استثمار «کارگران پورسانتی»/ ۱۰ میلیون حقوق برای هفتهای ۷۲ ساعت کار جانفرسا!

کارگری که فیشهای حقوقی سه ماه اخیرش را به ما نشان میدهد، پدر یک فرزند است و با وجود حق اولاد و حق تاهل، در ماه خرداد، ۱۰ میلیون و ۲۰۰ به خانه برده! او میگوید: این ملبغ، فیکس پول غذا و رفت و آمدم است؛ شش روز هفته از صبح تا پاسی از شب سر کار بودم و آخر سر گفتند «همینقدر فروش داشتید پورسانتتان فقط ۱۰ میلیون تومان میشود».
به گزارش خبرنگار ایلنا، ۱۰ میلیون و ۲۰۰ هزار تومان؛ ۱۲ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان؛ ۱۱ میلیون تومان. فیش حقوقی یک کارگر پورسانتیِ فروش در یکی از هایپرهای معروف لوازم خانگی تهران در خرداد، اردیبهشت و فروردین، دقیقاً همین ارقام است؛ روزی دوازده ساعت و شش روز هفته سر کار میرود؛ آنهم در فروشگاهی با آن عظمت که تبلیغاتش بر در و دیوار و شهر و دیوارهای فضای عمومی همه جا به چشم میخورد و اسمش را تریلی نمیکشد....!
شرایط سخت کارِ پورسانتی
بیش از ۵۰ کارگر با شرایط مشابه در یکی از شعبههای این فروشگاه در تهران کار میکنند؛ آنها در روزهای جنگِ ۱۲ روزه شیفتی سر کار بوند، هرچند فروش صفر بود اما حضور الزام داشت! با این حال، قرارداد این کارگران پورسانتیست و حتی به اندازه حداقل دستمزد مصوب شورایعالی کار هم حقوق پایه ندارند. کارگری که فیشهای حقوقی سه ماه اخیرش را به ما نشان میدهد، پدر یک فرزند است و با وجود حق اولاد و حق تاهل، در ماه خرداد، ۱۰ میلیون و ۲۰۰ به خانه برده! او میگوید: این ملبغ، فیکس پول غذا و رفت و آمدم است؛ شش روز هفته از صبح تا پاسی از شب سر کار بودم و آخر سر گفتند «همینقدر فروش داشتید پورسانتتان فقط ۱۰ میلیون تومان میشود».
کارگران این برند معروف، بیمه هستند و در نتیجه مشمول قانون کار و تامین اجتماعی؛ اما از این قوانین، فقط بخشهایی که به نفع کارفرماست اجرا میشود مثلاً ضوابط سختِ مرخصی گرفتن و الزام به دادن چک و سفته و طب کار و .... اما بخشهای دیگر قانون که شامل پرداخت حداقل مزد و مزایا به ازای ساعات عادی کار (۴۴ ساعت کار در هفته)، پرداخت اضافهکاری، جمعهکاری و تعطیلکاریست، محلی از اعراب ندارد و همهی این حقکشیها تحت عنوان یک عبارتِ غیرقانونی روا داشته میشود که محصول دنیای سرمایهداری از نوع خشن آن است: «کارگر پورسانتی».
دنیای سرمایهداریِ فروش با این همه تبلیغات مستمر و لبخندهایی که در پوسترها بر لب سلبریتیهای تبلیغاتچی میبینیم، بر استثمار کارگران خسته استوار است؛ همین کارگرانی که وقتی بعد از روزی ۱۲ ساعت سر پا ایستادن، نیمه شب به خانه میآیند، باید اول زخمهای پاهایشان را راست و ریس کنند و روی آنها مرهم بگذارند؛ این کارگران در زمانهای که حداقل مزد و مزایای کمتر از یک سوم خط فقر، حدود ۱۵ میلیون تومان است، پایان ماه، فقط ۱۰ میلیون تومان حقوق میگیرند.....
برای این کارگران، چیزی به نام تشکلیابی و اتحاد صنفی یا مطالبهگری معنایی ندارد؛ اینها اجازه ندارند یک نسخه از قرارداد خود را مطالبه کنند چه برسد به اینکه دست به ایجاد نهاد و تشکل صنفی بزنند، بنابراین صدایشان هیچ کجا شنیده نشده است...
غولهای معروف جهان بیقانونِ سرمایهداری، به سلبریتیهای خندان برای هر دقیقه تبلیغات در فضای مجازی و رسانهها، صدها میلیون تومان میپردازند اما به کارگران خود برای ۷۲ ساعت کار در هفته، فقط ۱۰ میلیون حقوق میدهند؛ تمام بار رکود بازار را بر دوش کارگر با شانههای نحیفش میاندازند و سود رونق را خود به تنهایی به جیب میزنند.
پدیدهای به نام «کارگر پورسانتی»، یکی از زمختترین و دردناکترین نمودهای عینی استثمار است؛ پدیدهای که در بازار مدرن و در جهانی که پس از نابودیِ مناسبات کهنِ استاد-شاگردی -که گاهی نشانههای روابط خانوادگی در آن هویدا بود، سربرآورده، به سرعت گسترش یافته است؛ پرس و جوها از فروشگاههای کوچکتر لوازم خانگی و لباس در سطح شهر تهران نشان میدهد که از این دست کارگرانِ تحت استثمار در اصناف و فروشگاههای خُرد هم بسیار است؛ یک زن جوان ۳۰ ساله که در یک فروشگاه مانتو زنانه در مرکز تهران کار میکند؛ میگوید: قرارداد نانوشته ما هم پورسانتیست و وقتی فروش کم است، همان حقوق وزارت کار را هم نمیگیریم. این در حالیست که ساعت کارمان همان است و همان سختیهای دوران رونق را داریم....
رواج یک پدیدهی غیرقانونی
آیا قانون چیزی به نامِ «قرارداد پورسانتی» فارغ از مزد و مزایای قانونی مصوب را به رسمیت میشناسد؟ «حسین حبیبی» فعال کارگری در پاسخ میگوید: فقدانِ حقوق و مزایای مزدی ثابت برای کارگران بیمه شده، کاملاً غیرقانونیست؛ کارگر بخش فروش که تماموقت سر کار میرود و ساعات قانونی را پر میکند، حتی اگر رکود باشد و فروش کم، طبق قانون باید حقوق کامل بگیرد.
او ادامه میدهد: فردی که در یک کارگاه با کد کارگاهی در ساعات موظف کار میکند، کارگرِ مشمول قانون کار محسوب میشود و اینکه کارفرمایان پرداخت مزد را به پورسانت فروش منوط میکنند، یک تخلف آشکار است. رفتار کارفرمایان بخش فروش غیرقانونیست؛ مزد کارگر در ازای ساعت موظفی کار است نه چیز دیگر. این کارگران علاوه بر حقوق و مزایای قانونی، بایستی از سایر مولفههای مزدی مانند اضافهکاری، تعطیلکاری و جمعهکاری و تمام پاداشهای قانون نیز برخوردار باشند.
به گفته حبیبی، مولفهای به نام «پورسانت» فقط یک مولفهی انگیزشیست دقیقاً مثل کارگران واحدهای خودروسازی و صنایع که آکورد تولید میگیرند یعنی کارگر باید حقوق ماهانهی ثابت توافق شده و مندرج در قرارداد کار داشته باشد و در صورت فروش، علاوه بر حقوق پورسانت بگیرد. پورسانت هرگز جای مزد را نمیگیرد.
در حالیکه قانون کار، چیزی به نام «قراردادهای پورسانتی» را به رسمیت نمیشناسد اما وقتی به برندهای معروف فروش لباس و لوازم خانگی و فرش فکر میکنیم، غولهایی مهیب در ابعاد بزرگ را به خاطر میآوریم که روی شانههای نحیف صدها و هزاران کارگر با پاهای لرزان ایستادهاند و به «توسعه کسب و کار» میاندیشند....!
گزارش: نسرین هزاره مقدم