وابسته به اقداماتی است که امروز انجام می‌دهد.

به همین دلیل، چه هیئت‌های نظارتی و چه کشورهای اروپایی و آمریکا، عملاً با این اقدامات همراهی دارند. واقعیت این است که چراغ سبز این جنایات، یک چراغ سبز کلی و تمام‌قد است و در چنین وضعیتی، نمی‌توان انتظار اقدام جدی یا مؤثری برای جلوگیری از این حملات و جنایات از سوی نهادهای بین‌المللی یا کشورهای غربی داشت.

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز