در نشست «بایستههای تسهیلگری از خلال تجربیات کنشگران اجتماعی» مطرح شد:
صدای مردم حاشیهنشین شنیده نمیشود/ ضرورت همگرایی تشکلها برای رهایی از «تله فقر»

نشست "بایستههای سیاستی پیرامون سمنها و خیریهها" با حضور فعالان سمنها و پژوهشگران اجتماعی در تبریز برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، امروز صبح نشست یازدهم سلسله جلسات بایستههای سیاستی پیرامون سمنها و خیریهها به همت موسسه کار و تامین اجتماعی در آذربایجان شرقی و در شهر تبریز با حضور کارشناسان حوزه اجتماعی و فعالان سمنها با موضوع «بایستههای تسهیلگری از خلال تجربیات کنشگران اجتماعی» برگزار شد.
اصغر ایزدی جیران (استاد دانشگاه تبریز و جامعه شناس) در ابتدای این نشست اظهار کرد: ما نهادهای مدنی و سمنها و تشکلها را باید به عنوان مطالبهگر به رسمیت بشناسیم و آنها را مصلحان اجتماعیای بدانیم که از زمان و وقت و زندگی خود میگذرند تا با ایفای نقش داوطلبانه، جامعه بهتری داشته باشیم.
وی افزود: نقش مشاورین نیز بسیار مهم است و میتوان از دل سمنها و تشکلها این مشاورین را داشت. تفکر انتقادی در درون خود سمنها کمتر دیده میشود. این پرسش که ما به عنوان سمن چه میکنیم و کار ما چه تاثیری بر جامعه دارد، سوالی است که توسط سمنها کمتر دیده میشود. فرهنگ وابستگی به خیریهها در برخی نقاط تبریز و آذربایجان شرقی در میان برخی خانوارهای آسیبپذیر دیده میشد که این ناشی ازعدم برخورداری سمنها و خیریهها از تفکر انتقادی بود.
ایزدی جریان تصریح کرد: در بحث شبکهسازی نیز کمبودهایی داریم. شبکه ارتباطی و شبکهسازی در درون سمنهای ما بسیار کم است. قدرت عظیمی از خلال ارتباط سمنها قابل ساخته شدن است اما ساخته نمیشود. فقدان سمنها و خیریههایی که به تحقیق و پژوهش اهمیت بدهند یا از آن استفاده کنند و یا منابع خود را به این حوزه اختصاص دهند و فقدان تشکلهای مردم نهادی که اساساً برای مطالعه و پژوهش باشند، در ایران دیده میشود و این به طور خاص در آذربایجان شرقی بیش از بسیاری استانهاست.
این استاد دانشگاه تبریز اضافه کرد: ما در مورد حاشیه نشینها و بافت تاریخی در تبریز کار کردیم. در بخش بافت تاریخی در آذربایجان شرقی که ما کار کردیم، نشان داد که فقدان سمنها و نیروهای تشکلهای مردم نهاد باعث شده که سازمان میراث فرهنگی وقت و دیگر نهادها محله را به اسم حفظ بافت تاریخی نابود کنند و در نتیجه جمعیت آن مهاجرت کرد. اداره کل میراث فرهنگی اگر مقاومت و مشارکت تشکلهای مردم نهاد و سمنها را میدید، آن نسخه را نمیپیچید. امروزه آن محله به ویرانه تبدیل شده و شرایط به گونهای شده که که خود اداره کل میراث فرهنگی استان نیز در آنجا به خاطر فقدان منابع مالی، کاری از پیش نبرده و بافت تاریخی تخریب شده است.
این جامعهشناس تاکید کرد: صدای مردم حاشیهنشین تبریز در تبعیض نیز که در محیطی آلوده و صنعتی با انواع آسیبهای اجتماعی رها شده در محله باغ معروف در غرب تبریز، شنیده نمیشود و حتی اگر کسی یا سمنی در آن محل فعال باشد، به آنها به چشم بدبینانه نگاه میشود. ما این نگاهها را باید اصلاح کنیم.
در ادامه مهستی علیزاده (عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تبریز) با اشاره به مسئله سمنها و خیریهها و نهادهای مردم نهاد در حوزه بهداشت و سلامت اظهار کرد: هرچه جلوتر میرویم و مطالعه میکنیم، درمی یابیم ریشه بسیاری از بیماریها، عدم پیشگیری است و سمنها در پیشگیری بسیار موثر هستند. برای مثال آلودگی هوا که موضوعی اجتماعی، اقتصادی، بهداشتی و سیاسی در کشور است، نقش مهمی در بیماریها دارند. مشکلات اقتصادی منجر به سوء تغذیه و استرس مزمن نیز از این دست است که باید پیشگیری شوند وگرنه منجر به انبوهی از بیماریها میشوند.
وی افزود: انگلستان یک برنامه راهبردی در بخش پیشگیری در حوزه سلامت دارد که سالهاست اجرا میشود. برنامه دهساله آینده بخش درمان و بهداشت انگلستان در بخش سلامت و پیشگیری، استفاده از سمنها و تشکلهای مردم نهاد و خیریهها و سازمانهای مردمی و نخبگی با حداقل بوروکراسی و با حداکثر پاسخگویی در حوزه پیشگیری است. این نهادها هم دولت را پاسخگو میکنند و هم مردم را آگاه میکنند.
علیزاده با اشاره به تجربه سمنها در اوگاندا گفت: در اوگاندا نیز تستی درباره کارکرد سمنها انجام شد و پایش سلامت توسط خود مردم به میانجی سمنها انجام میشد. بحث واسطهگری بین مردم و دستگاه دولتی از طریق موسسات مردم نهاد و شناسایی شکافها از این طریق، انجام میپذیرد.
این پزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تبریز بیان کرد: در جامعه افراد آسیبپذیر و دارای مشکل جسمی، اولین برخوردشان با مسئله درمان، رفتن به درمانگاه و بیمارستان است. یک گلوگاه در مراکز مردم نهاد در انگلستان انجام شد که «نسخه اجتماعی» برای بیمار مینوشتند، علاوه بر راهنمایی درمان و ارجاع بیمار، مشکلات ریشهای و اجتماعی سلامت فرد را شناسایی و توصیههای غیر پزشکی را علاوه بر توصیههای پزشکی ارائه میدادند. برای مثال برای افراد چاق، نسخه ورزش در مراکز عمومی را تدوین میکردند یا از بیماری که رژیم غلط غذایی نامتناسب با بیماری وی دارد، نسخه متفاوتی مینوشتند. ما در ایران نیز میتوانیم چنین کاری کنیم.
وی تاکید کرد: ما در دوران همه گیری کرونا، گروه حرکت مردمی تا محو کرونا در اسفند ۱۳۹۸ را تشکیل دادیم. ما در این سمن یک هم افزایی مردمی را داشتیم و در محلات علاوه بر آموزش، تامین مایحتاج کسانی که کسب و کارشان تعطیل شده، تشکیل گروه سیمرغ و ارائه خدمات درمانی و بهداشتی و وسایل پیشگیری، از جمله اقدامات آن بود که میتوانست الگویی برای برخورداری ما از سمنها در حوزه سلامت و بهداشت باشد. سلامت محور توسعه است و سمنها میتوانند در کنار دولت در حوزههای مختلف از مطالبهگری تا مشارکت، به بهداشت بهتر کمک کنند.
در پایان این نشست، نرگس بشیریوند (پژوهشگر و فعال اجتماعی) اظهار کرد: انرژی هر سمن، کار داوطلبانه و منابع مالی عام المنفعه و ثروت ناشی از کمک مالی خیریههاست. در این خصوص دو مطالبه اصلی از دولت مطرح میشود. اصلاح ماده ۱۷۲ قانون مالیاتهای مستقیم مهم است، اما موسسات خاصی که با اهداف آموزشی و مدرسهسازی معافیت مالیاتی دارند و برخی سمنهای دیگر از این موضوع استفاده نمیکنند. در صورتی که کارخانهها و موسسات اقتصادی بسیاری میتوانند بیش از مبلغ مالیات خود، ثروتشان را به سمنها و خیریهها بدهند و مشمول مالیات بیشتر و جریمه نشوند. این موضوع در حوزه زیست محیطی، اخلاقی، خیرخواهانه و مسئولیت اجتماعی مطرح است.
وی افزود: در بحث مسئولیت اجتماعی شرکتها، استفاده از پتانسیل شرکتهای بخش خصوصی باید با کمک دولت ریلگذاری شود. برای مثال بانک پاسارگاد حدود دو سال قبل مبلغ ۸۰ میلیارد تومان را به موسسات خیریه بابت مسئولیت اجتماعی خود اهدا کرد. این روندها میتواند بیشتر شود.
بشیریوند در ادامه تصریح کرد: در حوزه بال دوم سمنها که کار داوطلبانه است، تجربه کشور آلمان بسیار موفق بوده است. دولت آلمان کار داوطلبانه را اولویت سوم و چهارم خود میداند و اهمیت خاصی برایش دارد. اگر مجلس و دولت در حوزه کار داوطلبانه و تسهیل آن در کل جامعه اقدام کنند، ما روند بهتری در سمنها خواهیم داشت. ما نیاز داریم که دولت و مجلس مشوقهایی را تصویب کنند تا افراد بتوانند با کار داوطلبانه در سمنها، احساس مفید بودن و ارزشگذاری کار داشته باشند.
این فعال اجتماعی اضافه کرد: در شرکتهای سوئدی مدیران موظف هستند حداقل یک روز در هفته نیروهای خودشان را در اختیار سمنها قرار داده و خودشان بابت آن روز کاری به جای سمن به نیروی کارشان حقوق دهند. هم مدیران و هم دولتیها از کارگران و افراد و کارمندانی که کار خیریه میکنند، به انحای مختلف استقبال کرده و حمایت میکنند.
این پژوهشگر اجتماعی تاکید کرد: بسیار این موضوع پیش میآید که سمنی در میانه فعالیت خود، با موضوع فقر چندبعدی آشنا میشوند. یعنی یک سمن برای کار مشخصی در حوزه آموزش خیریه مجوز گرفته ولی میبیند برای آموزش در یک منطقه خاص، حتما باید وارد فضای خیریه بهداشتی یا معیشتی نیز بشود و در این راستا که چند وظیفهسازی مطرح میشود، دولت در بحث مجوزها باید تسهیلگری کند. اول باید موانع ذهنی برداشته شود.
وی تاکید کرد: بینش ما در یک سمن خیریه باید این باشد که افراد طی یک دوره از حوزه مددجویی خارج شوند. ما نباید برنامههای خیریهای را وابسته ساز بکنیم. این مانع ذهنی که باعث میشود یک مددجو احساس فقر و بدبختی همیشگی کند و به سراغ کارآفرینی و آموزش و مهارت و کار نرود و توانمندسازی نشود، باید توسط سمنها رفع شود.
بشیریوند در پایان خاطرنشان کرد: تجربه زنان سرپرست خانوار و کارآفرین خودساخته ترکیه را ما دیدیم؛ گفته شد که اگر خانمی در ترکیه به تنهایی کسب و کاری راه بیندازد و برای مجوز اقدام کرده و طرح کار خود را نزد دولت ببرد، فوراً وام بلاعوض دریافت میکند و البته بر او نظارت سنگین میشود که این وام را در همان کار و به درستی مصرف کند. در ایران اما مثلا خانمهایی که همسرشان به دلیل اعتیاد از منزل رفته و آنها را تنها گذاشتند، دیدیم که به آنها گفته میشد برای اخذ وام به دلیل متاهل بودن، حتما شوهرشان باید حضور یابد و این باعث ایجاد مشکلات برای بسیاری از آنها بود. این موانع توسط سمنها و دولتها با همگرایی حل شود. ما برای همگرایی باید از این تجربیات ملی و جهانی استفاده کنیم و راه حلهای جدیدی پیدا کنیم تا از تله فقر رهایی ایجاد شود.