شرایط نامناسب شغلی کارگران محوطههای باستانی
با وجود اهمیتی که ظاهرا دستگاههای متولی برای پایگاهها و محوطه های باستانی همچون پارسه، پاسارگاد، شوش قائل هستند اما شرایط شغلی و حقوقی افرادی که در این مجموعهها مشغول کارند مناسب نیست.
یک کنشگر میراث فرهنگی در گفتگو با خبرنگار ایلنا اظهار داشت: با وجود اهمیتی که ظاهرا دستگاههای متولی برای پایگاهها و محوطه های باستانی همچون پارسه، پاسارگاد، شوش قائل هستند اما شرایط شغلی و حقوقی افرادی که در این مجموعهها مشغول کارند مناسب نیست.
«آراد شیرازی» از معوقات مزدی و قراردادهای نامطمئن شغلی به عنوان بارزترین مشکلات این گروه از کارگران یاد کرد و با تأکید بر نقش پژوهشی و گردشگری پایگاه های محوطه های باستانی ادامه داد: برخی از این کارگران با سابقه کاری بالا هنوز قراردادی هستند، معوقات مزدی چهار ماهه داشته و حق بیمه آنان به طور کامل پرداخت نمی شود.
وی ادامه داد: با وجود آنکه فلسفه وجودی پایگاه های میراث فرهنگی با نگاهی پژوهشی به موضوع میراث فرهنگی و با هدف حفاظت، ساماندهی و مدیریت بناها، آثار و محوطه های باستانی شکل گرفتند اما به قول کارگران شاغل در این پایگاه ها، آنان به عنوان «طفیلی - سربار» به حساب می آیند.
عشق و علاقه به کار عامل تحمل وضع موجود
به گفته وی، با وجود درآمد بالای مجموعه باستانی پارسه (بین 120 تا 130 میلیون تومان) بیش از 50 نفر از کارگران پایگاه محوطه های باستانی پارسه و پاسارگاد از ابتدای سال تاکنون هیچ دریافتی نداشته و حق بیمه آنان به طور کامل پرداخت نمی شود.
علاوه بر این، تبعیض در دریافتی های مزدی بین کارکنان ادارات میراث فرهنگی و پایگاه ها که دارای تخصص و تجربه کاری کمتری هستند از دیگر موارد نارضایتی کارگران این پایگاه ها به شمار می رود.
این فعال میراث فرهنگی می گوید: وضعیت مالی کارگران این پایگاه ها به قدری ناراحت کننده است که برخی از آنان از ثبت نام فرزندانشان عاجز می مانند.
با وجود آنکه کارگران با بیماری هایی چون دیسک گردن، بیماری های بینایی و پوستی دست به گریبانند اما به گفته خودشان «ما خادم میراث فرهنگی و عاشق شغلمان هستیم وگرنه به دنبال کار دیگری می رفتیم».
وابستگی بودجه پایگاه ها به ادارت میراث استانی
شیرازی گفت: در دولت قبلی با تخصیص بودجه اصلی به مراکز استان ها نقش پایگاه ها کمرنگ شد و ابتدای ساکن به پرسنل و خود سازمان تخصیص یافت تا در صورت باقی ماندن بودجه و به طور سلیقه ای به پایگاه ها اختصاص داده شود.
از قرار معلوم، تعریف نشدن پایگاه ها در چارت سازمانی میراث فرهنگی استان و اختصاص نیافتن ردیف های بودجه ای کارگران این پایگاه ها را به قول گفته خود «بی صاحب و نابود» کرده است.
به گفته وی، این پایگاه ها در حال حاضر معلق هستند و به دلیل قرار نگرفتن کارگران این پایگاه ها در چارت سازمانی میراث فرهنگی حتی از برخی رفاهیات (عیدی مناسبات مذهبی، اضافه کاری و...) محروم می مانند.
اما نکته مهم آنکه تشکیل شبکه پایگاههای میراث فرهنگی ایران در سطح یونسکو چه اندازه می تواند با وضعیت فعلی معاش کارکنان پایگاه های میراث فرهنگی به موفقیت بیانجامد؟